به گزارش قدس آنلاین، حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه، استاد حوزه و دانشگاه در برنامه «بدون توقف» شبکه سه سیما با اشاره به اینکه ما در هشت سال گذشته پنج هزار کرسی علمی آزاداندیشی در دانشگاهها برگزار کردیم، گفت: کرسیهای آزاداندیشی به توصیه مقام معظم رهبری با دو محور اخلاق و منطق برگزار شده و استادان و دانشجویان در آنها آزادانه به طرح موضوعات مختلف میپردازند، لذا اینکه انسان احساس میکند آزادی ندارد با اینکه آزادی ندارد دو چیز متفاوت است.
وی در خصوص معنای «تقدس» توضیح داد: یک وقتی تقدس حجت شرعی است و هر حکمی که فقیه بدهد حجت شرعی دارد مثل حکمی که مرجع تقلید میدهد، پس تقدس یعنی حجت شرعی داشتن. یک وقت قداست معنای نقدناپذیری دارد، یعنی کسی حق انتقاد ندارد که چنین چیزی نداریم و ما همه حق انتقاد داریم.
وی ادامه داد: حق انتقاد هم دو بخش است یک بخش برای قبل از حکم دادن حاکم است که میتوانید هرچه میخواهید نقد کنید، به هرحال یک زمان فکر میکنید اگر این نقدها را نکنید ممکن است حاکم حکم خطایی دهد شما وارد میشوید تا حکم درست از آب درآید، اما وقتی حکم را داد ما حق نقد داریم، میتوانیم بگوئیم حکمی که رهبری داده چنین اشکالاتی دارد اما حق عمل نکردن نداریم، مثل اینکه من به ساختار مجلس شورا یا خبرگان یا قوانین راهنمایی و رانندگی نقد دارم و میتوانم آنها را نقد منطقی و با استدلال کنم.
این کارشناس دینی همچنین عنوان کرد: چرا مقام معظم رهبری بحث کرسیهای آزاداندیشی و نقد و مناظره و نظریهپردازی را مطرح کردند؛ چون فرمودند که «ما خط قرمز نداریم، خط قرمز ما دو چیز است؛ اخلاق و منطق، پس در کرسیهای آزاداندیشی اخلاق و منطق را رعایت کنید»، اگر کسی آمد گفت من اصلا نسبت به مبانی انقلاب اسلامی نقد دارم، میگوییم بیا در کرسیهای آزاداندیشی مطرح کن و بعد هم یک منتقد مینشیند و شما را نقد میکند، اگر فقط بیایی هیاهو و معرکهگیری کنی بحث دیگری است، اما اگر میخواهی بنشینی و با عقل و منطق صحبت کنی و به دنبال آزاداندیشی هستی، چند نفر با هم بنشینید و جمعیت هم بنشینند و داوری کنند.
خسروپناه با اشاره به اینکه چقدر ارزشمند است این بلوغ در صداوسیما هم شکل بگیرد و خیلی از این گفتوگوها در این رسانه هم پخش شود، اظهار کرد: در این صورت مردم هم داوری میکنند. البته یک سری قوانین صداوسیما جای خودش، اما در قالب همین قواعد هم میتوان چنین اقداماتی را انجام داد.
وی با اشاره به اینکه مسؤلیت کرسیهای نظریهپردازی دانشگاههای کشور در هشت سال گذشته با وی بوده، تصریح کرد: ما در این هشت سال پنج هزار کرسی علمی آزاداندیشی در دانشگاهها برگزار کردیم، یعنی حتی استادی آمده گفته من به سیاستهای رهبری در خصوص جمعیت نقد دارم و ما به او کرسی دادیم؛ صحبت کرده و استادان دیگر هم آمدند و نقد کردند. این کرسی را در تهران، سیستان و بلوچستان، کرمان و چند شهرستان دیگر برگزار کردیم، با رعایت اخلاق و منطق صحبت کردند و گفتوگو بین گروههای موافق و مخالف شکل گرفت.
این استاد فلسفه در پاسخ به این مطلب که «در دانشگاهها امکان طرح برخی از مسائل وجود ندارد» یادآور شد: سر کلاس درس استاد علوم سیاسی ولایت فقیه را زیر سؤال میبرد، سیاستهای رهبری را نقد میکند، اینکه انسان احساس میکند آزادی ندارد با اینکه آزادی ندارد دو چیز متفاوت است. استادی داریم که قانون اساسی را زیر سؤال میبرد. دانشجو اعتراض کرده و استاد او را از کلاس اخراج میکند، گاهی حتی دانشجو جرأت ندارد از نظام دفاع کند.
خسروپناه در پاسخ به این سؤال که «ولی فقیه یک جایگاه فراقانونی است و یا در چارچوب قانون اساسی عمل میکند» بیان کرد: همیشه حکم حاکم حکم حکومتی است و حکم حکومتی در مقابل فتواست، فتوا برای مقلدین است اما حکم حکومتی را کل مردم رعایت میکنند حتی مراجع. لذا اگر رهبری حکم دهد مردم باید حج بروند حکم حکومتی است، از آن طرف مقام معظم هبری یک تعداد مقلد هم دارد که در احکام از ایشان تبعیت میکنند، اما وقتی رهبری کم حکومتی داد همه باید تبعیت کنند. اما اینکه جایگاه ولی فقیه فرای قانون اساسی است یا در دل قانون اساسی است سؤال لَغوی است برای اینکه در خود قانون اساسی آمده که ولایت ولی فقیه مطلق است و همه قوا زیر دست ایشان هستند.
وی افزود: فراقانون معنیاش این است که رهبری مدام در امور قوا ورود کند که این چنین نیست چون شرع و قانون به او اجازه نمیدهد و اگر بخواهد مدام در این امور ورود کند بینظمی در جامعه اتفاق میافتد چون حاکمیت یک سیستم است و این سیستم باید مسیر خودش را طی کند، اما اگر گفته شود جایی که قوا با هم مشکل پیدا میکنند، رهبری حل مشکل کند، که خب این در خود قانون اساسی آمده است، لذا ممکن است برخی انتظاراتی از رهبری مطالبه کنند که عقلایی نیست، پس ما نباید تفسیری از ولایت کنیم که ضدعقلانیت باشد؛ چون شرط مرجعیت عقلانیت است. باید بدانیم که اسلام دینی است که هم بحث انتخاب دارد و هم انتصاب و مشارکت مردم.
این استاد برجسته حوزه و دانشگاه در پاسخ به این سؤال که «آیا ولیفقیه میتواند در زندگی افراد ورود پیدا کند» یادآور شد: امام(ره) در کتاب ولیفقیه توضیح میدهند که دایره حاکمیت امور عمومی است، نه شخصی. البته اگر شخصی در چارچوب سیستم حاکمیتی قرار گرفت، باید قوانین آن سیستم را رعایت کند و این دخالت در امور شخصی نیست، لذا ولیفقیه در امور عمومی اختیار دارد.
خسروپناه در پاسخ به این سؤال که بعد از انقلاب چه اتفاقی افتاد که واژه مطلقه به ولایت فقیه اضافه شد، گفت: نظر شخصی من این است که اصل ۱۱۰ قانون اساسی برای تبیین مطلقه بودن کفایت میکرد اما در بازنگری قانون اساسی بین آقایان اختلاف شد که چون نظر امام(ره) ولایت مطلقه است بهتر است در قانون اساسی بر آن تصریح شود و البته برخی گفتند همین اصل ۱۱۰ کفایت میکند موضوع تنها تصریح و تأکید بر این امر بود.
انتهای پیام/
منبع: فارس
نظر شما