۱- شمارش معکوس دارد آغاز می شود و هولیگانهای اینتر بی صبرانه منتظر لگدکوب کردن زمین توسط شکارچی تیزچنگی هستند که اگر کت و شلوار الساندرو آلتوبلی و کریستین ویری را پرو کند و کراوات آبی و مشکی زامورانو را ببندد به حتم در کمترین زمان نقش اول را در انفجار انبارهای باروت ایفا خواهد کرد. نقشی که با چرخش روزگار به حتم ماندگار خواهد شد و ردای گلادیاتور را بر تن پسری که از دره های مه آلود و آسمان اشکآلود هراسی ندارد، خواهد نشاند.
۲- آنجا در لشکرگاه نراتزوری،درست در حالیکه پاواروتی با صدایش همه را بیقرار کرده، بادهای نابلد خبر از تغییر فصل میدهند و بسیاری بر این باورند دلیر تنگستان که از حوالی دِلوار خود را به سرزمین چکمه رسانده، نابهنگام به سیم آخر خواهد زد و در ملتقایِ بهت و حیرت، نیش سمی افعی بزرگ را بر جسم نگونبختان کالچو وارد خواهد کرد و معادلات چندمجهولی را بههم می ریزد. نشانههای این طغیان طاقتفرسا مشهود و ملموس است.
۳-آخرین واگویههای شفاف پسر بوشهر مؤید این نکته است که او در ضمیر تاخودآگاه خویش تنها به بالا رفتن از پلکان سنسیرو میاندیشد و اگر سیمونه اینزاگی کلیدهای اعتماد را در مشتش بگذارد، از همان سانس اول به مهره مار ایل بیشونه بدل خواهد شد و از دیوارهای سر به فلک کشیده سری آ به سلامت گذر خواهد کرد.همو که از قلعه اسرارآمیز پرتغالیها با سربلندی خروج کرده تا در امپراتوری بیزانس برای بارانِ چشمهای سرگردان، مایه بگذارد و کاری کند جوزپه ماروتا با ردای مدیرعامل باشگاه از خرید رعنای شرقیاش نادم نشود.
۴- شکیبایی به خرج میدهیم و در انتظار آتشبازی مهدی طارمی در شهر آدمهای رمانتیک میمانیم و دلمان روشن است او سنگرها را شعلهور خواهد کرد و به برگ برنده باشگاهی با ۱۱۶ سال عمر باعزت بدل خواهد شد.
وقتی مارکوس تورام و لائوتارو دیرتر از دیگر تفنگداران خود را به اردوگاه اینتر معرفی خواهند کرد و وقتی اینزاگی دغدغه بیمه کردن خط یورش تیمش را دارد و نفسش از جای گرم بلند میشود، لابد همه چیز آماده است تا گزینه لوکس در میانه سی و یک سالگی خودش را تثبیت و تحمیل کند و به گونهای بدرخشد که ژورنالیستهای توتو اسپرت و کوریره خبرهای تهییج کننده را به عشق دردانه آریایی بچاپانند!
۵-پسری که در شرق میلان آپارتمانی مبله برای خودش اجاره کرده و در برابر آینه قدی به روشن کردن چراغ های میلان فکر می کند، با متقاعد نمودن موسیو اینزاگی می تواند فصلی خیره کننده را آغاز کند و با تیز کردن تیغ ها و تبرها، مهلک ترین ضربات را بر جان مدافعان وارد نموده و کمر به نابودی کاتاناچیو ببندد.
بله ایشان هستند؛ مهدی طارمی، تیر خلاص زنِ شماره ۹۹ که تیفوسیها از حالا به عشقش روی سکوها ضرب گرفتهاند و جنتلمن پنجاهسالهای به نام سیمونه به دار زدن بکهای اسکودوتو توسط او دلخوش کرده است. آیا مهدی با مژههای بیرون زده از کادر، عکاسان خاموش را مدهوشِ پرتره های مغشوش خواهد کرد؟ تا چه پیش آید و چه در نظر افتد!
خبرنگار: امیدمافی
نظر شما