برف پاک کن‌ها به حرکت درآمدند در شبی که برف رستگاری تموزِ کهنه سرباز را سفید کرد.

مشعل المپیک پاریس خاموش شد/ ایران در رتبه ۲۱ با ۱۲ مدال

به گزارش قدس آنلاین،شبی که خوشباشی از گلوی سرزمین مادری پایین رفت و او پس از ۱۶ سال آزگار فکر و خیال طعم تکرار یک آرزوی محقق شده را چشید.

۱۶ سال پیش وقتی هادی ساعی در اوج برنایی بر طبل‌ها کوبید و در قامت المپین طلایی میان هلهله و هورای غریبه‌ها جشن قهرمانی گرفت، خودش هم فکر نمی‌کرد روزگاری در جهان مستقبل با محاسن سفید و کاکل سفیدتر به روی پسری شبیه خودش آغوش خواهد گشود.

تاریخ در ضیافت پاریس تکرار شد تا هادی دست دورگردن آرین سلیمی دنبال جوانی خودش بگردد و فصل تازه‌ای از زندگی ورزشی‌اش را ورق بزند. قهرمان دیروز تکواندو و رئیس امروز نشان داد عشق خود را بلاتکلیف نگذاشته و به دادخواهی سال‌های ناکامی قدم در المپیک ۲٠۲۴ گذارده است. بی‌تردید مدال‌های رنگارنگ تکواندو در گردابی چنین هایل مرهون مدیریت مردی است که در وقت مقرر تصویری شکسته از شیاب جانگ را در قاب چشم‌ها ننشاند و به گوشه پرت رؤیاهایش پناه نبرد.

*پسر طلایی

یل بیستون در عنفوان شباب غول‌ها را ذبح کرد تا سر روی سینه وطن با اشک‌هایش بخندند.

آرین، پسر تیزچنگ آریایی نذر کرده بود ایران را با طلای خود از بستر بلند کند و خبر پیشتازی‌اش در المپیک را به قاصدک‌ها بسپارد.

سلیمی، آسمانخراش بی‌بدیل، کمی آن‌سوتر از رود سن همه را غرق کرد تا خانه پدری، رو به ایفل غم‌های بی‌پایان خود را با شادی پسرِ رعنا تاخت بزند و برای شاه ماهیِ خاکزی نغمه‌های اساطیری را بخواند.

دلواپسی مامِ میهن با پرواز کُرد تسخیرناپذیر در کاخ گرندپله رخت بربست تا از پس روزهای دوزخی، طلای او را روی چشمانمان بگذاریم و از تیررسِ تابستان دور شویم. تا شفای تاریکیِ سرزمین مادری را از ستاره طاق بستان بگیریم و نام او را در کنار فرهادِ عاشق بنشانیم. فرهادی دیگر شیفته شیرینی دیگر. ایرانی دیگر...

حالا ساکت‌ترین سرزمین دنیا، جغرافیای خود را روی سرش گرفته و با شعری ناتمام در جیب و پرنده‌ای نیمه جان در مُشت هلهله می‌کند به عشق پرچم خونین. به حرمت رؤیاهای جوانمرگ شده تک تک ما و به خاطر روزهای رفته‌ای که محال است برگردند.

گل کاشتی فرزند رویین تنِ دالاهو. جهان با تو می‌رقصد و ایران با تو سر به آسمان می‌ساید. در چشم‌های تو لحظه‌ای خوشبختی را دیدیم و دمی با رگی که به افتخار تو می‌زند در اعماقِ حزن الصاق شدیم به سیاره‌ای روشن‌تر از زمین تیره.

فرخنده باد این جهانگشایی. نوش جانت مدال زرین!

 انحطاط طبقه جوانمردان؟!

بی اما و اگر زرشک طلایی این المپیک را باید به پتروشویلی گرجی اهدا کرد. سرسلسله ناجوانمردان که پیش چشم گیتی بر سر و صورت‌امیر حسین زارع کوبید و با وقت استراحت‌های پزشکیِ پیاپی نمایشی در حد سیرک را ارائه کرد.

خنده‌ها گم شدند، فصل‌ها گم شدند و رنگ‌ها گم شدند در شبی که اضمحلال فتوت را در دایره طلایی به چشم دیدیم و جنون گوش شکسته‌ای رم کرده در تاریکی را باور کردیم.

