تحولات منطقه

۱۷ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۷
کد خبر: ۱۰۱۰۲۹۷

چرایی و چگونگیِ همگرایی علوم مهندسی و اجتماعی در توسعه ملی

مهدی استادی جعفری؛ دکتری شهرسازی و کارشناس ارشد برنامه‌ریزی حمل‌ونقل

همگرایی میان علوم مهندسی و علوم اجتماعی به معنای همکاری نزدیک و بهره‌برداری از دانش و تجربه‌های هر دو حوزه برای حل مشکلات و پیشبرد اهداف توسعه‌ای است. این همگرایی می‌تواند به دستیابی به ارتقای کیفیت پروژه‌های عمرانی و توسعه‌ای منجر شود.

زمان مطالعه: ۱۱ دقیقه

همگرایی علوم اجتماعی و مهندسی به همکاری و تعامل متقابل میان این دو حوزه علمی برای دستیابی به اهداف مشترک در توسعه و بهبود کیفیت زندگی اجتماعی اشاره دارد. این همگرایی شامل ترکیب دانش‌ها، مهارت‌ها و روش‌های علمی هر دو حوزه برای حل مسائل پیچیده و چندبعدی جامعه است. با این وصف، همگرایی میان علوم اجتماعی و مهندسی به دلیل توانایی آن در ارائه راه‌حل‌های جامع و یکپارچه برای مسائل پیچیده جامعه، ضروری است. این همگرایی می‌تواند به بهبود فرآیندهای تصمیم‌گیری، افزایش کارآیی پروژه‌ها و کاهش اثرات منفی زیست‌محیطی کمک کند.

با توجه به اینکه در نحوه برخورد با مسائل از منظر علوم اجتماعی، بطور کلاسیک نظریات جامعه‌شناسی به نوعی پشتیبان تحلیل‌های جامعه‌شناختی است، در ادامه به بیان این نظریات پرداخته می­شود.

2- نظریات جامعه‌شناسی پشتیبان

نظریات جامعه‌شناسی مختلف می‌توانند به تبیین و تقویت همگرایی میان علوم مهندسی و اجتماعی کمک کنند. این نظریات از طریق تبیین ساختارهای اجتماعی، تعاملات اجتماعی، فرآیندهای تغییر اجتماعی و نقش قدرت و سیاست، می‌توانند چارچوب‌های نظری و عملی لازم را برای ایجاد و تقویت همگرایی ارائه دهند.

1-2- نظریه‌های ساختاری

  • نظریه ساختارگرایی

ساختارگرایی بر اهمیت ساختارهای اجتماعی و روابط بین اجزای مختلف جامعه تأکید دارد. این نظریه می‌تواند به توضیح نقش ساختارهای دولتی، سازمانی و نهادی در تسهیل همگرایی میان علوم مهندسی و اجتماعی کمک کند. طبق این نظریه، ساختارهای دولتی می‌توانند با ایجاد چارچوب‌های قانونی و نهادهای حمایتی، همگرایی را تقویت کنند.

  • نظریه کارکردگرایی

نظریه کارکردگرایی به بررسی کارکردهای مختلف اجزای جامعه و نحوه همکاری آن‌ها برای حفظ انسجام اجتماعی می‌پردازد. این نظریه می‌تواند توضیح دهد که چگونه همگرایی میان علوم مهندسی و اجتماعی می‌تواند به کارکردهای مختلف جامعه، مانند بهبود زیرساخت‌ها، توسعه اقتصادی و افزایش رفاه اجتماعی کمک کند. به­عنوان مثال، همکاری بین مهندسین و جامعه‌شناسان می‌تواند به طراحی و اجرای پروژه‌های عمرانی که نیازهای اجتماعی را بهتر برآورده می‌کنند، منجر شود.

