بهطوری که میانگین مدت زمانی که برخی پزشکان معروف کشور برای بیمار میگذارند ۵/۱ دقیقه است، یعنی فقط دارویی تجویز و برای رفع مسئولیت، آزمایشی هم توصیه میکنند درحالی که پزشک لازم است برای تشخیص بیماری پرسشهای متعددی از بیمار بپرسد تا تستهای تشخیصی و هزینههای غیرضروری درمانی به بیمار تحمیل نشود و علاوه بر گرفتن شرح حال از بیمار، زمان کافی برای ارائه توضیحات پزشکی به زبان ساده به وی را داشته باشد. همچنین باید زمانی را به بیمار اختصاص دهد تا او نیز بتواند پرسشهایی را که در خصوص بیماریاش دارد با پزشک مطرح کند، حتی اگر این زمان بیش از ۳۰ دقیقه باشد.
مهارت ارتباط مؤثر پزشک با بیمار
مدیرگروه آموزش تخصصی پزشکی خانواده دانشگاه علوم پزشکی تهران با بیان اینکه کسب مهارت ارتباط کلامی مؤثر با بیماران برای پزشکان یک ضرورت است، به ما میگوید: پزشکی که نتواند ارتباط کلامی مفیدی با بیمار برقرار کند، نمیتواند به درستی خدمت ارائه دهد.
با برقرار شدن ارتباط صحیح کلامی و چشمی بین پزشک و بیمار علاوه بر اینکه پزشک درک درستی از وضعیت بیمار پیدا میکند و تشخیص دقیقتری میدهد، بیمار نیز متوجه خواهد شد پزشک یا درمانگر متوجه مشکلات او شده و به پزشک اعتماد بیشتری میکند.
محمد شریعتی اضافه میکند: گرچه بیشتر پزشکان با دیدن بیمار و نوع صحبت و یا راه رفتن او متوجه بیماری وی میشوند اما با این حال لازم است پزشک به صحبتهای بیمار گوش کند و با زبانی ساده، بیماری و شیوه درمان وی را برایش توضیح دهد. زیرا مهارت ارتباط مؤثر پزشک با بیمار علاوه بر درمان مناسب و ایجاد اعتماد بیمار به پزشک، به لحاظ تکریم بیمار هم از اهمیت ویژهای برخوردار است.
این متخصص پزشکی اجتماعی میافزاید: اگر پزشک ارتباط مناسبی با بیمار داشته باشد علاوه بر آنکه تکلیف و تجویز خود را بهدرستی انجام داده از اتهامات ناروایی که قصور پزشکی تلقی میشود مصون خواهد ماند. بنابراین ضرورت دارد این موضوع هم در برنامههای آموزشی دانشجویان پزشکی و هم در برنامههای مهارتی پزشکان بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
آموزشهای استاد و شاگردی
این دانشیار پزشکی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی تهران در پاسخ به این پرسش که آیا در واحدهای درسی رشتههای پزشکی این موضوع مورد توجه قرار گرفته، اظهار میکند: همه دانشجویان پزشکی چند واحد درسی مرتبط با این موضوع مثل روانشناسی و آموزش بهداشت میخوانند که در این واحدها به طور مستقیم به این موضوع پرداخته میشود. اما بسیاری از مهارتهایی که به دانشجویان پزشکی آموزش داده میشود در قالب برنامه درسی پنهان است که دانشجویان با الگوبرداری از استادان خود آموزش میبینند.
مثلاً بسیاری از پزشکانی که شاگرد استاد قریب بودهاند، همان رفتارهای مردمداری وی را الگوی خود قرار دادهاند و در واقع آموزش پزشکی در بالین با استفاده از آموزشهای استاد و شاگردی انجام میشود. البته این آموزشها در برخی دانشگاهها و توسط بعضی استادان بیشتر و بهتر و در برخی از دانشگاهها و از سوی بعضی از استادان کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
دستیابی به بهترین نتیجه و رضایت بیمار
ابراهیم نوری گوشکی متخصص پزشکی خانواده دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نیز در این خصوص به ما میگوید: پزشکی هنری است که توانایی جادویی و خلاقیت آن مدتهاست در جنبههای بین فردی رابطه بیمار و پزشک وجود دارد.
