تحولات لبنان و فلسطین

کم‌رغبتی دانش‌آموزان به تحصیل در رشته ریاضی‌فیزیک سبب شده مسئولان نسبت به آینده علوم پایه کشور چندان خوشبین نباشند.

حال رشته‌های علوم پایه در ایران خوش نیست / کالسکه علم به سختی حرکت می‌کند

بر اساس آمارهای رسمی، ورودی دانش‌آموزان رشته ریاضی به دانشگاه‌ها از حدود ۲۷/۱۲درصد در سال تحصیلی ١٣٩۲-١٣٩۱ به ۱۴/۵۶درصد در سال۱۴۰۰ (تقریباً نصف) کاهش پیدا کرده است.

گرچه به گفته مسئولان این آمار در سال تحصیلی ١٤٠۲-١٤٠۱ کمی تغییر کرد و سهم دانش‌آموزان پایه دهم رشته ریاضی‌فیزیک نسبت به سال گذشته حدود ٢درصد افزایش داشت؛ اما با این‌حال سال گذشته رئیس سازمان سنجش آموزش کشور عنوان کرده بود: افزایش ظرفیت در رشته‌های علوم تجربی موجب خالی ماندن صندلی‌های علوم پایه شده است و برای توسعه کشور باید روی علوم فنی و ریاضی و علوم پایه و انسانی سرمایه‌گذاری بیشتری داشته باشیم.

 محمدعلی زلفی‌گل، وزیر پیشین علوم نیز در واکنش به این مسئله گفته بود: «در ایران با توزیع نامتوازن استعدادها روبه‌رو هستیم که اگر جلو آن گرفته نشود، در آینده چالش‌های بیشتری سد راه توسعه علمی قرار می‌گیرد».

خلاصه آنکه بررسی‌ها نشان می‌دهد جایگاه‌های متنوعی برای دانش‌آموختگان علوم پایه در کشور وجود ندارد و همین موضوع سبب شده گرایش به این رشته‌ها کاهش یابد.

سیاست‌گذاران نمی‌توانند افق دور را ببینند

رئیس انجمن ریاضی ایران با بیان اینکه مبنای بسیاری از پژوهش‌های کاربردی را دستاوردهای تحقیقات در حوزه علوم پایه تشکیل می‌دهد، به ما می‌گوید: واقعیت این است که در کشورهای در حال توسعه ازجمله ایران، سیاست‌گذاران باید بتوانند افق دور را ببینند و آینده درخشان را ترسیم کنند، اما متأسفانه فقط به مسائل جزئی و نزدیک اهمیت می‌دهند و قصد دارند مشکلات زمان حال را حل کنند. ضمن آنکه نمی‌توانند اقدام‌های اساسی که برای توسعه کشور و همچنین برای داشتن یک علم و فناوری عمیق و ریشه دار لازم است را دنبال کنند.

حال رشته‌های علوم پایه در ایران خوش نیست/ کالسکه علم به سختی حرکت می‌کند
محمد صال مصلحیان، رئیس انجمن ریاضی ایران

محمد صال مصلحیان در ادامه می‌افزاید: بخشی از بی‌توجهی به علوم پایه به سیاستمداران کشور بازمی‌گردد که درک کاملی از مفاهیمی مانند علم، فناوری، توسعه پایدار، مرجعیت علمی، ارتباطات بین‌المللی، تأثیرگذاری اجتماعی و... ندارند و توجهشان معطوف به تحقیقات زودبازده است و به تحقیقات بنیادی که در حوزه علوم پایه صورت می‌گیرد و ممکن است نتایج آن در چند دهه آتی کاربرد داشته باشد، اهمیت نمی‌دهند. بالطبع زمانی که دانش‌آموزان و والدین آن‌ها بی‌توجهی حاکمان را به علوم پایه می‌بینند، از خود می‌پرسند چرا باید در این رشته‌ها تحصیل کنند؟