2-2- نظریه‌های تعامل‌گرایی

  • نظریه کنش متقابل نمادین

نظریه کنش متقابل نمادین بر اهمیت تعاملات اجتماعی و نمادهای مشترک در فهم و تفسیر جهان اجتماعی تأکید دارد. این نظریه می‌تواند به توضیح نحوه ایجاد فهم مشترک و همکاری میان مهندسین و کارشناسان علوم اجتماعی کمک کند. ایجاد زبان مشترک و تبادل تجربیات می‌تواند به بهبود کیفیت همکاری‌ها و افزایش کارآیی پروژه‌ها منجر شود.

  • نظریه شبکه‌های اجتماعی

نظریه شبکه‌های اجتماعی به بررسی روابط و تعاملات میان افراد و گروه‌ها در شبکه‌های اجتماعی می‌پردازد. این نظریه می‌تواند به توضیح نقش شبکه‌های همکاری و ارتباطات میان مهندسین و جامعه‌شناسان در تسهیل همگرایی کمک کند. ایجاد و تقویت شبکه‌های همکاری میان نخبگان دانشگاهی، مهندسان مشاور و کارفرمایان می‌تواند به بهبود کیفیت پروژه‌ها و افزایش نوآوری منجر شود.

3-2- نظریه‌های تغییر اجتماعی

  • نظریه تغییر اجتماعی

نظریه تغییر اجتماعی به بررسی عوامل و فرآیندهای مؤثر در تغییرات اجتماعی می‌پردازد. این نظریه می‌تواند به توضیح نقش همگرایی میان علوم مهندسی و اجتماعی در تسریع تغییرات مثبت و توسعه پایدار کمک کند. همکاری میان این دو حوزه می‌تواند به توسعه فناوری‌های نوین، بهبود زیرساخت‌ها و ارتقاء کیفیت زندگی منجر شود.

  • نظریه توسعه پایدار

نظریه توسعه پایدار بر اهمیت توسعه‌ای تأکید دارد که نیازهای حال و آینده را بدون به خطر انداختن منابع و ظرفیت‌های آینده تأمین کند. این نظریه می‌تواند به توضیح نقش همگرایی میان علوم مهندسی و اجتماعی در دستیابی به اهداف توسعه پایدار کمک کند. استفاده از رویکردهای بین‌رشته‌ای و همکاری میان مهندسین و کارشناسان اجتماعی می‌تواند به بهبود عملکرد پروژه‌ها و کاهش اثرات منفی زیست‌محیطی منجر شود.

4-2- نظریه‌های قدرت و سیاست

  • نظریه تضاد

نظریه تضاد بر نقش قدرت و منافع متضاد در شکل‌گیری روابط اجتماعی تأکید دارد. این نظریه می‌تواند به توضیح چالش‌ها و موانع همگرایی میان علوم مهندسی و اجتماعی کمک کند. شناخت و مدیریت تضادهای منافع میان گروه‌های مختلف می‌تواند به ایجاد همگرایی و همکاری‌های مؤثرتر منجر شود.

  • نظریه سیاستگذاری عمومی

نظریه سیاستگذاری عمومی به بررسی فرآیندهای تدوین و اجرای سیاست‌های عمومی می‌پردازد. این نظریه می‌تواند به توضیح نقش ساختارهای دولتی و نهادهای سیاستگذاری در تسهیل همگرایی میان علوم مهندسی و اجتماعی کمک کند. تدوین سیاست‌های جامع و یکپارچه که نیازهای اجتماعی و فنی را به طور همزمان در نظر بگیرند، می‌تواند به بهبود عملکرد و کارآیی پروژه‌ها منجر گردد.

3- ظرفیت‌های همگرایی برای ایجاد گفتمان نوین

به‌طور کلی، هرگونه گفتمان میان دو طیف و یا گروه دخیل در مسئله، نیازمند فراهم‌آوری بستر مناسب و متناسب با همان مسئله است. در این زمینه، ظرفیت‌سازی و چارچوب‌سازی در همگرایی علوم و محورهای مهندسی و علوم اجتماعی، برای به نتیجه رسیدن گفتمان نوین بسیار حایز اهمیت است. بنابراین، محورهای ذیل می‌توانند به این بسترسازی کمک نمایند و باید از ظرفیت‌ آنان بهره برد.

