سیره اهلبیت(ع) بهعنوان الگویی جامع و الهی، همواره مورد توجه پیروان ایشان بوده است، اما در طول تاریخ، رویکردهای مختلفی درباره جایگاه و نقش آنان مطرح شده است که گاه به غلو یا تقصیر منجر و مانع بهرهبرداری صحیح از سیره آنان شده است. این در حالی است که نگاه اعتدالی به اهلبیت(ع)، آنان را بهعنوان الگوهایی قابل پیروی معرفی میکند. سیره حضرت فاطمه زهرا(س) بهعنوان نمونهای بارز از این الگو، نقشی مهم در تبیین حقایق اسلامی و آگاهیبخشی به جامعه ایفا کرده است.
در گفتوگو با حجتالاسلام حمیدرضا کامل نواب، پژوهشگر مدرسه عالی فقاهت عالم آلمحمد(ع) به بررسی سیره سیاسی حضرت فاطمه زهرا(س) و اهمیت خطبه فدکیه پرداختیم. ایشان با اشاره به رویکردهای مختلف در فهم و تفسیر سیره اهلبیت(ع)، بر ضرورت نگاهی اعتدالی و دور از افراط و تفریط تأکید میکند.
میان غلو و تقصیر، سیره اهل بیت(ع) در مسیر اعتدال
حجتالاسلام کامل نواب در ابتدای سخنان خود به تحلیل جریانهای تاریخی مرتبط با اهلبیت(ع) پرداخته و سه رویکرد کلی غلو، تقصیر و اعتدال را تبیین کرد. او تشریح کرد: در جریان غلو، اهلبیت(ع) با ویژگیهای افسانهای به تصویر کشیده میشوند، بهگونهای که پیروی عملی از آنان دشوار میشود. این نگرش، هر چند ایمان به عصمت و برتری آنان را دربردارد اما به دلیل اتکا بر ویژگیهایی که انسانها را از دنبال کردن سیره اهلبیت(ع) بازمیدارد، از اهداف اصلی الگوگیری فاصله میگیرد. در سوی دیگر، رویکرد تقصیر قرار دارد که بهگونهای اهلبیت(ع) را معرفی میکند که گاه جایگاه آنان را کمتر از شأن واقعیشان نشان میدهد. این نگرش با نادیده گرفتن ویژگیهای منحصر بهفرد اهلبیت(ع) چون عصمت و امامتی که در فرهنگ اسلامی برای آنان مقرر شده، تصویر آنان را در حد شخصیتی عادی و حتی کمتر از برخی شخصیتهای تاریخی دیگر تقلیل میدهد.
او اضافه میکند: اما رویکرد اعتدال به عنوان دیدگاهی جامع و متوازن، اهلبیت(ع) را به مثابه پیشوایانی معصوم و رهبران عملی و قابل الگوبرداری در زندگی معرفی میکند. این دیدگاه، اهلبیت(ع) را نه تنها به عنوان راهبران معنوی بلکه به عنوان الگوهای عملی و مربیان زندگی روزمره در جامعه مسلمین میشناسد. در این چارچوب اعتقادی، مسلمانان قادرند هم از نور معنوی اهلبیت(ع) بهرهمند شوند و هم در حرکت به سوی زیستی سعادتمندانه، از راهنماییهای عملی و آموزههای اخلاقی آنان در زندگی خود استفاده کنند. با انتخاب این مسیر اعتدالی، میتوان از افراط و تفریط به دور مانده و درک صحیحی از مقام و نقش اهلبیت(ع) در حیات فردی و اجتماعی داشت.
الگوبرداری از اهل بیت(ع) با نگرش اعتدالی
این پژوهشگر دینی با اشاره به ضرورت پذیرش دیدگاه اعتدالی برای الگوگیری مؤمنانه تصریح میکند: اگر اراده کنیم که اهلبیت(ع) را به عنوان الگوهای عملی در زندگی خود برگزینیم، لازم است دیدگاه اعتدالی را در پیش گیریم. این نگرش، به ما کمک میکند سیره نورانی و هدایتبخش آنان را با شرایط و مقتضیات عصر حاضر پیوند دهیم و از افتادن در دام برداشتهای تکبعدی و ناقص بپرهیزیم. با پذیرش اعتدال میتوانیم راهنمایی کامل از زندگی و روش آنان استخراج کرده و آن را در راستای تکامل دینی و اجتماعی بهکارگیریم.
حجت الاسلام کامل نواب ادامه میدهد: در فهم و تبیین سیره طیبه اهل بیت(ع)، گاهی نکات ارزشمند و آموزندهای مطرح میشود که به دلیل نبود روششناسی صحیح و جامع در تحلیل و فهم، از عمل خارج میماند. بنابراین ضروری است برای درک صحیح و بهرهبرداری عملی از سیره پاک ایشان، منطقی روشن و منسجم تدوین شود. این منطق مبتنی بر دو اصل بنیادین است؛ نخست وحدت نورانی اهلبیت عصمت و طهارت(ع)، چرا که همه آنان از یک منبع نور الهی سرچشمه میگیرند و نقشها و مسئولیتهایشان در راستای یک هدف واحد و مقدس الهی تعریف شده است. به تعبیر دیگر، هر یک از ائمه اطهار(ع) در شرایط خاص زمان خویش، همان تصمیمی را اتخاذ میفرمود که امام دیگر در همان موقعیت میگرفت. دوم، توجه به نقشه جامع الهی در هدایت بشریت که شامل ثوابت و متغیرهاست. اهلبیت(ع) در تمام اقدامات و تصمیمات خویش، براساس این نقشه الهی و با در نظر گرفتن ثوابت و متغیرهای زمان و مکان عمل میکردند. بنابراین درک صحیح سیره آنان مستلزم درک این نقشه الهی و چارچوب کلی هدایت الهی است.
