کلمه «قره العین» را به نور چشم ترجمه می‌کنند که معنای کنایه‌ای دارد. صاحب «مفردات» می‌گوید: «قَرَّتْ عینُهُ» یعنی «سُرَّت»؛ به معنای اینکه مسرور و خوشحال شد.

نور چشم مؤمنین، مولای ماست

از القاب زیبا و دلنشین امام رضا(ع) «قرة عین المؤمنین» است. آن حضرت که دارای ویژگی‌های ممتاز اخلاقی و علمی است؛ در عین رئوف‌ بودن با مؤمنان، برای آنان مایه آرامش، خوشحالی و سرور است و مؤمنان در حیات و ممات آن حضرت(ع)، با التجا و پناه‌گرفتن در پیشگاه او، آرامش می‌گیرند و اسباب سرور و خوشحالی واقعی برایشان پدید می‌آید.

چهارشنبه هر هفته را توفیق پیدا کردیم خوانندگان عزیز را میهمان شرح یکی از القاب مبارک امام رضا(ع) و در گفت‌وگو با علما و اندیشمندان حوزه و دانشگاه، از جام معارف ناب رضوی، جان تشنه خویش را سیراب کنیم. این هفته در محضر حضرت آیت‌الله محسن فقیهی دامت برکاته،  درباره شرح لقب زیبای «قره عین المؤمنین» خواهیم شنید؛ به امید آنکه گامی در راستای افزایش معرفت خود نسبت به آن امام همام برداریم.

نور چشم مؤمنین، مولای ماست

یکی از القاب امام رضا(ع) «قرة عین المؤمنین» است. درباره معنای این لقب مبارک توضیحی برای خوانندگان رواق بفرمایید.

امام علی بن موسی‌الرضا(ع) دارای القاب فراوان و ممتازی هستند که هر کدام دلالت بر معانی بسیار والا و ارزشمندی داشته و جا دارد هر کدام از این القاب، در جلسات متعددی توسط دانشمندان و علما تبیین و شرح داده شود. محدثان بزرگ ما در مجامع روایی، ازجمله ابن‌شهر آشوب در کتاب مناقب، یکی از القاب امام رضا(ع) را «قرة عین المؤمنین» بیان می‌کنند: «و ألقابه: سراج الله و نور الهدی و قرّة عین المؤمنین و مکیدة الملحدین و کفو الملک و کافی الخلق، و ربّ السریر و رئاب التدبیر و الفاضل و الصابر و الوفیّ و الصدّر».

کلمه «قره العین» را به نور چشم ترجمه می‌کنند که معنای کنایه‌ای دارد. صاحب «مفردات» می‌گوید: «قَرَّتْ عینُهُ» یعنی «سُرَّت»؛ به معنای اینکه مسرور و خوشحال شد. به همین سبب به آنچه مایه خشنودی، خوشحالی و سرور است، قره‌العین می‌گویند. برای نمونه به فرزند خوب، قره‌العین می‌گویند زیرا مایه مسرت و خشنودی والدین است.

در قرآن کریم این مضمون، یک مرتبه به صورت واژه «قُرَّتُ عَیْنٍ» در داستان حضرت موسی(ع) آمده است. هنگامی که کودک بود و به دستور فرعون از آب گرفته شد، زن فرعون به فرعون گفت: این کودک را نکش که مایه سرور من و تو است: «وَقَالَتِ امْرَاَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَیْنٍ لِّی وَ لَکَ لَاتَقْتُلُوهُ». دو مرتبه هم به شکل «قُرَّةَ اَعْیُنٍ» آمده است که یکی در مورد بندگان مقرب الهی است که به خداوند می‌گویند: به ما همسران و فرزندانی عطا کن که مایه سرور باشند: «رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ اَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ اَعْیُنٍ» و مورد دیگر درباره نماز شب است که خداوند می‌فرماید: هیچ کس نمی‌داند برای شب‌زنده‌داران چه مایه سرور و ابتهاجی قرار داده شده و این جزای عمل آن‌هاست: «فَلاَتَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا اُخْفِیَ لَهُمْ مِّنْ قُرَّةِ اَعْیُنٍ جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ». البته در دو مورد دیگر به صورت‌های گوناگون درباره حضرت موسی(ع) و نیز همسران پیامبر(ص) هم آمده است. به هر حال، معنای «قرة‌العین» یعنی نور چشم و مایه آرامش و خوشحالی. در مورد لقب حضرت رضا(ع) دو بحث را می‌توانیم مطرح کنیم. یکی اینکه محدوده قرةالعین بودن چه مقدار است و اینکه محدوده نور چشم بودن حضرت یک نفر یا دو نفر نیست، بلکه نور چشم مؤمنان هستند. دوم اینکه چرا امام رضا(ع) نور چشم مؤمنان واقع شده‌اند و آرامش، خوشحالی و سرور، ثمره قبول ولایت، امامت و محبت امام رضا(ع) شده است. چه ویژگی‌هایی از امام رضا(ع) سبب ملقب ‌شدن به قرة عین المؤمنین شده است؟

به نکته مهمی اشاره کردید و آن اینکه امام رضا(ع) نور چشم همه مؤمنان هستند. اگر امکان دارد کمی در این باره توضیح بفرمایید.

