حضرت امام علیّ بن الحسین، ملقّب به سجّاد و زین العابدین(ع) در نیمه جمادی الآخر سال ۳۸ هجری (به قولی ۳۶ هجری)، در مدینه منوره به دنیا می آیند و مدت عمر شریف و زندگی ایشان ۵۷ سال بود که مدت ۲ سال را در کنار جد بزرگوارشان، حضرت علی بن ابی طالب (ع) و مدت ۱۰ سال در زمان عموی ارجمندش، حضرت امام حسن مجتبی (ع) و ۱۰ سال هم با پدر بزرگوارشان، حضرت سیّدالشهداء (ع) بودند.
این امام بزرگوار در واقعه تاریخی عاشورا، در کنار امام حسین (ع) حضور داشتند که به دلیل بیماری (تب شدید)، نتوانستند در جنگ شرکت کنند. امام چهارم، با رفتارها و روشن گری های دقیق خود در قالب دعا و بیان حقوق، درصدد حل مشکلات و بیماری های فرهنگی و اجتماعی زمان خود برآمدند که به دست خلفای ناصالح و ستمگر و کارگزاران بد رفتار آنها به وجود آمده بود. این سیره و عمل امام سجاد (ع) در واقع، یک جهاد فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بود که باید، شیعیان به خوبی با زوایای پنهان آن آشنا شوند.
خبرنگار ما در گفت و گویی با حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی به نقش این امام بزرگوار در قبل و بعد از واقعه خونین عاشورا پرداخته است.
حجت الاسلام جعفری فراهانی، پژوهشگر امور دینی در این گفت و گو اظهار کرد: یکی از موضوعات مطرح در مورد امام سجاد (ع) منزوی بودن یا بیمار بودن ایشان هست که این تصوری عوامانه، سطحی و غلط است؛ زیرا این افراد مقام امامت را نمی شناسند. کسی که به عنوان امام معرفی می شود باید از یک سری صلاحیت ها و شایستگی هایی برخوردار باشد، مانند: علم و دانش فراوان از یک طرف و شناخت مشکلات و زوایای پنهان حوادثی که در جامعه رخ می دهد. مقام امام معصوم (ع) بسیار بالاست (بسیار بالاتر از درک و فهم ما مردم) و این مقام در همه ائمه وجود داشته است. امامان (ع) مقام عصمت داشته اند، فرقی هم بین ائمه معصومین (ع) وجود نداشته است (در حدیث آمده: کلّهم نورٌ واحدٌ …). آنچه متفاوت است زمان ها و مکان ها و موقعیت هایی است که امامان در آن قرار می گرفتند و باعث می شد که یک صفت و ویژگی و رفتار خاص و بارز خود را نشان دهد. به تعبیر مقام معظم رهبری (در کتاب انسان ۲۵۰ ساله)، دوران زندگانی و سیره و رفتار امامان معصوم (ع) پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) تا آغاز غیبت کبری، که حدود ۲۵۰ سال می شود مانند زندگی یک انسانی است که به این مقدار عمر کرده و در هر مدت از زندگانی اش، رفتار خاصی با توجه به شرایط زمان و مکان و ویژگی های آن انجام داده است.
حجت الاسلام جعفری فراهانی افزود: مثلاً اتفاقاتی که در زمان امام علی (ع) رخ داد فقط مخصوص زمان ایشان بود. پس ایشان با همان علم و دانش تصمیم گیری می کردند که امام حسن (ع) و امام حسین (ع) و مابقی ائمه (ع) در زمان خود و با شرایط زمان خودشان. نکته حائز اهمیت این است که باید توجه به مقام امام داشت که متأسفانه خیلی از افراد در قضاوت ها، به این نکته توجه ندارند. امام سجاد (ع) با شرایطی که در آن قرار داشتند بهترین و کامل ترین سیره و رفتار را از خود نشان دادند، که اگر غیر از این بود باید در مقام امام شک می کردیم.
او با اشاره به این نکته که در زمان واقعه عاشورا، هیچ وظیفه ای از جهت امامت بر عهده امام سجاد (ع) نبوده، تصریح کرد: تا زمانی که امام قبلی حضور دارد تمام رفتارهای او برای همه شیعیان و حتی امام بعدی حجت است، امام سجاد (ع) هم به عنوان یکی از شیعیان و یاران امام حسین (ع)، موظف به اطاعت از امام زمان خود، یعنی حضرت امام حسین (ع) بودند و باید رفتارهای امام را اطاعت می کردند. لذا وظیفه امامت بر عهده ایشان نبوده است. البته یکی از وظایف خاص امام سجاد (ع) این بوده که در آن زمان طوری رفتار کنند که بعد از شهادت پدرشان مسوولیت امامت را بر عهده بگیرند. لذا امام سجاد (ع) بنا بر مصلحت و تقدیر خاص الهی، از شب عاشورا، دچار تب شدید و سختی شدند تا نسل امامت باقی بماند و وظیفه جهاد از ایشان ساقط بود. امام موظف بودند در خیمه بمانند و شاهد و ناظر اتفاقات باشند تا بعد از شهادت پدر بزرگوارش، هدایت و رهبری و امامت شیعیان و جامعه را به دست بگیرند.
