اخیرا چندمین دور از مذاکرا ت صلح جنگ غزه که قرار بود در دوحه قطر برگزار شود با شکست به اتمام رسید. مذاکراتی که حتی فرآیند آن شروع هم نشد. آمریکا که برای این دور از مذاکرات تبلیغات زیادی کرده بود، نتوانست با واسطه قرار دادن قطری ها نتیجه دلخواهی را کسب کند. چرا که با کارشکنی مقامات رژیم صهیونیستی هیئت های اعزامی طرف های مذاکره به کشور های خود بازگشتند.

هرچند که حماس از ابتدا آن را تحریم کرده بود، ولی به دلیل میانجی گری دوباره قطری ها حضور در این مذاکرات را قبول کرد. در نهایت این دور هم همانند تلاش های قبلی برای کسب یک صلح فراگیر و پایدار با اعلام شروط جدید و عجیب صهیونیست ها هیچ نتیجه ای نداشت. رهبران حماس از جمله "غازی حمد"معتقدند این اقدامات مقامات اسرائیلی صرفا برای ایجاد خلائی می باشد که بتواند دوباره به جنگ برگردد.

دلایل شکست مذاکرات دوحه

اینکه چرا این سری از مذاکرات بدون حتی یک دور مذاکره هیئت های دو طرف و حتی مقامات دوحه که میزبان بودند، به شروع نشده به اتمام رسید پرسشی می باشد که پاسخ های آن قبلا توسط مقاومت فلسطین داده شده است. به گفته یکی از اعضای ارشد حماس، مقامات رژیم صهیونیستی شروط جدیدی را برای عدم تحقق توافق صلح اعلام کردند. شروطی که دقیقا در راستای اهداف از پیش تعیین شده آنها می باشد. اصرار اشغالگران بر حفظ نیروهای نظامی در محور های مهم درگیری ها مثل محور صلاح الدین یا فیلادلفیا، برخورداری از اختیار اخراج اسرا به خارج از فلسطین و انتخاب گزینشی آزادی اسرا از جمله شروط مذبوحانه مقامات رژیم اشغالگر قدس می باشد. به طور کلی می توان گفت نتایج این دور از مذاکرات مشابه آنچه در مذاکره دوم ژوئیه بوده نیست.

دیگر اعضای ارشد حماس نیز با تاکید بر مانع تراشی های مسئولان رژیم صهیونیستی اعلام کردند : ما با تحمیل دیکته های ایالات متحده آمریکا طرف هستیم ؛ واشنگتن پوششی برای جنایات رژیم صهیونیستی است. این موضوع عملا به معنای مواجه شدن با مذاکرات صلح دورغین می باشد. مذاکراتی که پیشتر نیز چندین بار در دوحه قطر و قاهره مصر با واسطه های مختلفی از جمله قطری ها، ترک ها و سایر کشور های عربی منطقه برگزار شد اما هیچ نتیجه ای به دنبال نداشت.

شرایط دشوار آینده

البته باید توجه داشت اساسا شخص نتانیاهو قصدی برای بر قراری آتش بس جنگ غزه ندارد. به همین دلیل با سازکار های روشن و شفاف مفاد توافق مخالف می کند. نخست وزیر اسرائیل به خوبی می داند که پذیرش آتش بس نه به معنای اتمام عمر سیاسی بلکه دقیقا شروع دردسر های قضایی داخلی و خارجی می باشد. دردسر هایی که از سوی مخالفانی همانند حریدی های افراطی در داخل طراحی شده و آنها منتظر لحظه ای هستند تا دوران نخست وزیر بنیامین نتانیاهو (در دولت ائتلافی) رسما تمام شود. سایر احزاب مخالف و اشخاص حقوقی عضو در این احزاب نیز همچون یائیر لاپید و نفتالی بنت به دنبال سرنگونی وی هستند. آنها نتانیاهو را عامل اصلی شکست های میدانی و به طور خاص مهم ترین مقصر اجرای عملیات طوفان الاقصی از سوی مقاومت فلسطین می دانند. به همین دلیل مترصد فرصتی مناسب برای کنار زدن وی و حتی کنار راندن حزب "لیکود" هستند.

باید توجه داشت نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا در سه ماه آینده، می تواند مستقیم یا غیر مستقیم بر روند جنگ غزه یا حتی ماندن و رفتن شخص نتانیاهو اثر گذاری داشته باشد. لابی های صهیونیستی در خاک ایالات متحده تلاششان را می کنند تا دوباره دونالد ترامپ را بر کرسی قدرت کاخ سفید بنشانند. چرا که اگر ترامپ بتواند بار دیگر مستاجر اتاق بیضی شکل شود، حمایت تمام قدی را از بنیامین نتانیاهو خواهد کرد تا وی همچنان بر اریکه قدرت دولت اسرائیل باقی بماند. باقی ماندن نخست وزیر فعلی رژیم صهیونیستی نیز به معنای ادامه جنگ و کشتار مردم بی دفاع غزه است.

البته روی کار آمدن فرد دیگری غیر ترامپ در آمریکا نه خود جنگ را بلکه صرفا شکل آن را عوض می کند ؛ چرا که بنیان ساختار حاکمیتی ایالات متحده کاملا پشتیبان رژیم صهیونیستی می باشد و در این جنگ نیز کاملا حامی اسرائیل بوده است. اما نکته مهم تر این است که جبهه مقاومت در منطقه به ویژه حماس بر ادامه مبارزه با صهیونیست های اشغالگر همچنان تاکید می کنند. یعنی روی کارآمدن هر شخصی در آمریکا راهبرد مقاومت را تغییر نمی دهد.

خبرنگار: حمید اسدی