برای آنکه یک انسان، نور چشم و مایه خوشحالی و سرور مؤمنان قرار گیرد، ویژگی‌هایی لازم است که مورد پسند و رضایت همه مؤمنان قرار گیرد. مثلاً اگر کسی فقط به نفع و سود قشر خاصی بیندیشد و برای آن تلاش کند، نور چشم آن گروه خاص قرار می گیرد و فقط آن‌ها با آن کار و عمل او در آرامش و سرور قرار خواهند گرفت؛ ولی چنانچه شمول این معنا وسیع‌تر شود، مطلوب و ایده‌آل همه مؤمنان واقع خواهد شد.

پیامبر گرامی اسلام(ص) هم به این لقب مقدس ملقب بودند: «السلام علی البشیر النذیر، السلام علی القمر الزاهر المنیر، السلام علی العلم الظاهر، السلام علی البدر الباهر، السلام علی قرة عین المؤمنین، السلام علی من أرسله الله رحمة للعالمین» یعنی آن حضرت(ص) مایه آرامش، خوشحالی و مسرت همه مؤمنان بودند.

امام رضا(ع) هم مانند جد گرامی‌شان پیامبر اکرم(ص) ویژگی‌هایی داشتند که برای همه مؤمنان مایه سرور، آرامش و خوشحالی بودند؛ ازجمله «اخلاق نیک و مهربانی با همه مؤمنان»، «اینکه پس از امام رضا(ع) همه شیعیان صحیح العقیده و معتقد به 12امام هستند»، «حافظ عقاید شیعیان در برابر دشمنان دین»، «آرامش و سرور حاصل شده در اثر زیارت مضجع نورانی آن حضرت» و... .

نقش مهرورزی آن حضرت با همگان را در ملقب شدن به این لقب مبارک تبیین بفرمایید.

مهرورزی همگانی، شیوه‌ زندگی پیشوایان اسلام و همواره مورد تأکید ایشان بوده است. زندگی اجتماعی بدون مهرورزی و مدارا امکان‌پذیر نیست. اسوه‌های دینی ما در برخورد با دیگران مداراپیشه بودند. از بزرگ‌ترین پیشوایان ما که مهرورزی و محبت به دیگران را به اوج رسانده و برای همیشه اسوه محبت‌ورزی و مدارا نام گرفته‌اند، امام رضا(ع) هستند که همانند جد گرامی‌شان پیامبر(ص) رحمة للعالمین و مایه رحمت برای همگان بودند.

آن حضرت در بیان ضرورت مهرورزی به دیگر مؤمنان می‌فرمایند: «از حقوق مؤمن بر مؤمن این است از ته دل دوستش بدارد، با ثروت و دارایی‌اش او را کمک کند، در برابر ستمکاران او را یاری کند، به او خیانت نکند، پشت سر او غیبت نکند، به او تهمت نزند...».

حضرت علی بن موسی‌الرضا(ع) هیچ عملی را دوست‌داشتنی‌تر از مهرورزی به فقرا نمی‌دانستند. این ویژگی بزرگ اخلاقی، در زیارت‌نامه ایشان چنین مطرح شده است: «اَلسّلام عَلَی غَوْثِ اللَّهْفانِ وَ مَنْ صَارَتْ بِهِ أَرضُ خُراسان» یعنی سلام و درود بر چاره‌ساز و فریادرس بیچارگان و سلام بر آن که سرزمین خراسان به برکت وجودش، خراسان شده است.

امام رضا(ع) حتی با بردگان هم مهرورزی داشتند. در روایات آمده است آن حضرت هزار بنده را آزاد کرد. عبدالله بن صلت از قول یکی از مردم بلخ نقل می‌کند: «هنگام سفر امام رضا(ع) به خراسان، من هم با ایشان بودم. روزی هنگام غذا خوردن، همه غلامان سفید و سیاه را احضار کرد و آن‌ها دور او جمع شدند. من از آن حضرت پرسیدم: فدایت شوم، می‏خواهی غذایت را از این بردگان جدا کنم؟ ایشان مرا سرزنش کرد و فرمود: پروردگار ما یکی است، مادر همه یکی است و پاداش بر اساس عمل است».

از دیدگاه امام رضا(ع) برخورد با غیرمسلمانان هم باید مبتنی بر مهرورزی و مدارا باشد. آن حضرت در شعری که منسوب به ایشان است، فرمودند: «و ذی غله سالمته فقهرته*فأوقرته منی لعفو التجمل/ و من لا یدافع سیئات عدوه*باحسانه لم یأخذ الطول من عل/ و لم أر فی الأشیاء أسرع مهلکا*لغمر قدیم من وداد معجل» یعنی چه بسا دشمن پرکینه‌ای که با نرمش و مدارا با او برخورد کردم و بر وی غالب آمدم. پس او را زیر بار عفو و بخشش برده و بزرگوار کرده‌ام.

و هر کسی که بدی‌ها و اعمال زشت دشمن خویش را با احسان و نیکی از خود دفع نکند، به روش بزرگواران عمل نکرده است. برای از بین بردن کینه‌های قدیمی هیچ چیزی را از دوستی و مهرورزی، بهتر و سریع‌تر نیافتم. خداوند همه ما را قدردان وجود چنین پیشوایان و ائمه بزرگواری قرار دهد و توفیق سیر و سلوک در طریق آن بزرگواران را نصیب ما بفرماید.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.