بیشک تصویری که همه ما از محمد مخبر داریم بیش از همه متأثر از دورانی است که او در نقش کفالت و سرپرستی ریاست جمهوری در فقدان رئیس جمهور شهید ایفا کرد. مخبر در آن ۵۰ روز از زمان شهادت رئیس دولت سیزدهم تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم، به تعبیر رهبر معظم انقلاب «انصافاً خوب» امور اجرایی کشور را پیش برد و نزد افکار عمومی نیز تصویر یک مجری امانتدار و نه یک سیاستمدار تشنه قدرت را به نمایش گذاشت.
حکم دیروز رهبر معظم انقلاب برای معاون اول دولت شهید رئیسی و انتصاب او به عنوان مشاور و دستیار رهبری، فارغ از تأیید شخصیت سیاسی و عملکرد اجرایی محمد مخبر، حائز نکاتی بود که به راحتی نباید از آن عبور کرد. رهبر معظم انقلاب پس از تأیید خدمات متعهدانه و تأثیرگذار دکتر مخبر در عرصه های مدیریتی و اقتصادی در دولت شهید رئیسی، پیگیری سیاست درست و مدبرانه در بهکارگیری نخبگان و جوانان پرانگیزه و تلاشگر را از دلایل این انتصاب ذکر و در ادامه امتداد این سیاست را از او طلب میکنند.
به واقع با یک نگاه کلی و در نظر داشتن فرامتن این حکم میتوان مدعی شد رهبر معظم انقلاب با این انتصاب خط بطلانی بر دو جریان عمده زدند، اول از همه تخریبکنندگان مغرض و هدفداری که خدمات شهید رئیسی و دولت سیزدهم را به کلی نادیده میگیرند و سعی در وارونهنمایی آن نزد افکار عمومی دارند و دوم، تحریفکنندگانی که غیرنیتمندانه و از سر ناآگاهی میراث رئیس جمهور شهید را ذیل یک گفتمان عاطفی و محدود، به حاشیه میبرند.
اجازه بدهید از جریان دوم شروع کنیم که در واقع پیدا کردن خط مرزی میان خدمت یا خیانتشان نسبت به میراث شهید رئیسی کار چندان راحتی نیست. اشکال اساسی این جریان که گفتیم غیرنیتمندانه پایش به وادی تحریف میراث رئیسی باز میشود، به رویکردش در پرداختن به شخصیت و خدمات شهید رئیسی برمیگردد. جریانی که مواجههاش با شهید جمهور و گفتمان دولت سیزدهم با شهادت رئیسجمهور در یک فقدان عاطفی فروکاسته میشود و نمیتواند خودش را از چنبره یک گفتمان شاعرانه و احساسی حول دولت شهید رئیسی نجات دهد. در این نگاه، شخصیت رئیسجمهور شهید و دولت سیزدهم مدام به عنوان یک الگوی دست نیافتنی و از دست رفته تصویر میشود که امکان تکرار آن دیگر وجود ندارد. این در حالی است که هم متن این حکم و هم بیانات روشن رهبر معظم انقلاب در آخرین دیدار با اعضای دولت سیزدهم نشان داد «الگوی رئیسی» قابل تکرار و امتداد است. حضرت آیتالله خامنهای فرموده بودند:«رئیسی عزیز به عنوان یک الگو نشان داد میتوان به عنوان رئیس جمهور یک کشور از مجموعه این خصوصیات فکری، قلبی و عملی برخوردار بود و آن را در عمل دنبال کرد». اینکه رهبر معظم انقلاب در حکم انتصاب دکتر مخبر بر ضرورت امتداد سیاست سه ساله دولت سیزدهم اشاره میکنند نیز در ادامه همین رویکرد و خط بطلانی بر همین خط و جریان است که اتفاقاً بدنه هواداران دولت شهید رئیسی باید از آن حذر کنند.
جریان اول اما که کاری جز تخریب هدفمند و با قصد و غرض ندارد، تلاش دارد وضعیت مدیریت در دوران سه ساله دولت سیزدهم را در تمام ساحات، چیزی در حد یک آوار برای دولتهای بعدی ایران تصویر کند. رگههای این ادبیات را در جریانی که همه امور کشور را در دولت یازدهم به مذاکرات گره زده بود، میشد پیدا کرد. در آن دوران هر بار که از دولت درباره چرایی بی عملی و معلق نگه داشتن امورات زندگی مردم در چهار سال دولتداری پرسیده میشد، این پاسخ دریافت میشد که ما در حال «آوار برداری» خرابیهای دولت قبل بودیم و این چهار سال صرفاً به این کار گذشت. شاید راز اینکه رهبر معظم انقلاب در نخستین دیدار با هیئت دولت چهاردهم نسبت به توانایی انجام کارهای بزرگ در مهلت زودگذر چهارساله صحبت کردند و از بنیانگذاری کارهای بزرگ توسط امیرکبیر و شهید رئیسی در فرصتی سهساله سخن گفتند، همین باشد. این حرف به این معنی نیست که قرار باشد فرصت بازخوانی انتقادی دولت سیزدهم و شیوه سیاست ورزی شهید رئیسی از کسی دریغ شود، بلکه به این معناست که از مسیر یکطرفه تخریب و سیاهنمایی که دورنمایی از آن برای جلوبردن ایده حکمرانی در جمهوری اسلامی متصور نیست، اجتناب شود.
البته بیش از همه خطوط و جریانها، این دولت چهاردهم است که باید با این جریان، فاصلهگذاری کرده و اجازه حضور آنها را در دایره «دولت وفاق» ندهد. اگر این فاصلهگذاری اتفاق نیفتد، بیشک رگههایی از این جریان رادیکال که این لحن و ادبیات بهراحتی از توییتها و نوشتارهایش قابل استشمام است، در دل دولت نضج گرفته، نمو پیدا کرده و فرصت چهارساله خدمت را از دست دولت خواهد ربود. به نظر، تأییدات مداوم رهبر معظم انقلاب نسبت به رویکرد دولت رئیس جمهور شهید و دولتمردانی چون محمد مخبر با همین هدف انجام شده تا بساط بیتحرکی و توجیهتراشیها را از هماکنون از دور خارج کنند و جلو تکرار تجربههای عبرتآموز را بگیرند.
نظر شما