حجتالاسلام والمسلمین مرتضی جلیلی؛ استاد دانشگاه و مسئول نهاد رهبری دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران به بررسی وضعیت کرسیهای آزاداندیشی و نقش آنها در تحول علوم انسانی اسلامی پرداخته است.
شما وضعیت کنونی کرسیهای آزاداندیشی و نظریهپردازی در دانشگاههای کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر بخواهیم تحول لازم در علوم انسانی رخ دهد نیاز داریم که فضایی آزادانه برای اظهارنظرهای علمی داشته باشیم و یکی از بهترین بسترها برای تحقق این هدف، توسعه کرسیهای آزاداندیشی در مجامع علمی کشور است. البته گاهی این کرسیهای آزاداندیشی و نظریهپردازی در سطح عموم جامعه برگزار میشود که به نظرم این کار اشتباه است چون ممکن است در آنجا نکاتی بیان شود که سطح علمی آن برای مخاطبان بالا باشد و آثار سوئی در پی داشته باشد اما در مجامع علمی، بستر کرسیهای نظریهپردازی و آزاداندیشی فراهم است و باید اجرایی شود ولی در صحنه عمل واقعیت این است که تقریباً اتفاقی نیفتاده است.
ما بارها از توسعه کرسیهای آزاداندیشی در کشور صحبت کردهایم اما این هدف محقق نشده و آن اتفاقی که باید بیفتد هنوز نیفتاده است هرچند جلساتی در برخی مراکز علمی در این رابطه برگزار شده ولی آثار آنچنانی در پی نداشته است. از سوی دیگر مشاهده میکنیم که رغبتی هم برای شرکت و حضور در این کرسیهای آزاداندیشی در جمع اساتید و دانشجویان وجود ندارد و همین امر نیز مانعی مهم برای توسعه کرسیهای آزاداندیشی در کشور است.
منظور از اتفاقاتی که باید بیفتد و نیفتاده است، چیست؟
ما باید بستری را فراهم کنیم تا استاد و دانشجو و کارشناسان، آزادانه نظرات خود را بیان کنند و مورد نقد و بررسی قرار بگیرند. ما مناظرات سیاسی زیادی در کشورمان داشتهایم چون این مناظرات هم نوعی کرسی آزاداندیشی هستند مخصوصاً در ایام انتخابات، این مناظرات در میان افراد مختلف دارای گرایشات و نظریات گوناگون در عرصه سیاسی برگزار میشود که آن هم بیشتر شامل نقد حزب مخالف و رقیب است اما متأسفانه در موضوعات علمی چنین اتفاقی نیفتاده است. البته ساختارهای لازم هم برای این کار تعریف و فرمول لازم هم تدوین شده است اما باز هم مشاهده میکنیم که رغبت لازم برای توسعه این کرسیهای آزاداندیشی و مشارکت فعالانه در آنها وجود ندارد.
معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد چند سال گذشته اقدامی رقابتی و مسابقهای در زمینه کرسیهای آزاداندیشی انجام داده که جای تقدیر دارد چون اقدامی ارزنده در راستای گفتمانسازی است. البته ممکن است برخی نقدهایی هم به شیوه برگزاری این کرسیهای آزاداندیشی داشته باشند اما بنده چنین نقدهایی را نمیپسندم و معتقدم به شکل مناسبی در حال برگزاری است چون وقتی کاری شروع میشود تا وقتی به پختگی لازم برسد زمان میبرد بنابراین در همین مورد هم باید مدتی بگذرد تا شاهد رونق بیشتر این کرسیها باشیم. البته همین کرسیهای آزاد اندیشی در دانشگاه آزاد اسلامی در طول سالیان گذشته پیشرفتهای قابل توجهی داشتهاند.
