دنیای فیلم و سریالهایی که تا مدتی پیش فضای امنی برای خانوادهها بودند، امروزه تبدیل به فضایی پر از خشم، جنایت و کینهتوزیها شده است. سیاهنمایی اجتماعی و فرهنگی در برخی فیلم و سریالها بیداد میکند و کار به جایی رسیده که تولیدکنندگان محتوای اجتماعی تا چند "سکانس خونآلود" تحویل مخاطب ندهند، آرام نمیگیرند.
گاهی حتی کار به جایی میرسد که فیلمسازان محور و مبنای فیلم یا سریال را حس تنفر و انتقام قرار میدهد تا شاید مخاطب به این بهانه محتوا را با اشتیاق بیشتری تماشا کند. این سیاست فیلمسازان نه تنها رنگ و بویی از احترام به مخاطب و تلاش برای برآورده کردن انتظارات او ندارد، بلکه کاملا توهین به سطح درک و سوءاستفاده از توجه اوست.
این شیوع خوی وحشیگری شخصیتها که روز به روز چه میان شخصیتهای جدید فیلم و سریالی و چه بین مردم حقیقی جامعه در حال گسترش است، میتواند یک پل خطرناک به سمت جنایتافزایی در جامعه باشد؛ لذا نظارت صحیح و جلوگیری از افراط در نشان دادن خصم و خشونت در سینما و شبکههای خانگی باید مورد توجه قرار بگیرد.
برای بررسی دقیقتر علت بروز خشونت بیحد و مرز سینما و محتواهای شبکه خانگی، با ۲ تن از منتقدان و فعالان سینما، رضا منتظری و توحید کنعانی گفتوگو کردیم و نظرات آنها را جویا شدیم.
مدیران بیدغدغه، مسببان ویرانی سینما
رضا منتظری در گام اول علت اصلی بروز این حجم از خشونت در سینمای خانگی را بیدغدغگی مدیران فرهنگی و عدم نظارت اساسی از سوی نهادهایی دانست که وظیفه نظارت بر کیفیت، محتوا و ساختار این آثار را به عهده دارند و معتقد بود: با نابودی ارزش هویت، فرهنگ، اصالت و انسانیت، اهمیت تولید یک اثر هنری اصیل هم از بین میرود.
به گفته منتظری با اینکه سالهای سال است که کارشناسان، منتقدان و متخصصان سینما هشدار این فاجعه را میدهند اما هنوز هم پس از وقوع آن، گوش شنوایی وجود ندارد.
این منتقد و فعال سینما در راستای نقد به فیلمسازانی که دغدغه مالی و بازگشت سرمایهشان به هر قیمتی برایشان از هر موضوع دیگری مهمتر است، گفت: بسیاری از سینماگران دغدغهمند، سالها است که خانهنشین شدهاند به دلیل اینکه حاضر نیستند به این شرایط فاجعه بار سینما تن بدهند و دست به تولید هر اثری بزنند.
خودزنی فرهنگی، آفت فیلمسازی امروز
منتظری مهمترین مسئله را در سینمای فعلی چنین عنوان کرد: حقیقت جامعه ما به آن میزانی که در فیلم و سریالها دیده میشود، خشونتبار نیست و زمانی که یک فیلمساز با یک عینک سیاه به جامعه نگاه میکند، دیگر نقاط روشن و سفید را نمیبیند و در نهایت یک تصویر سیاهنمایی شده از فرهنگ و اجتماع کشور را تحویل مخاطب میدهد. این کار یک خودزنی فرهنگی است. لازم است تولید کنندگان تلاش کنند تا تصویر خوبی از کشور و هویت فرهنگی-اجتماعیمان به جا بماند.
"دست و جیغ و هورای ما این وضع فلاکتبار را تشدید کرد." رضا منتظری یکی از دلایل مهم را در گسترش خشونت و تبدیل شدن صرف وجود آن به نوعی جذابیت، استقبال مخاطبان دانست اما مقصر اصلی را آن کسانی معرفی کرد که نام وظیفه نظارت را به دوش میکشند اما کوله بار عملشان خالی است. او در همین باره بیان کرد: اگر نهاد ناظر با بودجهای که دریافت میکند، کارش را به درستی انجام دهد، این وضعیت به بار نمیآید و تشدید نمیشود.
او همچنین در ادامه اظهار کرد: متولیان فرهنگی ما هم در خواب به سر میبرند. گاهی شعارهایی میدهند که هیچکدام به مرحله اجرا نمیرسد. تا زمانی که این مشکلات وجود دارند، نمیتوان سراغ فیلمساز و سرمایهگذار رفت چراکه آنها فقط به دنبال کسب درآمد خودشان هستند. وقتی متولی فرهنگی دلش به حال مردم نمیسوزد، انتظاری از تولیدکنندگان نیست.