این پژوهشگر دینی با تأکید بر اینکه قبل از شب عاشورا، هیچ گونه بیماری در امام دیده نمی شد گفت: ایشان در تمامی مراحل از شروع هجرت امام حسین (ع) از مدینه به مکّه و از آنجا به عراق و یاری خواستن حضرت ابا عبدالله (ع) از مردم روستاها و شهرها، مانند سایر اصحاب و یاران ایشان، امام حسین (ع) را یاری و در ماموریت ها حضور داشتند.
حجت الاسلام جعفری فراهانی، علت وقوع این اتفاقات در کربلا و بعد از آن را دور ماندن مردم و جامعه اسلامی زمان امام حسین (ع) از فرهنگ ناب اسلامی زمان پیامبر (ص) دانست و افزود: از یک جهت، معارف قرآنی و سنت صحیح نبوی (ص) از واقعیت خودشان دور شده و برخی بلکه اکثر مردم به معارف قرآنی از عمق جان به باور نرسیده بودند. از طرف دیگر، افرادی که از طرف مردم (به طور غیر واقعی)، زمام حکومت را به دست گرفته بودند به دستورات قرآنی و سنت پیامبر (ص) عمل نکرده و باعث شدند که مردم به راه انحراف از مسیر حق و قرآن کشیده شوند و از منظر اعتقادی نیز دچار مشکل شدند. از سوی دیگر، مسایلی مانند دنیا گرایی در اثر فتوحات زیادی که در زمان خلفاء، پیش آمد باعث شد مردم دچار نوعی فراموشی از خدا و آخرت شوند. مشکل دیگر حاکمین فاسد و جنایت کاری مانند عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد بود که با زور سلاح و تهدید مانع شدند تا مردم وارد صحنه شوند. چنان که، وقتی عبیدالله بن زیاد وقتی وارد کوفه شد، چنان وحشتی را بین مردم ایجاد کرد و باعث شد همه افراد در خانه ها بمانند و نماینده امام حسین (ع) حضرت مسلم بن عقیل، تنها ماند. در واقع امام سجاد (ع) با چنین مردمی رو به رو بودند و شاهد حادثه جان سوز عاشورا و شهادت سیدالشهداء (ع) و اصحاب و یاران ایشان در روز دهم محرم سال ۶۱ هجری بودند. بعد از این واقعه رفتار امام سجاد (ع) بسیار حساب شده بود تا توانست بخشی از افکار مردم را آگاه کند و نگذاشت کلیات قرآن و سنت نبوی (ص) فراموش شود.
این محقق دینی اظهار کرد: امام سجاد(ع) نقش مهمی در معالجه و درمان مشکلات فرهنگی اجتماعی و سیاسی مردم انجام دادند. ابتدا امام چهارم(ع) مردم را به جایگاه قرآن و اهل بیت (ع) سوق می دهند. مثلاً در مجلس ابن زیاد در مسجد کوفه، وقتی اسرا را همراه با سرهای مقدس شهدا وارد کردند. ابن زیاد (لع)، امام زین العابدین (ع) را با ضعف و بیماری می بیند از او می پرسد که تو کیستی؟ امام خود را معرفی می کند می گوید: من علی بن الحسین هستم. در اینجا ابن زیاد می گوید آیا خدا علی بن الحسین را نکشت؟ امام فرمود: «من برادری به نام علی بن الحسین داشتم که مردم او را کشتند». ابن زیاد گفت: خدا او را کشت. در پاسخ امام، آیه قرآن «الله یتوفّی الأنفس حین موتها» [ سوره زمر/ ۴۲] را تلاوت می کنند که خداوند جان بندگان را می گیرد و آنها را می میراند، این استشهاد امام از قرآن، هشداری است برای مردم که توجه به معنای قرآن و تفسیر و تاویل آن بکنند. امام با خواندن این آیه به مردم یادآوری می کند که من (از نسل پیامبر و اهل بیت او) مفسر قرآن و روشن کننده رخدادها هستم. یعنی مرگ و مردن در دست خداوند است و نه بندگان او، آن طوری که عبیدالله بن زیاد (لع) مطرح می کند.