ما باید فرهنگ گفتوگو و پذیرش و شنیدن نظر مخالف را ترویج کنیم و سریعاً به همدیگر برچسب نزده و دیگران را متهم نکنیم که اگر تفکر خاصی دارد پس باید کاملا طرد شود. به نظرم اگر کرسیهای آزاداندشی به اهداف خودش نرسیده است بخشی از علت آن به فرهنگ جامعه ما مربوط است چون هنوز فرهنگ انتقادپذیری را به خوبی ترویج نکردهایم تا بدانیم چگونه نقد را بشنویم و چگونه پاسخ بدهیم و چگونه به نظر طرف مقابل احترام گذاشته و شخصیت وی را مورد هجمه قرار ندهیم. بنده شنیدهام که وزارت علوم و وزارت بهداشت هم بخشنامه کردهاند که این رقابتها باید در داخل دانشگاهها ترویج شده و حالت گفتمانی به خود بگیرد تا در نهایت به اهداف خود در زمینه کرسیهای آزاداندیشی دست پیدا کنیم.
شما اشاره کوتاهی به عدم رغبت برای کرسیهای آزاداندیشی کردید. الان وضعیت استقبال از این برنامهها در دانشگاههای کشور چگونه است؟
واقعیت امر این است که استقبال لازم از این کرسیهای آزاداندیشی در محیطهای علمی و آکادمیک صورت نمیگیرد. گاهی کرسی برگزار میشود و حضور بسیار کمرنگی را مشاهده میکنیم که این حضور غیرتأثیرگذار است. البته برخی ممکن است فکر کنند که کرسی آزاداندیشی باید حتما در یک سالن آمفیتئاتر و با حضور چهارصد پانصد نفر برگزار شود اما واقعیت این است که در یک جمع محدود و با حضور چند نفر هم میتوان کرسی برگزار کرد اما این یک واقعیت است که هم اساتید و هم دانشجویان تمایل چندانی در این زمینه ندارند.
به نظر شما علت اینکه این کرسیها به اهداف خود نزدیک نشدهاند، چیست؟
یکی از دلایل، نبود فرهنگسازی لازم برای توسعه فرهنگ گفتوگو و شنیدن حرف مخالف در جامعه ما است که به آن اشاره کردم. یکی از نکات مهم در مشاوره، این است که مهارت گوش کردن داشته باشیم واقعیت این است که مهارت شنیدن در کشور ما و حتی در روابط بین دو نفر و حتی میان زوجین و فرزند و والدین به اندازه لازم وجود ندارد. ما به طور کلی اهل شنیدن نیستیم بلکه سریعاً قضاوت میکنیم، گارد میگیریم و برچسب میزنیم و چون خوب گوش نکردهایم پس برداشتهای غلطی از طرف مخالف داریم و در نتیجه در بسیاری از مواقع، روابط ما به دعوا و جار و جنجال کشیده میشود بنابراین باید فرهنگ گفتوگوی بین افراد را به خوبی در جامعه خودمان ترویج کنیم تا گامی مؤثر در راستای توسعه کرسیهای آزاداندیشی در جامعه برداشته باشیم که قطعاً این امر نیز نقشی مؤثر در تحول در علوم انسانی در کشور دارد.
اگر بخواهم بدون تعارف صحبت کنم، ما با برخی مشکلات دیگر هم مواجه هستیم از جمله اینکه افرادی که صحبتهایی در این کرسیهای آزاداندیشی بیان میکنند، بعضاً نگرانند که مبادا حرفی بزنند و برای آنها مشکلاتی از جمله مشکلات شغلی ایجاد شود. شاید هم این امر واقعی نباشد بلکه ممکن است ذهنی و تخیلی باشد و اساساً اتفاق نیفتاده باشد اما یقین دارم که برخی افراد از لحاظ ذهنی، برای خودشان احساس امنیت نمیکنند هرچند احتمال دارد توهمی باشد و هزینهای هم در پی نداشته باشد اما چون عدهای تصور میکنند برای آنها هزینه دارد بنابراین رغبتی ندارند که نظرات خود را شفاف و آزادانه بیان کنند.
