در نگاه نخست ممکن است به نظر برسد هیئتهای مذهبی تنها به ایام خاص مانند محرم و صفر محدود هستند و بیشتر بر شور و هیجان تکیه دارند اما در واقع این تشکیلات مذهبی و فرهنگی در طول سال نیز نقشهای مهم و متعددی ایفا میکنند. هیئتها به ویژه آنهایی که به سطح «هیئت تراز» میرسند، میتوانند محلی برای سازماندهی و تربیت نیروهای مؤثر اجتماعی و دینی باشند.
در این گفتوگو با محمدمهدی نجاتی، کارشناس فرهنگی به بررسی کارکردهای آموزشی، اجتماعی و تشکیلاتی هیئتها در طول سال و جایگاه آنها در ایجاد تحولی مثبت در جامعه پرداختهایم.
ظاهراً شما معتقدید هیئتهای عزاداری باید تشکیلاتی باشند. به طور خاص، در مورد هیئت تراز چه ایدههایی دارید؟
بله، وقتی در یک روستا هیئتی برای دهه عزاداری برگزار میشود، مردم خود هزینههای آن را تأمین کرده و از صفر تا صد کار را انجام میدهند. این در واقع همان واحد مالی تشکل هیئت است. در این فرایند، یک گروه از زنان روستا تبلیغات انجام میدهند، گروهی دیگر انتظامات و تعدادی هم وظیفه تدارکات را بر عهده دارند. اینها در یک هیئت کوچک سنتی در مقیاس یک روستا به خوبی قابل مشاهده است. در هیئتهای بزرگتر این ساختارها دقیقتر و گستردهتر است و حتی ممکن است شامل اساسنامه، شورای تشکیلات، سلسله مراتب و برنامهریزی دقیق باشد. به عبارت دیگر هیئتهای بزرگتر به طور ساختاری شبیه یک سازمان و تشکیلات عمل میکنند.
پس آیا میتوان هیئتهای بزرگ را نمونهای از هیئتهای تراز انقلاب اسلامی به حساب آورد و به دیگران معرفی کرد؟
دقیقاً. هیئتهای تراز باید به احیا و بازپروری کارکردهای اصلی خود بپردازند. هیئت میتواند و باید کارکرد آموزشی داشته باشد. در برخی هیئتها این کارکرد وجود دارد اما در بسیاری دیگر هنوز به طور کامل محقق نشده است. به عنوان مثال هیئتها میتوانند آموزشهایی در زمینه مهارتهای زندگی، استحکام خانواده، تربیت اخلاقی و پرورش روحیه حماسی و انگیزشی ارائه دهند. اما پرسش اینجاست چرا این همه حسینیه و تکیه که در کشور وجود دارد، فقط در ایام خاص برای مراسم عزاداری استفاده میشوند و چرا برنامهریزی نمیشود که هیئتها در قالب یک تشکل دینی عامالمنفعه فعالیتهای اجتماعی، خیریه و اصلاحی را در شهر و روستاهای خود انجام دهند؟ در هیئتهای بزرگتر این کارکردها به صورت محدود و جزئی وجود دارد، اما هنوز کمتر هیئتی به سطح و مرتبه واقعی هیئت تراز رسیده است.
اگر هیئت تراز تنها بر اساس کمیت اندازهگیری شود و به بزرگ بودن هیئت وابسته باشد، چگونه میتوان مدل هیئت تراز را به هزاران هیئت کوچک در سراسر کشور گسترش داد؟
نه، این طور نیست. هیئت تراز در واقع یک هیئت انسانساز و تشکیلاتساز است. به عنوان مثال در دهه نخست انقلاب هیئتهایی را شاهد بودیم که نقش بزرگی در شکلگیری جریانهای سیاسی و انقلابی داشتند و به هیئتهای مؤتلفه اسلامی تبدیل شدند. همچنین در دورههای اخیر دفاع از مردم لبنان و غزه، هیئتها نقش مهمی در تزریق روحیه جهاد و حماسه به جوانان مسلمان ایفا کردهاند. این هیئتها با اشعار قوی و سبکهای جدید، روحیه جهاد و شهادتطلبی را در جوانان مسلمان تقویت کردهاند. به طور کلی هیئتها در دورههای حساس تاریخ شیعه همواره نقش حماسی و انگیزشی خود را بازتولید کردهاند و با این کار به ترویج فرهنگ مقاومت و ظلمستیزی پرداختهاند.