حجت الاسلام جعفری فراهانی افزود: در شام (دمشق) هم، وقتی اسرا را وارد می کردند، مردی شامی می گوید: خدا را شکر، که شما را هلاک کرد و امیر (یزید) را بر شما پیروز کرد! امام با شنیدن این سخن می فرمایند:« آیا قرآن خوانده ای»؟ گفت: آری. امام فرمود:« آیا این آیه را خوانده ای؟ قل لا اسئلکم علیه اجراً الاّ المودّه فی القربی … » [سوره شوری /۲۳] ، [امام (ع) آیات سوره اسرا / ۲۶، سوره انفال آیه ۴۱، سوره احزاب /۳۳، … را هم می خواند]. مرد می پرسد: این آیات چه ربطی به شما دارد؟ امام می فرماید:« ما مصداق این آیات هستیم … ». یعنی امام در هر فرصتی که به دست می آورد به مردم حقایق قرآنی و مصادیق اهل بیت (ع) را یادآوری می کنند. به این شکل امام سجاد (ع) حرکت فرهنگی خود را شروع کردند و به مردم یادآوری کردند که شما ظواهر قرآن و حوادث را می بینید و به مصادیق واقعی آن توجه نمی کنید!
او در ادامه تصریح کرد: در مجلس یزید وقتی اسراء را به کاخ او می برند، یزید با غرور و نکبت اشعاری می خواند! امام سجاد (ع) در مقابل او آیات ۲۲ و ۲۳ سوره حدید و بعد آیه ۳۰ سوره شوری را می خواند. برای اینکه به یزید (لع) یادآوری کند که این بلاها را خداوند بر ما نیاورده است و این به دلیل ظلم و ستمی است که از سوی حاکمان فاسد و مردم نادان در جامعه رواج یافته و چشم همه را کور کرده است. مردم از شنیدن آیات قرآن و بیان زیبای امام (ع) به فکر فرو می روند و به تبلیغات یزید شک می کنند. یزید به خطیب درباری دمشق دستور داد تا به فراز منبر رفته و جریان کربلا را بیان کند. او سخنانی در مدح حاکمان بنی امیه و بدگویی از بنی هاشم و امام حسین (ع) ایراد کرد که امام سجاد (ع) شدیداً به او اعتراض نمود و درخواست کرد تا به منبر برود که با اصرار مردم، حضرت با کمال قدرت و فصاحت و بلاغت شروع به سخن و خطبه کرد.
این پژوهشگر دینی با اشاره به فرازی از سخنان امام سجاد (ع) در مجلس یزید که به طور مفصل ایراد فرمود: «… ای مردم ما را بشناسید. ما افرادی هستیم که خداوند متعال، به ما اهل بیت پیامبر (ص)، شش فضیلت علم، حلم، گشاده رویی، فصاحت، شجاعت و محبت در دل های مردم را داده است و هفت فضیلت دیگر که ما از خاندان پیامبر و علی بن ابی طالب هستیم و جعفر طیار، حمزه سید الشهداء، فاطمه بتول و امام حسن و امام حسین از ماست… ».
او گفت: هدف امام از نقل این جملات این است که به مردم این آگاهی را بدهد که شما دچار غفلت شده اید و اهل بیت پیغمبر (ع) و ارزش آنها را نمی شناسید. از طرف دیگر به مردم هشدار داد که تحت تأثیر تبلیغات سوء بنی امیه و یزید قرار نگیرید و بیدار شوید. با این روشنگری به موقع، یزید تحمل از دست داد و دستور داد موذن اذان بگوید… .
این محقق دینی با اشاره به اینکه به دلیل خفقان شدید در زمان امام سجاد (ع)، ایشان برای آگاهی دادن به جامعه، راه دعا و راز و نیاز و عبادت و سجده برای خدا و… را در پیش گرفتند، افزود: البته دعا و عبادت، یک معرفت و حقیقتی هست که در همه صحنه ها اثرگذار است. این راه و روش، یک جهاد فکری و دینی بزرگی است که امام انتخاب کردند. در این دعاها معارف بسیار زیادی نهفته است. در برخی از آنها اهل بیت پیغمبر (ص) را به وسیله صلوات کامل و غیر ابتر(اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد) به مردم معرفی می کردند. امام در دعاهای خود بر ظالمین لعن و نفرین می فرستد و برای مظلومین دعا می کند و توجه مردم را به مساله توبه، مساله امر به معروف و نهی از منکر و حفظ حدود الهی، جهاد در راه خدا، مبارزه با ظلم و ستم و خرافاتی که بین مردم وجود داشت، نهی اینکه مردم جلوتر از امام حرکت کنند و نهی از فاصله گرفتن از امام و حجت الهی را توصیه می کنند.