۴ رکن حیاتی پیامبر(ص) و میراث جاودان اهل بیت(ع)
پژوهشگر مدرسه عالی فقاهت عالم آلمحمد(ع) به دستاوردهای بنیادین و حیاتی پیامبراکرم(ص) اشاره و بیان میکند: پیامبر اکرم(ص) چهار دستاورد بنیادین و حیاتی برای بشریت به ارمغان آورد. نخست قرآن کریم به عنوان کتاب هدایت و مظهر کلام وحیانی؛ دوم، امت اسلامی، جامعهای پویا و مبتنی بر آموزههای الهی؛ سوم، دولت اسلامی، ساختاری حکومتی برای اجرای عدل و احکام آسمانی و چهارم، رهبری عادل و هدایتگر، حاکمی که بر پایه عدالت الهی و در مسیر هدایت بشر عمل کند. پس از رحلت جانسوز آن حضرت، اهلبیت(ع) با تمام توان برای حفظ و صیانت از این دستاوردهای گرانقدر کوشیدند. حضرت علی(ع) در این مسیر، ابتدا به حفظ و حراست قرآن کریم و جلوگیری از انحرافات و تفرقه در امت اسلامی همت گمارد و سپس با تدابیر حکیمانه خویش، برای بقا و استمرار دولت اسلامی تلاش فراوان کرد، هر چند حکومت به دست غیرمعصوم افتاد. این سیاست مدبرانه حضرت، زمینه را برای احیای مرجعیت علمی و سیاسی اهلبیت(ع) در آینده فراهم کرد.
ایشان اضافه میکند: حضرت زهرا(س) پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، با قیامِ باصلابت خود، یکی از مهمترین رویدادهای سیاسی تاریخ اسلام را رقم زد. خطبه فدکیه ایشان، علاوه بر بیان فضائل امیرالمؤمنین(ع)، نقاب از زشتیها و انحرافات برداشت. این اقدام شجاعانه، هم چراغ راهی برای آگاهیبخشی به امت اسلامی بود و هم تأثیری ژرف و ماندگار بر تاریخ اسلام گذاشت. چنانکه شهید صدر در کتاب «فدک» مینویسد، قیام حضرت زهرا(س) با بصیرت و آگاهی از پیامدهای بلندمدت آن صورت گرفت، در مقابل سایر قیامها که فاقد چنین آگاهی و بصیرتی بود و نتیجهای جز پشیمانی در پی نداشت. پس از آن، بنیامیه و بنیعباس با آگاهی از حقانیت و ولایت اهلبیت(ع)، برای تضعیف مرجعیت علمی و سیاسی آنان به اعمال فشار و سرکوب دست زدند. این ظلم و ستم، از کشتن امامان معصوم(ع) تا ممانعت از ارتباط آنان با مردم و حتی قتلعام کسانی که احتمالاً از نسل امام مهدی(عج) بودند، ادامه داشت. این اعمال نشان از هراس حاکمان ستمگر از نور هدایت و ولایت اهلبیت(ع) و قدرت معنوی بیمانند آنان دارد.
مدیریت حکیمانه اهل بیت(ع)؛ الگویی برای تقویت دین و جامعه در طول تاریخ
حجتالاسلام کامل نواب در پایان با اشاره به نتایج سیره اهلبیت(ع) در تاریخ میگوید: اهلبیت(ع) با مدیریت حکیمانه و هوشمندانه خود توانستند جامعه شیعی را بهعنوان یک قدرت تأثیرگذار در بطن جامعه اسلامی تثبیت کنند. این تلاش خالصانه سبب شد در دوران امام باقر(ع) و امام صادق(ع)، مرجعیت علمی و دینی آنان بار دیگر تقویت و به اوج خود برسد. در دوران معاصر نیز سیره اهلبیت(ع) بهعنوان الگویی برجسته برای مقاومت اسلامی شناخته میشود. بهویژه در مسائلی مانند مقاومت غزه، این سیره نشاندهنده توانمندی شیعه در اداره جهانی مبتنی بر عدالت و انصاف است. در این راستا، سیره اهلبیت(ع) بهعنوان الگوی جامع در تمامی دورهها مطرح است. این سیره، نهتنها در تحلیلهای تاریخی، بلکه در عرصههای اجتماعی و سیاسی نیز قابل بهرهبرداری است و در هر شرایطی میتوان از آن بهعنوان راهنمایی برای هدایت جوامع اسلامی استفاده کرد. بنابراین، پیروی از آموزهها و روشهای اهلبیت(ع) میتواند به تقویت و انسجام دین و جامعه بشری کمک شایانی کند.
نظر شما