1-3- بهبود فرآیندهای تصمیم‌گیری

همگرایی میان علوم اجتماعی و مهندسی می‌تواند به بهبود فرآیندهای تصمیم‌گیری کمک کند. از طریق همکاری میان مهندسین و جامعه‌شناسان، می‌توان نیازها و اولویت‌های اجتماعی را بهتر شناسایی کرد و راه‌حل‌های فنی متناسب با این نیازها ارائه داد. این همکاری می‌تواند سبب تصمیم‌گیری‌های مؤثرتر و جامع‌تر گردد.

2-3- افزایش مشارکت مردمی

همگرایی علوم اجتماعی و مهندسی می‌تواند به افزایش مشارکت مردمی در فرآیندهای توسعه کمک کند. جامعه‌شناسان می‌توانند از طریق تحقیقات و مطالعات اجتماعی، نیازها و نظرات مردم را شناسایی کنند و این اطلاعات را به مهندسین منتقل کنند. بنابراین، این فرآیند افزایش شفافیت و اعتماد عمومی نسبت به پروژه‌های عمرانی را به دنبال خواهد داشت.

3-3- ارتقای کیفیت پروژه‌های عمرانی

با همکاری نزدیک میان مهندسین و کارشناسان علوم اجتماعی، می‌توان پروژه‌های عمرانی را با در نظر گرفتن جوانب مختلف اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی طراحی و اجرا کرد. این همکاری می‌تواند به افزایش کارآیی و کاهش هزینه‌ها منجر شود و همچنین تأثیرات مثبت بیشتری بر جامعه داشته باشد.

4- راهکارهای ایجاد همگرایی موثر و دوجانبه

ایرانیان در موضوعات متعددی که به مسائل و چالش‌هایشان پرداخته‌اند، با آفت کلی‌گویی و جزئی‌شنوی مواجه بوده و هستند. چه بسیار مسائلی که به خوبی بیان داشته شده‌اند، لیکن در مرحله راهکار و پایش آن تا حصول نتیجه دچار بی‌برنامه­گی، سیاست‌زدگی، شعار تبلیغاتی و ژست انتخاباتی گردیده است. با همین مقدمه کوتاه در این بخش، نویسنده علاقمند است تا مخاطب محترم را نسبت به نگرانی این چنین آفت‌هایی در «همگرایی علوم مهندسی و اجتماعی» هشدار دهد. حس نویسنده در تنظیم این بخش مانند ناامیدی از ژست و شعارهایی نظیر «صنعت و دانشگاه»، «وحدت حوزه و دانشگاه» و ... است؛ لیکن بنا به مسئولیت اجتماعی و به حرمت قلم، تلاش گردیده تا برخی از مهمترین راهکارهای اجرایی در ایجاد و تقویت همگرایی علوم اجتماعی و مهندسی بیان شود.

1-4- ترویج آموزش و پرورش بین‌رشته‌ای

  • برنامه‌های مشترک دانشگاهی

یکی از راهکارهای مؤثر برای ایجاد همگرایی، ترویج آموزش و پرورش بین‌رشته‌ای است. دانشگاه‌ها می‌توانند با ایجاد برنامه‌های تحصیلی مشترک بین رشته‌های مهندسی و علوم اجتماعی، دانشجویان را با جنبه‌های مختلف هر دو حوزه آشنا کنند. به­عنوان مثال، دانشگاه­های صنعتی می‌توانند دوره‌هایی در زمینه برنامه‌ریزی شهری و اجتماعی با همکاری دانشکده‌های مهندسی و علوم اجتماعی برگزار کنند. خوشبختانه در این زمینه، تجارب ارزنده ده ساله اخیر دانشگاه‌های صنعتی پیشرو دنیا وجود دارد که قابل استفاده خواهد بود.

