تحولات لبنان و فلسطین

۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۹:۰۸
کد خبر: 1002204

«دعوا نکنیم!» به تحقیق این عبارت را می‌توان پرتکرارترین گزاره چند هفته اخیر در تمام سخنرانی‌های رئیس جمهور منتخب از زمان تبلیغات انتخاباتی تا دوران پساانتخابات به‌حساب آورد.

مسعود پزشکیان بارها در بیان راه‌حل مسائل امروز ایران، برداشتن قدم اول را منوط به داشتن «وفاق ملی» و «وحدت» و کنار گذاشتن «دعوا»-دقیقاً با تأکید بر همین کلمه-معرفی کرده است. در مرور تیتروار سخنان رئیس دولت چهاردهم هم می‌توان به‌راحتی ردپای این نگاه را دید که « قدم اول این است که دعوا نکنیم»، « کشور را با دعوا نمی‌توان اداره کرد» یا « می‌خواهیم تا آخر دعوا کنیم یا [مسئله را] حلش کنیم؟» نمونه‌هایی از همین موارد هستند.
با تأکیدهایی که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با نمایندگان مجلس دوازدهم مبنی بر اهمیت «حفظ امنیت روانی مردم» داشتند نیز می‌توان گفت دکتر پزشکیان در مرحله تشخیص این بیماری مزمن که سال‌هاست در فضای سیاسی ایران جاخوش کرده و روز به روز نیز به وخامت رفته، درست عمل کرده است. کیست که نداند این بی‌رمقی که امروزه فضای سیاسی ایران را در برگرفته و بخشی از مردم را نسبت به کار سیاسی صحیح دلسرد کرده، از دعواهایی نشأت می‌گیرد که سر «نامسئله»‌های مردم است و رادیکال‌ها، معرکه بگیرهایش هستند. رادیکال‌ها در این فضا با دو شیوه این اتفاق را رقم می‌زنند: اول با دست گذاشتن روی «نامسئله»‌ها، برجسته کردن آن‌ها و جا زدن آن‌ها به عنوان مسائل اصلی، درد و مسئله واقعی را به حاشیه می‌برند؛ و بعد با متشنج کردن فضا، امکان شنیده شدن انتقادهای از سرِ درد و دلسوزی را از افکار عمومی سلب می‌کنند.
جالب است که در همین چند هفته پس از انتخابات ما شاهد هر دو شکل این رادیکالیسم، آن هم از سمت و سوهای مختلف بودیم. یک نمونه‌اش، شعارهای رادیکالی بود که پس از ارائه آن سازوکار امتیازدهی جنجالی علیه رئیس شورای راهبری دولت چهاردهم داده شد. دیدیم که بازنمایی همان چند لحظه شعاردادن در فضای مجازی چطور فضا را برای شنیدن انتقادات اصولی و سازنده منتقدان به حاشیه راند. رفتارهای خلاف قانونی که بارها رهبری معظم انقلاب نیز نسبت به انجامش هشدار داده و نتیجه‌اش را تنها طلبکار کردن مدعیان و مدیون کردن جریان دلبسته به انقلاب دانسته بودند.
در آن طرف ماجرا یعنی حلقه حامیان دولت منتخب نیز، نوعی از رادیکالیسم را می‌توان مشاهده کرد که قطعاً باید آن‌ها را نیز بخش دیگری از مخاطبان تِز «دعوا نکنیم» رئیس جمهور منتخب بدانیم. در این مورد کافی است تا در این حلقه که از قضا مواضعشان در رسانه‌های اصلاح‌طلب به کرّات پوشش داده می‌شود، واژه «تندرو» را جست وجو کنیم. در حالی که دکتر پزشکیان مدام از ضرورت وفاق و وحدت ملی حرف می‌زند، این جریان با اتخاذ ادبیاتی ضدوحدت و بی‌توجه به پایان یافتن ماراتن انتخابات، مدام جریان مقابلش را تندرو می‌خواند و جامعه را با این ادبیات که «خطر از بیخ گوش ایران گذشت»، انذار می‌دهد. متأسفانه در این سمت ماجرا کار عملاً به ساخت «ضدقهرمان» برای دولت چهاردهم و تراشیدن یک دیگریِ خطرناک رسیده تا بتوان هر ناکامی را به گردن او انداخت و با حاشیه‌سازی و کتک کاری با او در سطح رسانه‌ای، حواس‌ها را از سمت و سوی مسائل اصلی منحرف کرد. شاید بتوان تیتر چند روز پیش یکی از روزنامه‌ها با عنوان «تئوریسین سایه» را که با هدف برجسته کردن یک شخصیت در مقام دیگریِ جریان پیروز انتخابات انجام شد، بازتولید جریانی دانست که در دهه ۷۰ همین سناریو را با علامه مصباح یزدی در پیش گرفت و با توسل به تقطیع و تحریف با او «دیگرسازی» کرد و راه حاشیه‌سازی را پیش برد. شاید بد نباشد همین ابتدای دولت چهاردهم برخی ماجراهای آن دهه را یک‌بار دیگر از این زاویه مرور کنند تا دوباره گرفتار آن اشتباهات نشوند.
به هر حال اگر قرار باشد دعوایی نباشد و به قول رئیس جمهور منتخب، «دعوا نکنیم» باید جلو دو سر دعوا را بگیریم. بنابراین مخاطب این سخن رئیس جمهور منتخب، فقط یک طیف و گروه و جناح سیاسی نیست، بلکه همه هستند؛ کما اینکه خود او نیز اکنون رئیس جمهور همه ایرانیان است. رفتار همه ما نیز باید مبتنی بر باور به همین گزاره باشد که پزشکیان در حال حاضر رئیس جمهور همه ایران است و به قول رهبر معظم انقلاب باید به این باور برسیم که «اگر ما توانستیم جوری رفتار کنیم که رئیس‌جمهور موفق بشود، این موفقیت همه‌ ماست؛ اگر او در اداره‌ کشور، در پیشبرد اقتصاد کشور، در مسائل بین‌المللی کشور، در مسائل فرهنگی کشور به موفقیت دست پیدا کند، همه‌ ما به موفقیت دست [پیدا] کرده‌ایم؛ پیروزی او پیروزی همه‌ی ماست؛ این را باید واقعاً از بن دندان باور کنیم».

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.