تجلی این خصایص را میتوان از دفاع هشت ساله تا روزهای همهگیری بیماریهای سخت همچون شیوع کرونا شاهد بود.
پزشکی با امید بیماران ناامید و خانوادههای آنها و با اعتماد به تخصص مثالزدنی پزشکان سختکوش سرزمینمان گره خورده است.
چالشها و شیرینیهای پزشکی
«پزشکی و طبابت رشتهای است که رضایتمندی فرد را به لحاظ اینکه احساس مفید بودن برای جامعه دارد، تأمین میکند».
دکتر اعظمالسادات موسوی، فوقتخصص سرطانهای زنان با بیان این نکته به چالشها و شیرینیهای عرصه پزشکی اشاره میکند و به ما میگوید: من به عنوان استاد دانشگاه همیشه به دوستان و دستیاران عزیز میگویم احساس خوشبختی، احساس رضایتمندی است و رضایتمندی وقتی حاصل میشود که انسان احساس کند مفید است و میتواند برای هموطن یا همنوع خود کاری انجام دهد. لازمه یک طبابت خوب و سالم این است یک پزشک علاوه بر غنی بودن، به لحاظ علمی و برخورداری از مهارتهای روز، محیطی آرام برای انجام کار در اختیار داشته باشد.
شاید یکی از چالشهای امروز برای پزشکان، شکایت از آنهاست که در سالهای اخیر بیشتر شده است و پزشک را به سوی ریسکپذیری کمتر سوق میدهد. یک پزشک برای آنکه بتواند درمان خوب و مؤثری برای بیمار در همه شرایط بهخصوص در جراحیها و اتاق عمل انجام دهد، باید قدرت پذیرش ریسک بالایی داشته باشد.
استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران ادامه میدهد: این ریسکپذیری را بیمار به پزشک منتقل میکند؛ یعنی بیمار به پزشک اعتماد کامل داشته باشد که تصمیم پزشک بهترین اقدام برای است. وقتی این اعتماد متقابل وجود نداشته باشد، قدرت ریسکپذیری کاهش پیدا میکند و در نتیجه، درمانهای مؤثر هم کمتر میشود.
من همیشه هنگام مشاوره به بیماران برای انتخاب یا نکردن عمل جراحی میگویم شما با تحقیق، یک پزشک را انتخاب کردید، پس به خدا توکل کنید و به خدا اعتماد کامل داشته باشید؛ این توکل در اینکه هم به پزشک و هم به بیمار روحیه دهد و بهترین نتیجه حاصل شود بسیار مؤثر است.
سختترین لحظه زندگی یک پزشک
این فوقتخصص سرطان، سختترین لحظه زندگی یک پزشک را زمانی میداند که برای بیمارش عارضهای پیش میآید و میگوید: در این لحظه، زندگی برای پزشک حرام میشود و تمام لحظات صرف دغدغه فکری میشود که چگونه بیمارش را از آن عارضه نجات دهد.
موسوی ادامه میدهد: تا پزشک نباشید نمیتوانید این حس را درک کنید؛ شاید بیمار تصور کند برای پزشک مهم نیست که چه چیزی پیش میآید، اما به هیچ وجه اینگونه نیست، چرا که یک پزشک وقتی اتفاق ناگواری برای بیمارش میافتد بارها صحنههای درمان را بالا و پایین میکند تا ببیند آیا جایی اشتباه کرده و آیا کوتاهی از او سر زده است.
وی با بیان اینکه گاهی در کمیسیونهای شکایت از پزشکان خانواده بیمار، شاکی هستند که پزشک با ما و بیمارمان همدردی نکرده و میگوید: اصلاً اینگونه نیست، اما چون در برخی موارد برخوردهای ناخوشایندی پیش میآید، دیگر پزشک نمیتواند ارتباط صمیمانهای داشته باشد.
استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران بحث تعرفهها را یکی دیگر از چالشهای پزشکان میداند و عنوان میکند: چون تعرفهها تغییرات متناسب با تورم نداشته مشکلات زیادی بهخصوص برای پزشکان جوان به وجود آورده و آنها را برای ادامه کار بیانگیزه کرده است و این یکی از مسائل اساسی است که سیاستمداران باید به آن بپردازند و پزشکان جوان را از این مخمصه و بیانگیزگی نجات دهند.
وی یادآور میشود: مردم بدانند پزشکان، همه مردم را دوست دارند. وقتی مریض من روی تخت اتاق عمل قرار میگیرد، به این فکر میکنم که روح این بیمار بیدار است و بیهوش نیست و من را میبیند. انگار چشم خدا را در تمام اعمالی که در آن لحظه انجام میدهم، میبینم؛ بنابراین مردم اطمینان داشته باشند پزشکان تلاششان این است که بهترین کار را برای بیمارشان انجام دهند.
پزشکی یک کار تیمی است
رئیس انجمن ژنتیک ایران هم به ما میگوید: کار پزشک یک کار تیمی است و اگر بهترین جراح هم جراحی را انجام دهد بدون همراهی دیگر همکارانش نمیتواند عمل را به خوبی پیش ببرد.
دکتر محمود تولایی به ظرافتهای رشته پزشکی اشاره میکند و میگوید: پزشکان تمام توان و دانش خود را در خدمت همنوعشان قرار میدهند، بنابراین هم باید به ابزار علم مسلط باشند و هم از خودگذشته باشند؛ در واقع باید هم عالم باشند و هم عاشق؛ همچنان که در دوران دفاع مقدس پزشکانی که برای خدمت به همنوعانشان اعزام میشدند هم مسلط به ابزار علم و هم عاشق کمک به همنوع و وطن خود بودند؛ پزشکانی که رفتند و خود را در نزدیکترین منطقه و خط مقدم قرار دادند تا بتوانند همنوع خود و رزمندگان را نجات دهند و حتی بسیاری در این مسیر به شهادت رسیدند.
وی ادامه میدهد: پزشک باید بتواند با دانشهای روز دنیا همراه باشد و به حرفه خودش عشق بورزد و افتخار کند که میتواند درمانی برای درد بیمار خود باشد.
وی با ذکر خاطرهای میگوید: در عملیات کربلای ۵ به عنوان پزشکیار مشغول خدمت بودم. ورزشگاه دانشگاه شهید چمران اهواز را برای پرستاری از مجروحان و مصدومان آماده کرده بودند و در طول شبانهروز به غیر از سه تا چهار ساعت، زمانهای زیادی را مشغول خدمترسانی به مجروحان بودیم.
یک روز رزمندهای را آورده بودند که صورتش با سوختگیها و زخمهای زیادی مجروح شده بود و ترکشهای فراوانی به نقاط مختلف بدن این رزمنده خورده بود. وقتی بالای سر این رزمنده رفتم جوان کم سن و سالی را دیدم که از من پرسید من کور شدم آقای دکتر، درسته؟ گفتم نگران نباش و شروع کردم به برگرداندن رطوبت به پوست و برداشتن بافتهای سوختگی از روی صورتش تا امکان برداشتن ترکشها را داشته باشم.
در همین حین این رزمنده مدام میگفت من تازه نامزد کردم و الان نابینا شدم و دیگر نمیتوانم عزیزانم را ببینم و بسیار ناراحت بود؛ همینطور که بافتهای سوخته را برمیداشتم، دیدم یک ترکش نسبتاً بزرگی به اندازه کمی بیشتر از نیم سانتیمتر پشت پلک مجروح قرار گرفته است. به لطف خدا توانستم ترکش را از زیر پلکش . وقتی چشمهایش را باز کرد و چشمش به من افتاد لذتبخشترین زمان برای من واو بود که فهمید نابینا نشده و من هم احساس کردم کمکی کرده و به رنج و غم این بیمار پایان دادهام و این را عنایت الهی میدانم که یک ترکش فلزی حدود نیم سانتیمتری به چشم این رزمنده و قرنیه او کمترین آسیب را نزده بود؛ این یکی از لذتهایی بود که از کمک به مردم به یک پزشک دست میدهد.