  • کارگاه‌ها و سمینارهای تخصصی

برگزاری کارگاه‌ها و سمینارهای تخصصی که به مسائل بین‌رشته‌ای می‌پردازند، می‌تواند به افزایش آگاهی و مهارت‌های دانشجویان و حرفه‌ای‌ها در هر دو حوزه کمک کند. به­عنوان مثال، می‌توان کارگاه‌هایی در زمینه ارزیابی اجتماعی و اقتصادی پروژه‌های عمرانی برگزار کرد و در آنها، نمونه‌ه و تجارب موفق و ناموفق را بطور علمی بیان نمود و تحلیل کرد.

2-4- توسعه شبکه‌های همکاری بین‌رشته‌ای

  • گروه‌های کاری مشترک

تشکیل گروه‌های کاری مشترک بین مهندسان و کارشناسان علوم اجتماعی می‌تواند به بهبود هماهنگی و همکاری میان این دو حوزه کمک کند. این گروه‌ها می‌توانند در زمینه‌های مختلفی مانند برنامه‌ریزی شهری، توسعه زیرساخت‌ها و پروژه‌های عمرانی فعالیت کنند. البته، تا حدودی این گونه گروه‌های کاری در پروژه‌های عمرانی شکل می‌گیرند، لیکن آسیب اصلی این نوع همکاری‌ها، عدم همگرایی اجرایی گروه‌ها در مرحله تحلیل و ارائه راهکار است و به نوعی این گروه‌ها در کنار هم و بدون اثرگذاری بر هم اقدام به پیشبرد مطالعات و تحقیقات می‌نمایند.

  • پروژه‌های تحقیقاتی مشترک

توسعه پروژه‌های تحقیقاتی مشترک میان مهندسان و علوم اجتماعی می‌تواند به تولید دانش و نوآوری‌های جدید کمک کند. به عنوان مثال، می‌توان پروژه‌هایی در زمینه تأثیرات اجتماعی و اقتصادی پروژه‌های زیرساختی و عمرانی تعریف کرد. البته این موضوع می‌بایست در نزد کارفرمایان به درستی درک شده تا ضمن فهم دقیق مسائل و آسیب‌های محتمل بر پروژه‌های توسعه‌ای و یا عمرانی، سازوکار ایجاد این نوع از پروژه‌های تحقیقاتی مشترک را فراهم آورند.

3-4- استفاده از فناوری‌های نوین

  • تحلیل داده‌ها و هوش مصنوعی

استفاده از فناوری‌های نوین مانند تحلیل داده‌ها و هوش مصنوعی می‌تواند به بهبود فرآیندهای برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری کمک کند. این فناوری‌ها می‌توانند اطلاعات دقیق و به‌روز را در اختیار مهندسین و کارشناسان علوم اجتماعی قرار دهند و به پیش‌بینی مشکلات و ارائه راه‌حل‌های بهینه کمک کنند.

  • اینترنت اشیاء و بلاک‌چین

فناوری‌هایی مانند اینترنت اشیاء و بلاک‌چین می‌توانند به بهبود شفافیت و کارآیی پروژه‌ها کمک کنند. به­عنوان نمونه، استفاده از اینترنت اشیاء در پروژه‌های عمرانی می‌تواند به بهبود نظارت و مدیریت پروژه‌ها کمک کند و استفاده از بلاک‌چین می‌تواند به افزایش شفافیت مالی و کاهش فساد منجر شود.