باید با پخش غیرقانونی فیلمها برخورد شود
این منتقد سینما بخشی از راه چاره را برخورد قهری دانست و آن را چنین تشریح کرد: به برخی فیلم و سریالها نباید اجازه پخش داده نشود. اگر یک فیلم به صورت غیرقانونی پخش شد لازم است با عوامل و دستاندرکاران پخش آن برخورد سخت شود. برای بهبود این شرایط باید قانون باید وارد عمل شود و با همکاری و همفکری نهادهای مختلف مشکلات ساماندهی شوند.
منتظری در نهایت خاطرنشان کرد که عدم نظارت و تسری دادن خشونت و قبحزدایی آن در جامعه تبعات منفی بسیاری به همراه دارد.
خشونت، سراب جذابیت
با اینکه بسیاری از ما خشونت را در صرفا خون و خونریزی و درگیریهای جسمی میدانیم اما به عقیده توحید کنعانی شمار زیادی از اتفاقات دیگر هستند که نمادی از خشونت تلقی میشوند؛ مثل خیانتهای عاطفی، تظاهر به استفاده از مشروبات الکلی و مصرف سیگار.
کنعانی خشونت در دنیای فیلمسازی امروز را جذابیت کاذب خواند و گفت: سازندگان این موضوع را برای خود دستاویز قرار دادهاند و گاهی تنها برای جذب مخاطب و بازگشت سرمایه، سراغ ژانر درام میروند تا بتوانند از جاذبه خشونت استفاده کنند.
این منتقد و فعال سینما علت میل مخاطبان و فیلمسازان را از زاویه دیگری نیز بررسی و عنوان کرد: بروز این خشونتها را میتوان بازتابی از جامعه دانست که در سطح اجتماع به صورت پنهان جریان دارد اما به واسطه سینما و محتواهای شبکه خانگی آشکار میشود.
شاید اگر سینما یا پلتفرمهای پخش فیلم و سریال، یک قفل امن داشتند، خیالمان از روان کودکان آسودهتر بود. شاید اگر مطمئن بودیم فرزندانمان در این فضای خونین پلتفرمها امنیت دارند و دسترسیشان به فیلم و سریالهای سرشار از خشونت با محدودیت جدی مواجه است، نه یک هشدار ساده جهت رفع مسئولیت، خیالمان بابت روان سالم و آرام شهروندان امروز و فردا راحت بود.
اما حالا که خبری از قفل و کلید نیست، نگرانی بسیاری از سوی والدین ابراز میشود که به حق، نگران آینده فرزندانشان هستند و میترسند که مبادا این دسترسی گسترده به پلتفرمها و سیر جدید فیلمسازی باعث ایجاد خشم پنهان و آشکار در فرزندشان شود.
کودکان میبینند!
معصومه حاتمی، روانشناس حوزه کودکان نیز نکاتی را در همین راستا در گفتوگو با خبرنگار قدس آنلاین عنوان کرده است.
حاتمی برای اشاره بهتر به میزان تاثیرگذاری محیط بر ذهن کودک و اثر مستقیم آن بر بزرگسالی، اشارهای به سریال افعی تهران کرد و گفت: در این سریال شاهد میزان این اثرگذاری بودیم که یادآوری یکی از اصول مهم علم روانشناسی بود؛ کودکان هر چیزی را که در سن پایینتر از ۷ تا ۸ سالگی میبینند یا میشنوند، به طور مستقیم بر آیندهشان تاثیر میگذارد.
معصومه حاتمی در ادامه صحبتهایش اظهار کرد که طبق تحقیقات صورت گرفته، نسل جدید پرخاشگرتر از نسلهای قبل شدهاند و بخش قابل توجهی از این آمار، ارتباط مستقیمی با ترویج خشونت در بسترهای مختلف از جمله سینما و شبکه خانگی دارد چراکه امروزه کودکان دیگر الگوی خود را از والدین و دوستانشان انتخاب نمیکنند و به سلبریتیها و بعضا شخصیتهای مجازی روی آوردهاند.
این روانشناس در نهایت تفاوت میزان تاثیرپذیری کودکان و نوجوانان را چنین بیان کرد: کودکان معمولا الگوپذیری بالاتری از والدین دارند و به همین دلیل میزان اثرپذیری آنها از شخصیتهای فیلم و سریالها کمتر و به دنبال آن، اصلاح آنها نیز آسانتر است اما در دوره نوجوانی تاثیرپذیری فرد کاهش پیدا کرده، اثر منفی بیشتر نفوذ میکند و خشم ناشی از تماشای این فیلم و سریالها ماندگارتر خواهد بود.
تکتم شریفی نژاد - خبرنگار تحریریه جوان قدس
...
نظر شما