رستم ایرانی آن شب برای خاکمال کردن پتروشویلی فقط به چند ثانیه نیاز داشت. شاید اگر فیلم آبگوشتی گرجیِ بد بدنِ غریبه با راستی و درستی نبود، دست پسر مازرون بالا می‌رفت و طلا جایگزین نقره می‌شد.

ما سکانس پایانی یک فینال تلخ را با لبخندهای معصومانه‌امیر حسین زارع پس از پایان یک دوئل مرگبار و شکلک‌های مضحک پتروشویلیِ منگ به خاطر می‌سپاریم و در برابر تنه تبرخورده آن‌سوی دریای مازندران با احترام می‌ایستیم. نه، تو دستمال سفید را بالا نبردی. تو فرو نرفتی. تو پیش رفتی پسرِ آرام طبرستان!

 مخمصه یک غول مغلوب!

برای ما که سال‌ها پرچمداری حسین رضازاده و بهداد سلیمی را نظاره کردیم و روی ابرها سان دیدیم، سخت بود تماشای پیش‌قراولی گرجی‌ها و ارمنی‌ها زیر نور ماه. ما که آن شب در کنج کز کرده تالاری خاموش‌تر از شب خوی کردیم و عرق کردیم و تنها به مرور شادمانی‌های گذشته خویش دل سپردیم.

علی داودی وزنه‌بردار سنگین وزن اردوگاه ایران گرچه تا پای جان جنگید، اما کاش با دماغ باد کرده گام در کارزار نمی‌گذاشت و تکه‌های تشویش را میان سینه چاکان وطن قسمت نمی‌کرد.

بی گزاف، داودی پیش از اکران نبرد را واگذار کرده بود و این را می‌شد در مخمصه شانزه لیزه از چهره زرد و کم روح او به وقت سه علامت قرمز و از چینش نه چندان منطقی وزنه‌ها توسط کادر فنی فهمید.

به نظر می‌رسد برای سیادت در خروس وزن باید دوباره آستین‌ها را بالا زد و طرحی نو درانداخت.

*پایان تراژیک

رحمان بی‌رحم در فیتیله سامورایی چغر تا خلیل شهر می‌رفت و ما مبهوت از بر باد رفتن رؤیاهایمان چشم‌هایمان را بسته بودیم تا نبینیم‌ امید اول طلایمان بر باد می‌رود. از خاکمال شدن زارع تا به خاک کشیده شدن عموزاد کمتر از ۲۴ ساعت می‌گذشت و ما روی پل بدبیاری و کم کاری، نقره به دندان دل خوش به شکست خوردن اسنایدر مقابل آذرپیرا در رده‌بندی بودیم. این تنها پیروزی بود که در روز آخر دل مانده در حسرتمان را خنک کرد.

*مدال‌های دورقمی

تعداد مدال‌های کاروان ایران درتاریخ بازی‌های المپیک برای دومین مرتبه دو رقمی شد. ورزش ایران در ۱۹ دوره بازی‌های المپیک شرکت کرده و تنها در دو دوره تعداد مدال‌های کاروان ایران دورقمی شده است. کاروان ایران در المپیک ۲۰۲۴ پاریس با سه طلا، ۶ نقره و سه برنز درمجوع ۱۲ مدال گرفت و در رتبه ۲۱‌ایستاد.

تکواندو: آرین سلیمی مدال طلا، مهران برخورداری مدال نقره، ناهید کیانی مدال نقره، مبینا نعمت‌زاده مدال برنز

کشتی فرنگی: سعید اسماعیلی مدال طلا، محمدهادی ساروی مدال طلا، علیرضا مهمدی مدال نقره، ‌امین میرزازاده مدال برنز

کشتی آزاد: حسن یزدانی مدال نقره، ‌امیرحسین زارع مدال نقره، رحمان عموزاد مدال نقره، ‌امیرعلی آذرپیرا مدال برنز

کاروان ایران در المپیک ۲۰۱۲ لندن، ۱۳ مدال گرفت که هفت مدال طلا، پنج نقره و یک مدال برنز بود. اکنون بعد از گذشت ۱۲ سال دوباره کاروان ایران توانسته تعداد مدال‌های خود را دو رقمی کند.

*امیدمافی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.