4-4- حمایت از پژوهش و توسعه  (R&D)

  • افزایش بودجه تحقیقاتی

افزایش سرمایه‌گذاری در پژوهش و توسعه می‌تواند به تولید دانش و نوآوری‌های جدید کمک کند. دولت و بخش خصوصی می‌توانند با افزایش بودجه تحقیقاتی در زمینه‌های بین‌رشته‌ای، به توسعه علمی و فناوری کمک کنند. در کنار افزایش بودجه تحقیقاتی، تخصیص صحیح منابع در مکان و زمان به‌جا نیز بسیار حایز اهمیت است.

  • ایجاد مراکز تحقیقاتی بین‌رشته‌ای

ایجاد مراکز تحقیقاتی بین‌رشته‌ای که به مسائل اجتماعی و فنی می‌پردازند، می‌تواند به بهبود هماهنگی و همکاری میان علوم مهندسی و علوم اجتماعی کمک کند. این مراکز می‌توانند به­عنوان پل ارتباطی میان دانشگاه‌ها، صنعت و دولت عمل کنند و به توسعه پروژه‌های تحقیقاتی مشترک کمک کنند.

5-4- تقویت نقش نهادهای مشاوره‌ای و حرفه‌ای

  • توسعه و تقویت انجمن‌های حرفه‌ای

انجمن‌های حرفه‌ای مانند جامعه مهندسان مشاور و انجمن‌های علوم اجتماعی می‌توانند نقش مهمی در ایجاد همگرایی میان این دو حوزه ایفا کنند. این انجمن‌ها می‌توانند با برگزاری نشست‌ها، کارگاه‌ها و کنفرانس‌های تخصصی، به تبادل دانش و تجربیات کمک کنند. بنظر می‌رسد حمایت دولتی از این انجمن‌ها و نهادها، گام مهمی در جریان‌سازی و گفتمان‌سازی در میان جامعه حرفه‌ای باشد.

  • مشاوره‌های تخصصی

نهادهای مشاوره‌ای می‌توانند با ارائه مشاوره‌های تخصصی به پروژه‌های عمرانی و توسعه‌ای، به بهبود کیفیت و کارآیی این پروژه‌ها کمک کنند. به عنوان مثال، مشاوران علوم اجتماعی می‌توانند به مهندسین در زمینه ارزیابی اجتماعی و اقتصادی پروژه‌ها کمک کنند. در این زمینه بنظر می‌رسد که جامعه ایرانی نیازمند یک ساختارشکنی و اعتلای عملی در بخش نهادهای علمی جامعه‌شناسی است؛ به‌گونه‌ای که جامعه ما نیاز دارد تا عالمان علوم اجتماعی و جامعه‌شناسان خود را در متن مسائل و آسیب‌های توسعه قرار دهند و رهنمون‌های بجا و عملی خود را بابت حل مسائل و آسیب‌های اجتماعی بطور شفاف بیان دارند.

5- نمونه‌های موفق داخلی و خارجی

در حوزه همگرایی مهندسی و علوم اجتماعی، علیرغم فاصله زیاد تا وضع مطلوب از دیدگاه نگارنده، لیکن موارد موفقی نیز وجود داشته که می‌توان از درس‌آموخنه‌های آن برای پیشبرد موضوع بهره برد. به­عنوان نمونه، پروژه بازآفرینی شهری در در منطقه 12 تهران، یکی از نمونه‌های موفق همگرایی علوم مهندسی و علوم اجتماعی در ایران است. در این پروژه، با همکاری نزدیک میان مهندسان و کارشناسان علوم اجتماعی، نیازهای جامعه محلی شناسایی و راه‌حل‌های جامع و متناسب با نیازهای آنان ارائه شد. این پروژه منجر به بهبود کیفیت زندگی ساکنان و افزایش رضایت عمومی شد.

در نمونه دیگر، در پروژه مترو تهران، توجه به جنبه‌های اجتماعی و فرهنگی در کنار جنبه‌های فنی، منجر به افزایش کارآیی و رضایت عمومی شد. در این پروژه، نیازهای مختلف اجتماعی مانند دسترسی آسان، امنیت و راحتی مسافران مورد توجه قرار گرفت و با همکاری نزدیک مهندسین و کارشناسان اجتماعی، بهترین راه‌حل‌ها ارائه شد.