مهارتهای ارتباطی و بین فردی پزشک شامل توانایی جمعآوری اطلاعات به منظور تسهیل تشخیص دقیق، مشاوره مناسب، ارائه دستورالعملهای درمانی و ایجاد روابط مراقبتی با بیماران است. هدف نهایی از ارتباط درست و اصولی پزشک و بیمار، دستیابی به بهترین نتیجه و رضایت بیمار است که برای ارائه مؤثر مراقبتهای بهداشتی ضروری است.
سه هدف اصلی ارتباط پزشک و بیمار ایجاد یک رابطه بینفردی خوب، تسهیل تبادل اطلاعات و مشارکت بیماران در تصمیمگیریهاست که بیماران آن را به عنوان شاخص اصلی صلاحیت عمومی پزشکان خود ارزیابی میکنند. رابطه خوب پزشک با بیمار علاوه بر اینکه موجب تشخیص دقیقتر بیماری میشود، بیمار را ترغیب میکند علائم خود را راحتتر با پزشک در میان گذاشته و پیگیری بیشتری درزمینه فرایند درمانی خود و توصیههای پزشک داشته باشد.
در نتیجه، این ارتباط خوب میتواند منجر به افزایش رضایتمندی بیماران، پیگیری درمان توسط بیمار، تجربه خوشایند او از مراجعه به پزشک و افزایش دقت تشخیص توسط پزشک شود ضمن آنکه کیفیت مراقبت و نتایج سلامت را بهبود میبخشد.
رویکردی مناسب برای ارتقای کیفیت خدمات درمانی
این متخصص پزشکی خانواده اضافه میکند: مهارتهای ارتباطی که پزشک بایستی در ارتباط با بیمارش فراگرفته باشد شامل مهارتهای دقیق گوش دادن، همدلی و استفاده از پرسشهای باز است. به طور حتم پزشکان با مهارتهای ارتباطی عالی متولد نمیشوند، زیرا استعدادهای ذاتی متفاوتی دارند، اما میتوانند این مهارتها را فرا بگیرند و تمرین کنند. بررسیها نشان میدهد ضعف ارتباطی کادر درمان با بیماران علاوه بر هزینههای بیشتر موجب ایجاد نگرش منفی و نارضایتی از فرایند درمان و بیتوجهی به دستورالعملهای پزشک از سوی بیماران میشود.
به گفته دکتر نوری گوشکی اعتماد در تمام زمینههای روابط پزشک و بیمار عاملی حیاتی و مؤثر در ارتباط بین دو طرف است. با درک عواملی که بر رابطه بیمار و پزشک تأثیر میگذارد، در آینده، پزشکان قادر به شناخت بهتر رویکردهای مناسب برای ارتقای کیفیت خدمات درمانی خواهند بود.
اهمیت مهارت برقراری ارتباط مؤثر پزشک با بیمار
رضا لاریپور سخنگوی سازمان نظام پزشکی کشور نیز به ما میگوید: بیشتر پزشکان به مرور زمان توانایی ارتباط با بیماران را کسب میکنند و یکی از دلایل شلوغی مطب برخی از آنها داشتن همین مهارت است، در غیر این صورت، داشتن علم و دانش پزشکی به تنهایی در حوزه درمان تأثیرگذار نیست زیرا اگر بیماری به پزشک خود اعتماد نکند ممکن است حتی نسخهای که او تجویز کرده را تهیه و استفاده نکند.
وی با بیان اینکه اگر پزشکی این مهارت را نداشته باشد قانونگذار آن را جرم تلقی نمیکند، میافزاید: یکی از اصولی که باید در حوزه اخلاق پزشکی رعایت شود، سودرسانی به بیمار و خودداری از ضرررسانی به او است. بنابراین اگر قرار باشد این اصول در حوزه اخلاق پزشکی رعایت شود، پزشک باید مهارت برقراری ارتباط با بیمار را داشته باشد.
در کمیتههای اخلاق انجمنهای علمی و تخصصی با پزشکانی که از آنها در این مورد شکایت میشود ابتدا با توصیههای اخلاقی و در موارد شدیدتر با استفاده از روشهای جدیتری که ضمانت اجرایی بیشتری داشته باشد برخورد میشود.
نظر شما