«مکران» به عنوان یکی از قدیمیترین مناطق مسکونی در ایران شناخته میشود. این منطقه در گذشته به عنوان یک مسیر تجاری مهم بین ایران و هند شناخته میشد و به دلیل موقعیت استراتژیک خود، مورد توجه امپراتوریهای مختلف قرار داشت. در دوران باستان، مکران بخشی از امپراتوری هخامنشی بود و در دورههای بعدی نیز تحت تأثیر حکومتهای مختلفی قرار گرفت.
سواحل مکران در حاشیه دریای عمان واقع شده، با اینکه این سواحل بیشتر با نام سیستان و بلوچستان شناخته شده اما بخش قابل توجهی از آن هم در استان هرمزگان و شامل شهرستانهای میناب، جاسک و سیریک است که قرب به اتفاق این مناطق از زیرساختهای لازم از جمله امکانات بهداشتی درمانی، آب شرب بهداشتی و جادههای ارتباطی استاندارد در محرومیت کامل بهسر میبرند.
آنچه مسلم است اگر قرار باشد پایتخت به سواحل مکران و احتمالاً بندر اقیانوسی ایران در چابهار منتقل شود، بر هیچ شخصی پوشیده نیست زیرساختهای کافی همچون ساختمانهای دولتی، شبکههای حملونقل، مراکز درمانی و آموزشی که حتی بتواند یک سوم جمعیت تهران را پشتیبانی کند، در سواحل مکران موجود نیست.
پایههای لرزان
در حالی از سوی دولت اعلام شده منطقه مکران میتواند انتخاب احتمالی برای انتقال پایتخت باشد که این منطقه روی یکی از گسلهای بزرگ زلزلهخیز و با تهدیدی همچون سونامی روبهرو است.
مطالعات مرکز زلزله شناسی نشان میدهد گسل مکران با فاصلهای حدود ۱۰۰ کیلومتر در دریای عمان خطرناکترین گسلی است که به موازات خط ساحلی ایران قرار گرفته و قادر است سونامیهای بزرگی را بهوجودآورد.
منطقه مکران حدود ۶۰۰ کیلومتر از نوار ساحلی جنوب شرقی ایران است که در غرب به تنگه هرمز (گسل راستا لغز راستگرد میناب) و در شرق به نزدیکی شهر کراچی گسلهای راستا لغز چپگرد چمن و اورناچ نال Onach Nal) ) محدود شده است.
در امتداد مکران شاهد فروراندگی قسمت اقیانوسی صفحه عربی به زیر صفحه اوراسیا هستیم.
یکی از اثرات این فروراندگی ایجاد آتشفشانهای تفتان و بزمان در ایران و سلطان در پاکستان است و همچنین کوههای مکران یکی دیگر از نشانههای اثر فروراندگی در منطقه است.
مطالعات مرکز زلزله شناسی نشان میدهد گسل مکران با فاصلهای حدود ۱۰۰ کیلومتر در دریای عمان خطرناکترین گسلی است که به موازات خط ساحلی ایران قرار گرفته و قادر است سونامیهای بزرگی را بهوجودآورد
بنا بر گفته کارشناسان گسل مکران فقط حدود ۱۰۰ کیلومتر از سواحل جنوبی ایران فاصله دارد و چنانچه فعال شود، پیشبینی میشود امواج ناشی از فعالیت آن در مدت زمان ۲۰ تا ۳۰ دقیقه به سواحل ایران و پاکستان برسد.
شواهد تاریخی نشان میدهد زلزلههای مختلف و شدیدی در مکران روی داده، ولی تنها زلزله شدیدی که به صورت دستگاهی ثبت شده و سونامی نیز ایجاد کرده، زلزله سال ۱۹۴۵ است که سونامی به ارتفاع ۱۲ متر ایجاد کرد که به گفته تعدادی از محققان حدود ۴ هزار نفر کشته شدند.
پایتخت بدون بیمارستان
شهر چابهار بالاترین نسبت جمعیت حاشیهنشینی را در کشور دارد و در این راستا بسیاری از فعالان اجتماعی و کارشناسان جذابیتهای اقتصادی که به واسطه وجود سازمان منطقه آزاد، اداره کل بنادر و دریا نوردی و صنایع موجود (فولاد و پتروشیمی) ایجاد شده را ریشه توسعه نامتوازن در شهر چابهار میدانند و سالهای سال است به دلیل ایجاد جذابیتهای اقتصادی با هجوم جمعیت به دلیل زندگی بهتر از مناطق و نواحی همجوار مواجه شده و شهر چابهار به دلیل توسعه نامتوازن با مشکلات آب، برق، بهداشت و آموزش روبهرو است.
اگر قرار باشد پایتخت ایران به مرکزیت بندر چابهار و سواحل دریای عمان در استان سیستان و بلوچستان بنا شود، باید یادآور شد این شهر به عنوان بندر اقیانوسی ایران و قطب تجارت فاقد بیمارستان است!
اگر چه بیمارستان ۵۴۰ تختخوابی چابهار در دوم دی ماه سال ۱۳۹۷ توسط وزیر بهداشت و درمان وقت کلنگزنی شده اما تاکنون هیچ پیشرفت فیزیکی نداشته است و امیدی هم به احداث آن در دولت چهاردهم نیست.
بندر چابهار دارای یک درمانگاه تأمین اجتماعی است که حالا این درمانگاه بسیار قدیمی و فرسوده، بار یک بیمارستان را بر دوش می کشد.