فناوری و نوآوری نداریم

عضو فرهنگستان علوم کشور با تأکید بر اینکه با کاهش علاقه ورودی‌های کنکور به رشته‌های علوم پایه، جامعه از نظر تأمین نیروهای متخصص آینده با مشکلات بسیاری مواجه می‌شود، می‌گوید: فناوری از درون جامعه ما نتراویده، بلکه از کشورهای توسعه‌یافته وارد شده است؛ بنابراین اگر نتوانیم آن را ایجاد و توسعه دهیم، مجبور می‌شویم دستاوردهای صنعتی دیگران را مونتاژ کنیم و یا فناوری‌های کم‌عمقی که بر پایه آزمون و خطای پرهزینه استوار است را اجرا کنیم. درصورتی که مبنای نوآوری در فناوری، پژوهش‌های اصیل پایه‌ای است که باید صورت گیرد. بنابراین وجود متخصصان علوم پایه برای گسترش فناوری ضروری است و نبود این متخصصان موجب می‌شود تحقیقات در حوزه‌های فناوری کم‌عمق و کم‌وسعت شود.

وجود متخصصان علوم پایه برای گسترش فناوری ضروری است و نبود این متخصصان موجب می‌شود تحقیقات در حوزه‌های فناوری کم‌عمق و کم‌وسعت شود.مصلحیان در پاسخ به این پرسش که آیا دشواری‌های تأمین شغل برای دانش‌آموختگان رشته ریاضی را می‌توان دلیل به وجود آمدن این مشکل دانست، می‌گوید: حتماً همین طور است؛ جوان‌های ما باهوش هستند و بی‌شک از خود می‌پرسند اگر رشته‌ای را بخوانم که آینده شغلی نداشته باشد و از تخصص من در کشور استفاده نشود، چرا باید آن را ادامه دهم؟ به همین دلیل ترجیح می‌دهند رشته‌هایی را انتخاب کنند که بازار کار داشته باشد. نخستین شرط ادامه تحصیل در هر رشته علاقه‌مندی نسبت به آن است.

مصلحیان با اشاره به اینکه رقابت سالم موضوعی بسیار ضروری در جامعه است، بیان می‌کند: بخشی از این رقابت بر مبنای بازار کار شکل می‌گیرد. اگر برای برخی رشته‌ها بازار کار وجود نداشته باشد، باید تعداد پذیرش دانشجو را در آن رشته‌ها محدود کرد. دولت برای آنکه دانش‌آموزان لزوماً به سمت علوم تجربی نروند و رشته‌های متنوع‌تری را در دانشگاه‌ها انتخاب کنند، باید بازار کار و شغل مناسب برای دانش‌آموختگان رشته‌های علوم پایه فراهم کند. فرصت‌های شغلی در رشته‌های علوم پایه هم در داخل و هم در خارج از کشور وجود دارد. برای مثال رشته علوم کامپیوتر بیشتر در دانشکده‌های علوم ریاضی ارائه می‌شود و اگر دانش‌آموزان توانمندی آن را در زمان تحصیل پیدا کنند، می‌توانند در این رشته ادامه تحصیل دهند.

این پژوهشگر برتر کشور ادامه می‌دهد: پرسشی که مطرح می‌شود این است که آیا همه باید وارد دانشگاه شوند؟ پاسخ من خیر است. در میانگین بین‌المللی حدود ۱۵درصد دانش‌آموزان باید وارد بازار کار شوند و بقیه باید پس از دبستان وارد رشته‌های فنی و حرفه‌ای شوند. عده‌ای دیگر که باقی می‌مانند، باید براساس علاقه و توانمندی‌هایشان رشته‌های دانشگاهی را انتخاب کنند. متأسفانه نظام آموزش در کشور ما بر محفوظات استوار است و به دنبال ارتقای خلاقیت افراد نیست. همچنین این نظام ذهن دانش‌آموزان را کنجکاو بار نمی‌آورد و به آن‌ها جسارت طرح پرسش نمی‌دهد و فقط از آن‌ها می‌خواهد مجموعه‌ای از اطلاعات را حفظ کنند و پرسش‌های کنکور را براساس آن‌ها پاسخ دهند. متأسفانه این نوع آموزش که دور از روند رشد تفکر خلاق در دانش‌آموزان است، موجب شده دانش‌آموختگان دانشگاه‌ها نتوانند مشکلاتی که با آن‌ها روبه‌رو می‌شوند را حل کنند. در صورتی که آموزش و پرورش وظیفه دارد ضمن تربیت افراد برای ۳۰ سال آینده سعی کند در چارچوب موارد تأیید و آزمایش شده و در سطح بین‌المللی برنامه‌ها و محتوای کتاب‌های درسی را تنظیم کند.