حجت الاسلام جعفری فراهانی تصریح کرد: البته دعاهای دیگر مانند دعای ابوحمزه ثُمالی (سحرهای ماه رمضان) و دعای مکارم الأخلاق و … از جمله دعاهایی هستند که با معرفی معارف بالای دین به مردم و آگاهی رساندن به جامعه از طرف امام سجاد (ع) استفاده می شد. هم چنین رساله حقوقی که از امام سجاد (ع) به جا مانده است حاوی ۵۱ حق است که امام بیان می کند. مانند حق حاکم بر مردم، حق مومنین، حق امام معصوم و حق پدر و مادر و … که بسیار جالب و ظریف به آن پرداخته شده است.
این محقق دینی در پاسخ به این سوال که آیا امام سجاد (ع) در دعاهای خود اشاره، مستقیمی به مساله عاشورا داشته اند گفت: اشاره مستقیم در دعاها دیده نشده است اما، ایشان با لعن و نفرین به ظالمین اهل بیت (ع) و با ذکر فضایل آنها اشاراتی غیر مستقیم به ظلم و ستمی که بر اهل بیت پیامبر (ص) و سیدالشهداء (ع) در کربلا شد داشتند.
او در پاسخ به این سوال که نظر امام سجاد (ع) در مورد قیام مختار، توابین و شورش زُبیریان در مکه و خوارج چه بوده تصریح کرد: امام زین العابدین (ع) بعد از واقعه عاشورا، به بازماندگان خانواده های واقعه عاشورا، حَرّه و … کمک می کردند. در روایات تاریخی، اصل این حرکت (توابین به رهبری سلیمان بن صُرد خُزاعی) از جانب امام نهی نشده است. البته چون توّابین در کوفه بودند و به امام سجاد (ع) هم با وجود اختناق و فشار مأموران یزید (لع) دسترسی نداشتند که بخواهند از ایشان دعوت کنند، ولی در منابع تاریخی، مخالفتی از امام دیده نشده است. در مورد قیام مختار هم گفته می شود، مختار هم زمان، به امام سجاد (ع) و محمد بن حنفیه (عموی حضرت)، نامه نوشت. اما امام سجاد (ع) پاسخی به نامه مختار نداد ولی گفته می شود، محمد بن حنفیه به نامه مختار، پاسخ مثبت داد. از طرفی در کتب رجالی شیعه، به روایاتی استناد می شود که هنگامی که مختار سر ابن زیاد، خولی و شمر را به مدینه فرستاد، لبخندی که تا آن روز از امام دیده نشده بود بر لبان حضرت می نشیند و خدا را شکر و سجده و برای مختار دعا و طلب خیر می کنند. در بعضی روایات از سوی امام باقر (ع) و امام صادق (ع) هم نقل شده است که از بدگویی مختار نهی نموده و رحمت الهی را برای مختار خواسته اند اما در باره شورش عبدالله بن زبیر، باید بگوییم که به هیچ
حجت الاسلام جعفری فراهانی در پایان گفت: به طور خلاصه امام سجاد (ع) نقش بسیار جدی و تأثیر گذاری داشتند و آن را در قالب: ۱- تبیین فرهنگ و اندیشه اصیل و ناب اسلامی و قرآنی در مبارزه با گروه شکاکان به صورت پند و اندرز، دعا و … ، ۲- تبیین و تثبیت جایگاه و اهمیت اهل بیت (ع) و امامت با استناد به آیات قرآن و روایات تاریخی از سیره و رفتار پیامبر و پدرانش، ۳- احیای فقه شیعه و اهل بیت (ع) در برابر آرای فقهای سبعه (هفت گانه) مدینه … ، ۴- دفاع فرهنگی از معارف اسلامی در جهت مبارزه با غُلات، جبرگرایی، مشبّهه، عالمان سوء و درباری مانند زُهری و عُباد بصری و در نهایت، ۵- حفظ دستاوردهای نهضت تاریخی و پر رمز و راز پدر بزرگوارش در عاشورای خونین کربلای سال ۶۱ هجری ایفا نمودند. به یک معنا، امام سجاد (ع) موفق شدند از بهم پاشیدگی و متلاشی شدن مکتب و معارف نورانی اهل بیت عصمت و طهارت (ع) جلوگیری نمایند که این خدمت بسیار ماندگار و بزرگی به اسلام، مسلمانان و جهان بشریت است.
در انتها، علاقه مندان و دوست داران پژوهش را به مطالعه منابع خوبی که در این باره تألیف شده، از جمله کتاب ارزشمند «جِهاد الإمام السجاد، علی بن الحسین (ع)» اثر محقق توانا، علامه سید محمدرضا الجلالی الحسینی از منشورات مجمع جهانی اهل بیت (ع) ارجاع می دهم.
نظر شما