از ایوان طلای صحن آزادی که راهی ضریح شوی، چند قدم جلوتر دفتر کوچکی سمت راست قرار دارد که بسیاری از زائران پیش یا پس از زیارت به آن سر میزنند، چه برای گرفتن تبرکی و چه برای تحویل دادن نذری.
یکی گوشوارهاش را درمیآورد، یکی انگشتر ازدواجش را نذر کرده و آن یکی گردنبند یادگاری مادرش را هدیه میدهد. خانم سن بالایی زعفرانی را که خودش پاک کرده و بانوی جوان دیگری دسته گل سرعقدش را تحفه آورده است. انگار جنس نذرهای این دفتر هم زنانهتر هستند. اینجا دفتر نذورات رواق دارالسعاده است. همان دفتری که با همه دیگر دفاتر نذورات حرم مطهر فرق دارد، چون هم هرکه در آن خدمت میکند خانم است و هم زائرانی که به اینجا میآیند.
امانتداران خوشروی حضرت(ع)
خانم جوانی به اینجا آمده و یک جفت گوشواره طلای کوچک را به دست راضیه یوسفی، متصدی این دفتر میدهد. تعریف میکند زایمان سختی داشته و نذر کرده اگر خودش و دخترش سالم بمانند، برای زیارت به مشهد بیاید و اینها را به حضرت رضا(ع) هدیه کند. یوسفی طلا را میگیرد و پس از وزن کردن روی ترازو و دادن رسید به زن جوان، با آرزوی سلامتی و قبولی زیارت بدرقهاش میکند. این مدل گفتوگوها و درددل کردنها در اینجا همیشگی است. انگار او غیر از جمعآوری نذورات مردم، همیشه گوشی شنوا برای شنیدن قصههای نذر زائران و حرفهای دلشان دارد. کاری که به قول خودش یکی از مهمترین وظایف او است؛ «مهمترین شاخصه لازم برای کار در این قسمت، برخورد خوب با زائران است. مهربانی و خوشرویی ما حال خوب و حس مثبتی را به زائر منتقل میکند و او با خاطرهای خوب از حرم آقا(ع) میرود».
متصدی دفتر نذورات رواق دارالسعاده ویژگی دیگری را برای حضور در این فرصت خدمت، مهم میداند. او میگوید: «حس امانتداری در کار ما بسیار مهم است و همه همکاران به کمال، آن را دارند. یکی از پیشکسوتان اداره نذورات به ما توصیه میکرد یادتان باشد در پیشگاه خدا و حضرت(ع) هستید، بنابراین حس امانتداری خود را تقویت کنید. حرف ایشان همیشه در گوش من است، بهخصوص در ثبت نیت نذر افراد، دقت کامل را دارم تا نیت ناذر عیناً قید شود. من لحظه به لحظه خودم را در پیشگاه حضرت رضا(ع) میبینم. میدانم ایشان به من و خدمت من به زائرانشان نگاه میکنند و امیدوارم از من راضی باشند».
یک شغل خاص زنانه در حرم مطهر
شغل یوسفی برای خانمها یک شغل خاص است. هرچند تعدادی از خادمیاران رضوی در اداره کل نذورات حرم مطهر خدمت میکنند اما این اداره تنها چهار نیروی رسمی خانم دارد که یکی از آنها راضیه یوسفی است.
او متصدی دفتر نذورات خواهران رواق دارالسعاده است و پس از تمام شدن شیفت هشت ساعتیاش در نوبت صبح، معمولاً خادمیاران خانم دو شیفت بعدی در نوبت عصر و شب جایش را میگیرند. هرچند نیروهای رسمی و خادمیاران خانم بر حسب نیاز در دفاتر نذورات صحن جمهوری و رواق حضرت معصومه(س) هم حضور دارند اما صفر تا صد دفتر نذورات رواق دارالسعاده را خانمها میچرخانند. یوسفی میگوید: «در شیفتهای دفاتر رواق حضرت معصومه(س) و صحن جمهوری آقایان هم حضور دارند، چون زائر آقا هم به آنجا مراجعه میکند اما این دفتر فقط مختص خانمهاست. هم خادمانش خانم هستند و هم زائرانش».
این دفتر نذورات زنانه البته یکی از شلوغترین دفاتر نذورات حرم مطهر است، بهخصوص ساعات قبل و بعد از نماز که بیاغراق جای سوزن انداختن در آن نیست. در این اوقات چنان غلغله جمعیت زیاد است که کار حتی برای لحظهای متوقف نمیشود.