رئیس انجمن ریاضی ایران موضوع آموزش و پژوهش در ایران را به کالسکه‌ای تشبیه می‌کند که چهار چرخ آن را روندها و فرایندهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی تشکیل می‌دهند و می‌افزاید: هرکدام از این چرخ‌ها که به خوبی کار نکند، حرکت کالسکه با مشکلات جدی روبه‌رو می‌شود. بنابراین حل معضلات پژوهشی و آموزشی در ایران همچون کلافی با مسائلی که ذکر کردم گره خورده است، به همین دلیل می‌توان نتیجه گرفت برای حل مشکلات علوم پایه همچون مشکلات دیگر، به عزم و اراده ملی و جمعی نیاز داریم.

رواج روش‌های دلالی و کاهش اشتغال

محمدرضا نیک‌نژاد، کارشناس آموزش و پرورش نیز با اشاره به اینکه مهم‌ترین هدف رژیم پهلوی از آغاز پایه‌گذاری دانشگاه توجه به سبک و سیاق توسعه صنعتی بود، می‌گوید: در آن زمان رشته‌های علوم پایه به‌ویژه رشته‌های فنی پروبال بیشتری گرفتند و علاوه بر فضای علمی آکادمیک، بازار کار نیز برای آن‌ها فراهم بود. به همین دلیل خانواده‌ها با توجه به موقعیت شغلی این رشته‌ها، توجه بیشتری به مباحث علوم پایه داشتند.

حال رشته‌های علوم پایه در ایران خوش نیست/ کالسکه علم به سختی حرکت می‌کند
محمدرضا نیک‌نژاد، کارشناس آموزش و پرورش

علاوه بر این، سیاست کلی هم ضرورت توسعه این رشته‌ها به به‌منظور کمک به توسعه کشور بود. بنابراین رشته‌های فنی و حرفه‌ای طرفداران زیاد و موقعیت شغلی و اجتماعی مناسبی داشت و زمینه جذب داوطلبان را برای این رشته‌ها فراهم کرده بود.

او درخصوص دلیل بی‌رغبتی دانش‌آموزان به مباحث علوم پایه نیز می‌گوید: در حال حاضر مسئولان، سیاست‌های اقتصادی و توسعه کشور را بر مبنای فروش نفت و فروش منابع در نظر می‌گیرند. کشور در چند دهه گذشته از فرم صنعتی شدن فاصله گرفته و مبنای اقتصاد براساس روش‌های دلالی و فروش منابع و محصولات یا خرید آن‌ها از خارج است. به همین دلیل در حال حاضر با تورم نسبتاً گسترده‌ای در رشته‌های علوم پایه مواجه‌ایم به‌گونه‌ای که اشتغال در این رشته‌ها بسیار کاهش یافته و معمولاً دانشجویان در شغل‌های غیر مرتبط جذب می‌شوند. درک بسیاری از درس‌های علوم پایه دشوار شده است و دانشجو باید برای فهمیدن آن‌ها تلاش زیادی کند. از سوی دیگر وقتی متوجه می‌شود با وجود این‌همه تلاش، نمی‌تواند شغلی آبرومند و زندگی متوسطی داشته باشد، از تحصیل در این رشته‌ها منصرف می‌شود.