مسئولان و متولیان باید این دغدغهها را در نظر داشته باشند و تلاش کنند طرف مقابل احساس امنیت کند یعنی به این باور برسد که اگر اظهارنظری در محیط علمی و آکادمیک مطرح کند و دنبال تخریب دیگران در فضای عمومی نباشد هزینهای برای وی در پی ندارد. این احساس امنیت ذهنی نیز باید ایجاد شود تا شاهد توسعه کرسیهای آزاداندیشی در کشور باشیم. علت سومی که باید اشاره کنم این است که متأسفانه بسیاری از بیانات متولیان امور فرهنگی در این زمینه، شعاری بوده است و در عرصه عمل اقدامی برای توسعه کرسیهای آزاداندیشی و و نظریهپردازی انجام ندادهاند. یکی از مهمترین بسترهای تحول در علوم انسانی همین است که فضایی ایجاد کنیم که افراد آزادانه، علمی، منطقی و مستدل، حرفهای خود را بیان کنند.
به نظر شما ممکن است عدم توسعه کرسیهای آزاداندیشی به دلیل فراهم نبودن زیرساختهای آن باشد؟ آیا اساساً توسعه کرسیهای آزاداندیشی، زیرساخت خاصی لازم دارد که باید فراهم شود؟
نکاتی که عرض کردم اگر مورد توجه قرار گیرد خود به خود زیرساخت هم فراهم میشود. باید مخاطبان ما یاد بگیرند که با همدیگر حرف بزنند. امسال در دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز، چنین کاری را از اساتید گروه معارف شروع کردیم و خواستیم که در کلاسهای خودشان کرسی آزاداندیشی برگزار کنند و اگر لازم بود اساتید و دانشجویانی از کلاسهای دیگر در این کرسیها شرکت کنند. این یک نوع تمرین برای توسعه کرسیها است. مخصوصاً با حضور استاد در این کرسیهای آزادندیشی، آسیبهایی که ممکن است پدید بیاید به شکل بهتری کنترل میشود. اگر این تمرین صورت گرفته و دانشجویان گفتوگو با یکدیگر را یاد بگیرند قطعاً بخش عمدهای از راه را رفتهایم و بخشی از زیرساختها فراهم شده است.
دانشجویان باید یاد بگیرند که احترام مخالفان را نگه دارند و کار به تخریب و بیاحترامی به افراد کشیده نشود. همچنین از نظر ذهنی هم باید افراد به این باور برسند که گفتارهای آنها و بیان نظراتشان، در محیط علمی و آکادمیک، نه تنها هزینهای در پی ندارد بلکه آنها مورد تشویق هم قرار خواهند گرفت. چنین کاری زمینه رشد افراد از جنبه فردی و اجتماعی را هم فراهم میکند. نکته دیگر اینکه متولیان فرهنگی ما برای تهیه این زیرساختها باید به سمتی بروند که گفتمانسازی لازم برای کرسیهای آزاداندیشی را انجام دهند. در این صورت در سالهای آینده خواهیم دید که کرسیهای آزاداندیشی به عنوان یکی از لوازم مهم تحول در علوم انسانی در کشور رشد قابل توجهی خواهند داشت.
به نظر شما نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها تا چه اندازه میتواند در توسعه کرسیهای آزاداندیشی مؤثر باشد؟
یقیناً نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری به عنوان یکی از متولیان امور فرهنگی در دانشگاهها، نقش بسیار مهمی در این عرصه دارد. اساساً یکی از دلایل حضور نهاد رهبری در دانشگاهها این است که نماینده حوزه علمیه در محیط دانشگاهی باشد. چند سالی است که نهاد رهبری، بحث راهبری فرهنگی را مد نظر داشته است و یکی از دغدغههای همیشگی نهاد رهبری در دانشگاهها این است که کرسیهای آزاداندیشی توسعه پیدا کند. البته نهاد رهبری به تنهایی نمیتواند چنین کاری انجام دهد و تحقق این هدف نیازمند کمک دیگر بخشهای دانشگاه هم هست.
نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها همواره شروع کننده بسیاری از این قبیل برنامهها در دانشگاهها بوده است اما در مواقعی که همراهی سایر بخشها محسوس نبوده، برنامه موفق نبوده یا بعضاً متوقف شده است. ما گروههای معارف و کلاسهای معارفی را بستر مناسبی برای توسعه این امر میدانیم و در برخی از دانشگاههای ما در چند سال گذشته این کار شروع شده است و چنین کاری موفقیتهای زیادی هم در پی داشته است.
نظر شما