در این خصوص، تاکید می‌گردد، شاید بزرگترین آفت در عدم همگرایی پایدار و نظام‌مند علوم مهندسی و اجتماعی، نداشتن طرح و برنامه منسجم، قانونی است. حتی در نمونه‌های بالا، وجود و بروز این مسئله به‌گونه‌ای بوده که در مقاطعی از زمان، این همگرایی بسیار با برنامه موفق همراه بوده و در مقاطعی دیگر بدلیل عدم وجود ساختار مصوب و قانونی، یا رها شده و یا کم اثر گردیده است.

در این خصوص، در کشورهای پیشرو، بررسی‌ها نشان می‌دهد که این دست از هماهنگی‌ها و همگرایی‌ها دارای چارچوب منظم‌تری بوده و می‌توان از آن ساختار بهره برد. به‌عنوان مثال، یکی از نمونه‌های موفق همگرایی علوم مهندسی و علوم اجتماعی در سطح بین‌المللی، پروژه بازسازی مناطق زلزله‌زده در ژاپن است. در این پروژه، با همکاری نزدیک میان مهندسین و کارشناسان اجتماعی، نیازهای جامعه محلی شناسایی و راه‌حل‌های جامع و متناسب با نیازهای آنان ارائه شد. این پروژه منجر به بازسازی سریع و موفقیت‌آمیز مناطق زلزله‌زده و افزایش رضایت عمومی شد. در نمونه‌ای دیگر، در کشورهای اسکاندیناوی مانند سوئد و نروژ، همکاری نزدیک میان علوم مهندسی و علوم اجتماعی منجر به اجرای پروژه‌های توسعه پایدار شده است. در این پروژه‌ها، جنبه‌های اجتماعی، زیست‌محیطی و اقتصادی به طور همزمان مورد توجه قرار گرفته و با استفاده از فناوری‌های نوین و رویکردهای بین‌رشته‌ای، بهترین راه‌حل‌ها ارائه شده است.

6- نتیجه‌گیری

تمام تلاش نگارنده در این نوشتار این بود که بیان دارد جامعه ایرانی در این چند دهه بدلیل عدم نگاه همگرا و هماهنگ میان مهندسان و جامعه‌شناسان دچار مسائل پیچیده توسعه‌ای گردیده و «ایجاد همگرایی مؤثر میان علوم مهندسی و علوم اجتماعی می‌تواند به توسعه پایدار و موفقیت‌آمیز جامعه ایرانی کمک کند». با این هدف، بطور تفصیلی بیان شد که این همگرایی می‌تواند از طریق ترویج آموزش و پرورش بین‌رشته‌ای، توسعه شبکه‌های همکاری بین‌رشته‌ای، استفاده از فناوری‌های نوین، حمایت از پژوهش و توسعه، و تقویت نقش نهادهای مشاوره‌ای و حرفه‌ای تحقق یابد. از طرف دیگر، نمونه‌های موفق داخلی و خارجی نشان می‌دهند که توجه به جنبه‌های اجتماعی و فنی به طور همزمان می‌تواند به بهبود کیفیت پروژه‌ها و افزایش رضایت عمومی منجر شود.

بنابراین، امیدوارانه می‌توان بیان داشت که با ایجاد همگرایی و همکاری میان نخبگان دانشگاهی، مهندسان مشاور و کارفرمایان، آینده مهندسی در ایران می‌تواند به سمت توسعه پایدار و موفقیت حرکت کند. در این مسیر، مهم این است که آسیب‌ها و موانع ساختاری و نهادی شناسایی شده و بابت این موضوع ملی، عزم و برنامه ملی نیز تعریف کرد و آن را پیاده نمود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.