چرا تحصیلکرده‌ها مهاجرت می‌کنند؟

نیک‌نژاد ادامه می‌دهد: در حال حاضر بسیاری از مردم شعار اقتصاد بدون نفت را تکرار می‌کنند و معتقدند نباید توسعه را مبنای فروش منابع یا فروش نفت قرار داد. فروش منابع در دیگر کشورهای توسعه‌یافته اولویت نیست و آن‌ها بیشتر به مباحث توسعه انسانی، صنعتی، کشاورزی و... اهمیت می‌دهند. بیش از ۹۰ یا ۹۵درصد افرادی که در رشته تجربی درس می‌خوانند، جذب رشته پزشکی نمی‌شوند و معمولاً وارد رشته‌هایی می‌شوند که برایشان سرخوردگی ایجاد می‌کند.

او همچنین خاطرنشان می‌کند: به نظر بنده برای آنکه دانشجویان تمایل بیشتری برای تحصیل در رشته‌های علوم پایه پیدا کنند و یا حتی پس از تحصیل، نگران اشتغالشان نباشند، نیازمند توسعه در کشور هستیم.

در حال حاضر بیشتر تحصیلکرده‌های رشته‌های پزشکی، حسابداری و یا حقوق در حال مهاجرت‌اند. اگر بخواهیم مانع این موضوع شویم و برای بهتر شدن وضعیت تلاش کنیم، باید بخشی از سیاست‌گذاری‌های کلی جامعه را که در عرصه توسعه استوار است بر دوش صنعتی شدن بگذاریم. اگر این اتفاق رخ دهد، دانش‌آموزی که قصد انتخاب رشته دارد مطمئن می‌شود پس از چهار سال تحصیل، می‌تواند شغلی آبرومند و زندگی متوسطی برای خود فراهم کند.

بیش از ۹۰ یا ۹۵درصد افرادی که در رشته تجربی درس می‌خوانند، جذب رشته پزشکی نمی‌شوند و معمولاً وارد رشته‌هایی می‌شوند که برایشان سرخوردگی ایجاد می‌کند.امروزه و به شکل افراطی بدون اینکه توجهی به بازار کار داشته باشیم، تعداد تحصیلکرده‌های علوم فنی را افزایش داده‌ایم و حال با تورم عجیب و غریبی در این خصوص روبه‌رو هستیم. اصلاح این مسئله دست من و شما نیست، بلکه نیازمند یک تغییر رویکرد در سطح سیاست‌گذاری‌های کلان است.

نان مافیای آموزشی در تحریک احساسات کاذب دانش‌آموزان

نیک‌نژاد در پاسخ به اینکه چگونه می‌توان اشتیاق کاذب دانش‌آموزان و اولیای آن‌ها را برای تحصیل در رشته تجربی کاهش داد، می‌گوید: در این خصوص تنها دانش‌آموزان و خانواده‌های آن‌ها مقصر نیستند. در کشور ما مافیایی به نام مافیای آموزشی وجود دارد که سود خود را در تحریک کردن احساسات کاذب دانش‌آموزان و اولیای آن‌ها می‌بیند. آن‌ها سعی می‌کنند کار خود را از طریق کارهای فرهنگی توسط رسانه انجام ‌دهند و دستور پخش تبلیغات چندمیلیونی را صادر می‌کنند.به نظر من بالا بردن آگاهی خانواده‌ها مفیدترین کاری است که می‌توان در این زمینه انجام داد.

رشته تجربی در کشور ما به برند تبدیل شده، حال آنکه درآمد رشته‌هایی مثل حسابداری که مورد بی‌توجهی قرار گرفته بسیار خوب است. بنابراین در مدارس به مشاورانی آگاه نیاز داریم که دانش‌آموزان را براساس استعداد و علاقه‌شان، به سوی بهترین راه هدایت کنند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.