راضیه خانم بودن در این دفتر را به باقی دفاتر نذورات حرم مطهر ترجیح میدهد و درباره دلیلش میگوید: «این دفتر خیلی به ضریح نزدیک است برای همین حسی که زائران در اینجا دارند غیرقابل وصف است. اشکها و لبخندهایشان را به اینجا میآورند و این حسن و حال را به ما هم منتقل میکنند. شور و حالی که پیش از تشرف دارند و یا آرامش و حال خوب پس از زیارتشان دیدنی است. نیروهایی که تازه به این دفتر میآیند ممکن است اوایل استرس داشته باشند اما با همه این شلوغیها به آن عادت میکنند و از کار در این دفتر لذت میبرند».
اتفاقاً در همین دفتر، خاطره خاص دیگری هم برای یوسفی رقم خورده است؛ «چند سال پیش، خانمی از یکی از شهرهای ایران به اینجا آمد و گفت تمام حرم را گشته تا من را پیدا کند. داستان از این قرار بود که ایشان حاجتی داشت و میخواست برایش دعا کنیم. قرآن خودم را به او هدیه دادم و گفتم نذر کن و از آقا بخواه انشاءالله حاجتروا میشوی. خلاصه سال بعد آمده بود و همه دفاتر نذورات حرم مطهر را دنبال من گشته بود تا هم خبر خوب برآورده شدن حاجتش و هم نذریاش را به من تحویل بدهد».
چلهای برای توفیق خدمت در بارگاه امام مهربانی(ع)
۲۰ سالی میشود که راضیه یوسفی هر روز صبح مقصدی جز حرم مطهر امام رضا(ع) ندارد. همان بارگاهی که توفیق حضور در آن را از صاحبش خواسته است؛ «دوست داشتم در این صحن و سرا کار کنم. چله زیارت نذر کردم و حضرت رضا(ع) در حقم لطف کرده و دعایم را اجابت کردند».
۴۰ روز زیارت امام رئوف(ع) و دعا به درگاهش او را به خواستهاش میرساند و دست تقدیر، لباس خدمت در اداره نذورات را بر تنش میکند. او میگوید: «وقتی به اداره نذورات آمدم احساس کردم اینجا همانجایی است که میخواستم و روز به روز میل به بودن در اینجا در من بیشتر شد».
نخستین شیفت خدمتی راضیه خانم هم حکایت جالبی دارد. صبح روز تولد ۲۶ سالگیاش در ۲۳مرداد ۸۴ برای نخستین بار به عنوان یکی از نیروهای این اداره راهی یکی از دفاتر نذورات میشود؛ «نخستین خدمتم در همین دفتر نذورات خواهران بود که قبلاً در رواق گنبد اللهوردی خان قرار داشت. به ضریح نزدیکتر بود و برایم دفتر خاصی بود. آن موقعها سیستم نبود و همه کارها دستی انجام میشد. روز اول وقتی کارم تمام شد و دفاتر را جمع میزدیم، دائم از شدت ذوق گریه میکردم».
وقتی یوسفی آن روزها را به یاد میآورد رنگ شادی بر تمام چهرهاش مینشیند. خاطرههای شیرین آن زمان هنوز در ذهنش کمرنگ نشدهاست. او یکی دیگر از این خاطرات را برایمان میگوید؛ «روز اول یا دوم خدمتم بود که یک زائر اصفهانی به دفتری آمد که در آن بودم. گفت پس از سالها زیارت قسمتش شده اما نتوانسته غذای حضرتی بگیرد. شیفت شب بودم و غذای خودم را به او دادم. آنقدر گریه و دعایم کرد که هیچوقت چهرهاش را فراموش نمیکنم».
یکی دیگر از تجربیات شیرین خدمت در دفاتر نذورات، بستههای نمکی است که به عنوان تبرک به زائران هدیه داده میشود. زائران زیادی در طول روز برای گرفتن این بستههای تبرکی به دفاتر نذورات حرم مطهر مراجعه میکنند. زائران این تبرکیها را روی چشم میگذارند، میبوسند و اشک در چشمانشان مینشیند. یوسفی میگوید: «شادیِ دادن این تبرکیها به زائران و دعای خیری که میکنند بر روح و جانمان مینشیند. خدا میداند این بستهها به دست چه کسانی و در کجای این دنیا میرسد و عطر حرم آقا(ع) را برایشان میبرد».
نظر شما