اگر قرار باشد پایتخت ایران به مرکزیت بندر چابهار و سواحل دریای عمان در استان سیستان و بلوچستان بنا شود، باید یادآور شد این شهر به عنوان بندر اقیانوسی ایران و قطب تجارت فاقد بیمارستان است!
این درمانگاه ۲۰۰ تختخوابی و فرسوده که بنا بر گفته نماینده مردم زاهدان با زلزله کمتر از پنج ریشتری امکان تخریب آن روی سر بیماران وجود دارد در برابر فرضیه انتقال پایتخت ایران در حد یک خانه بهداشت هم کارایی نخواهد داشت.
متأسفانه شهرستان چابهار حتی از اورژانس سوانح و سوختگی نیز محروم است؛ بنابراین انتقال پایتخت به این ساحل، بیشتر شبیه خودزنی است.
جیرهبندی آب در مکران
وضعیت آب در ۶ شهرستان چابهار، نیکشهر، کنارک، قصرقند، دشتیاری و زرآباد بحرانی است و در هر شهرستان تعداد اندکی از روستاها از آب شبانه روزی بهره مند هستند.
مشکل نبود آب شرب بهداشتی؛ دردی که سالهاست در چابهار گریبانگیر مردم بوده و امان این شهر را بریده است.
در چابهار به دلیل قطعی آب و بهتر بگوییم جیرهبندی، بسیاری از مردم آب شیرین را خریداری کرده و در تانکرها و یا حوض انبارها برای مصرف ذخیره میکنند و این موضوع بازار حواله فروشی آب را به ویژه در فصل تابستان گرم میکند.
بنا بر گفته محمدانور بجارزهی نماینده مردم چابهار ۶ شهرستان چابهار، نیکشهر، کنارک، قصرقند، دشتیاری و زرآباد بیش از یکهزار روستا دارند که بیش از نیمی از آنها یعنی حدود ۷۰۰ روستا فاقد شبکه آبرسانی و آب شبانه روزی هستند، یعنی با تانکر، انتقال آب از چشمه، چاه دستی و یا در شبانه روز فقط چند ساعت آب دارند که نمونه آن شهر چابهار است که با توجه به جایگاه اقتصادی، گردشگری و پایتخت دریایی آن، آب آشامیدنی آن طی ۷۰ سال اخیر بهصورت هفتهای یک بار و حتی در نقاطی از شهر تا یک ماه آب ندارند و جیره بندی همچنان ادامه دارد.
در حال حاضر تنها منبعی که برای شهرهای چابهار و کنارک داریم حدوداً ۴۴ هزار متر مکعب از آب شیرینکن است که قادر به رفع عطش شهروندان چابهاری نیست.اگر چه پیش از این قرار بود ظرفیت تولید آبشیرینکن به ۹۰ هزار متر مکعب افزایش یابد، اما هنوز این وعده عملی نشده است.
شهر چابهار با وجود اهمیت جایگاه اقتصادی، گردشگری اما از آب آشامیدنی پایدار برخوردار نیست و طی سال های اخیر بهصورت هفتهای یک بار آب ندارند و جیره بندی همچنان ادامه دارد
بنا بر آمار رسمی ۹۲ درصد این استان دچار خشکسالی است و سیستان و بلوچستان برای رفع حداقلی عطش مشترکان شهری و روستایی سالانه ۲۲۴ میلیون متر مکعب آب آشامیدنی تأمین میکند که از این میزان، حدود ۱۰۵ میلیون مترمکعب از منابع آبهای زیرزمینی، حدود ۸۸ میلیون مترمکعب از طریق آبهای سطحی و تقریباً ۳۱ میلیون مترمکعب نیز باردیگر از آبهای زیرزمینی و شیرینسازی آب دریا استحصال می شود و بنا بر گفته مسئولان آب و فاضلاب حداقل ۶۵ میلیون مترمکعب در سال کمبود آب دارد!
پایتخت بدون فرودگاه
بندر چابهار فاقد فرودگاه است و مسافرانی که تصمیم دارند هوایی به چابهار سفر کنند باید در فرودگاه کنارک در ۳۰ کیلومتری چابهار که یک فرودگاه نظامی و با کمترین امکانات رفاهی است فرود بیایند.
فرودگاه کنارک بیشتر شبیه یک فرودگاه محلی است که از کمترین امکانات مسافری بهداشتی، رفاهی، تفریحی یا ترانسفری و هتلینگ برخوردار است و شاید به دلیل همین عدم زیرساختها و کمبود حتی نتوان گفت فرودگاه محلی است!
سالهاست که ساخت فرودگاه در بندر چابهار و یا توسعه فرودگاه کنارک محل مناقشه دولتیها و وزارت دفاع بوده است.
موضوع ساخت فرودگاه جدید در چابهار موضوع درگیری بین منطقه آزاد چابهار و ارتش است که با وجود وعدههای فراوان هنوز به سرانجام نرسیده است.
متأسفانه فرودگاه فعلی در کنارک به دلیل محدودیتهای نظامی امکان توسعه اقتصادی در راستای توسعه سواحل راهبردی مَکُران را ندارد به همین دلیل کمیته عالی فضایی کشورمتشکل از نیروهای مسلح و ارگانهای هوایی دولتی مجوز احداث شهر فرودگاهی چابهار با تأکید بر حمل کالا و مسافر را صادر کرده است اما اجرایی نمی شود!
با این توصیف انتقال پایتخت به این منطقه که حتی از کوچکترین امکانات حداقلی محروم است با توجه به اوضاع اقتصادی فعلی کمی دور از ذهن است!
نظر شما