تولایی میافزاید: من حدود ۲۰سال روی موضوع شناسایی ژنتیک شهدای گمنام در کشور کار کرده بودم. هر بار که نتیجه تلاش ما به شناسایی یک شهید گمنام منجر شده و به خانوادهای اطلاع داده میشد، با احساس آرامش آن مادر که چشم انتظاری طولانی مدتش پایان مییافت، ما هم احساس رضایت و نشاط میکردیم.
اینها ملازم و همراه است با زندگی افرادی که خودشان را در معرض چنین خدماتی به جامعه بشری و انسانها قرار میدهند و من هم خدا را شاکر هستم که چنین لذتهایی را چشیدهام.
روز ارج نهادن به همت و تلاش پزشکان
یک متخصص ریه هم با اشاره به اینکه روز پزشک روز ارج نهادن به همت و تلاش پزشکانی است که علم، حکمت و اخلاق را در کنار هم دارند و با سعه صدر، دقت نظر و حسن خلق برای التیام آلام بیماران از هیچ کوششی دریغ نمیکنند، به ما میگوید: در این روز باید یاد و خاطره شهیدانی را زنده نگه داریم که در حوزه پزشکی چه در دوران دفاع مقدس و چه در دوران همهگیری کرونا جان شیرین خود را فدای سلامت جامعه کردند.
دکتر مسعود احتشام با اشاره به چالشهای پزشکان ادامه میدهد: مسئولان وظیفه دارند تلاش کنند وجهه پزشکان در جامعه بهتر و بیشتر نمایش داده شود. فشارهای اقتصادی و برخی مشکلات سبب شده دید جامعه به پزشکان بهگونهای باشد که فکر کنند آنها یک طبقه خاص و مرفه هستند؛ این نگاه باید تغییر کند و مردم بدانند پزشکان هم جزو بدنه همین جامعه هستند و ارزش بیشتری برای کاری که پزشکان انجام میدهند قائل باشند.
انتظار این است باوجود مشکلات فراوان و مقایسه دریافتی پزشکان با کشورهای دیگر، این مشکلات برطرف شود. پزشکان باوجود کشیکهایی که دارند و تلاشهایی که درراستای آماده نگه داشتن ذهنشان برای مواجه شدن با بیماران بدحال باید انجام دهند، انتظار دارند جامعه نگاه تافته جدا بافته بودن به آنها نداشته باشد.
این پزشک متخصص به آموختههای خود در دوران طبابت و رابطه انسانی که پزشک با بیمار برقرار میکند، اشاره کرده و میافزاید: همدلی و همفکری میان پزشک و بیمار، توسط بیمار درک شده و او متوجه دلسوزی پزشک خود میشود؛ این امر منجر به همکاری وی شده و دستورات پزشک را با دل و جان میپذیرد.
احتشام ادامه میدهد: من بابت تجربیات و درسهایی که از بیمارانم آموختم خود را مدیون تکتک آنها میدانم. این درسها باید به پزشکان جوان و تازهکار هم منتقل شود.
وی به ذکر خاطرهای از دوران کرونا اشاره میکند و میگوید: درزمان اوج بیماری کرونا، در روز یکم شهریور که روز پزشک هم بود، ما با همان وضعیت خاص و پوشیده، بیماران را در بیمارستان ویزیت میکردیم و اصلاً حواسمان هم به این نبود که امروز روز پزشک است و تا نیمههای شب در حال ویزیت بیماران بودیم. ناگهان یکی از بیماران بهبودیافته که به عنوان بیمار داخل بیمارستان آمده بود و بسته خیلی بزرگی را در آن شرایط خاص به عنوان هدیه و تبریک روز پزشک با خود آورده بود ما را غافلگیر کرد. این موضوع خاطره خوبی برای ما شد و خستگی را تا حدودی از تنمان بیرون کرد.
نظر شما