کتاب «صداقت و دولت در ایران معاصر» اثر مجید احمدی کچایی در پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت (ع) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تهیه و به همت نشر این پژوهشگاه به چاپ رسید.
این تحقیق به دنبال بازخوانش چگونگی مناسبات ایرانیان پیرامون میزان صداقت حاکمان خویش در دوران معاصر میباشد، بر اساس نظریه این پژوهش، صداقت حاکمان تنها به میزان کارآمدی دولت ایشان در گونههای مختلف بستگی خواهد داشت و هم گرایی یا روگردانی مردم به میزان کارآمدی دولتها پیوستی همیشگی دارد.
نخست قاجاریان بودند که بر اساس سنت الیگارشی و غلبه با زور توانستند حکومت را به دست آورند و پیامد آن امنیت پایدار در کشوری برقرار کردند که مناقشات امنیتی فراوانی داشته است، گرچه امنیت به دست آمده مانا نبود و بسیاری از نقاط کشور در این دوره از دست رفت. در این زمان رفتار سنتی شاهان قاجار به سمت پادشاهی مشروطه پیش رفت اما چندان پایدار نماند و امور عامه مردم در زیست اجتماعی با فروکاست فراوان مواجه شد به طوریکه مردم در شاخصههای همچون بهداشت، آموزش، امنیت و …با مشکلات گستردهای روبرو شدند همین امور نیز سبب دلسردی و رویگردانی ایشان از حکومت شد و موجبات سقوط ایشان را فراهم آورد.
پس از سقوط پادشاهی قاجار، دولت پهلوی با کمکهای پیدا و پنهان بیگانگان بر اریکه قدرت تکیه زد، این دولت در ساحتهای گوناگون با خاستگاه مردمی فاصله فراوان داشت. مشروعیت مدنی، دخل و تصرفهای بیجا، محدود کردن آزادهای اجتماعی ملت به بهانه مدرنیته، رفتار خشن و به دور از فرهنگ با قشرهای مختلف، عدم ثبات سیاسی در دولتها، در خطر قرار گرفتن امنیت پایدار و به خصوص عدم کارآمدی بر گونههای مختلف اجتماعی از جمله خدماتی عمومی همچون بهداشت و آموزش و… سبب شد تا موجی از نارضایتیها کشور را در بر گرفته و مردم خود عامل سقوط آن دولت در ایران شدند.
با سقوط حکومت پهلوی، جمهوری اسلامی با دو شاخصه اصلی اسلام و مردم سالاری شکل گرفت، این شیوه از حاکمیت که در ایران تجربه نشده بود با موج وسیعی از حمایتهای مردمی هم در آغاز و هم در ادامه راه همراه بود، این در حالی بود که ایرانیان با مشکلات فراوانی همچون جنگ سخت نظامی و تحریمها و ترورهای آزار دهند مواجه بودند و همچنان همواره از آن پشتیبانی کردند، اما مشکلات قابل توجهی در دهه اخیر در آن به وجود آمده است که نیازمند اصلاح میباشد.
نظر شما