شما تأکید دارید هیئت تراز باید هیئت انسانساز و تشکیلاتساز باشد. منظور شما از انسانسازی در هیئت فقط اثر وضعی حضور افراد در مراسم مذهبی است یا مقصودتان فراتر از این است؟
هیئت در واقع یک تشکل عضومحور و همزمان مخاطبمحور است. بُعد تربیت نیرو و کادرسازی یا همان آدمسازی هیئت باید در دو گروه هدف به منصه ظهور برسد: اول در گروه اعضای هیئت، یعنی کسانی که مسئولیتها را بر عهده دارند و دوم در گروه شرکتکنندگان در مراسمات که ممکن است به صورت فصلی، مناسبتی یا حتی به طور تصادفی به هیئت بیایند. بر این اساس، بستههای تربیتی هیئت برای اعضای شناسنامهدار و مسئول باید جامعتر و کاملتر باشد. اینکه از دو دهه پیش، افراد زیر علم مداحان معروف معمولاً ۱۷ تا ۳۵ سال سن دارند، نشان میدهد برخی هیئتها نتوانستهاند نیروهای خود را پس از گذشت سالها نگه دارند. هیئت انسانساز باید این توانایی را داشته باشد که افراد را از مرحله صرف تماشاگر بودن به مرحله فعالی و مسئولیتپذیری در هیئت تبدیل کند.
هیئت انسانساز هیئتی است که افراد مؤثر و مفید آن در جامعه و محیط پیرامونی خود شناخته شده و زبانزد باشند. اعضای چنین هیئتهایی باید اخلاقمدار و انقلابیگرا باشند و رفتارشان به گونهای باشد که روی دیگران تأثیر بگذارد.
چه راهکارهای عملیاتی خاصی برای انسانسازی در هیئت تراز پیشنهاد میکنید؟
برای بازتولید و بازطراحی مدلهای آدمسازی در هیئت باید از ابزارهای تربیتی موجود در چرخه برنامهریزی مجالس عزاداری اهل بیت عصمت و طهارت(ع) استفاده کرد. این برنامهها باید دقیقاً مطابق با سیره عملی اهل بیت(ع) برنامهریزی و اجرا شوند. در سیره اهل بیت(ع) اشکال مختلف اثرگذاری تربیتی در مسیر انسانسازی و تربیت وجود دارد که میتوان از آنها الگو گرفت. به عنوان مثال حضرت سیدالشهدا(ع) در مواجهه با حر بن یزید ریاحی از اصل تربیتی «تغافل» به بهترین شکل استفاده کرد. در برخورد با قاسم بن الحسن(ع) بر ضرورت شناخت و انتخاب آگاهانه شهادت تأکید کرد. همچنین روحیه حماسی مادرانی همچون اموهب را تقویت و تمجید و در برخورد با غلام سیاه، اصل تکریم شخصیت را رعایت کرد، این رفتارها نمونههایی از اثرگذاری تربیتی هستند که میتوانند در هیئتها پیادهسازی شوند.
و نکته پایانی که لازم میدانید اشاره کنید، چیست؟
معتقدم هیئتها هنوز نتوانستهاند کارکرد رسانهای و بصیرتی خود را احیا کنند. هیئتها باید مخاطبان خود را از سطح شور و هیجان صرف به سطح شعور و محتوا منتقل کنند. هیئت باید بتواند از میان مخاطبان عام، افراد خاص تربیت کند و اعضای خود را پس از دو سال فعالیت در هیئت به رشد و شکوفایی معرفتی ملموس برساند. این رشد باید در رفتار و سکنات اعضای هیئت تجلی یابد به گونهای که زندگی آنان مطابق با مدل زندگی مورد پسند اهل بیت عصمت و طهارت(ع) باشد.
نظر شما