حوادث خبرساز چند روز گذشته در نظام سلامت مانند نابینایی ۹ بیمار، فوت ۷۰ بیمار دیالیزی و آتشسوزی بیمارستانها، زنگ خطر جدی برای نظام سلامت به صدا درآورده است که شاید اصلیترین دلیل بروز این حوادث نبود نظارت مؤثر از سوی سازمانهای مربوطه است و همین اتفاقات بیاعتمادی مردم به سیستم درمانی را تشدید میکند.
نابینا شدن بیماران بیمارستان چشم پزشکی، فوت ۷۰ بیمار دیالیزی به دلیل استفاده از داروی بی کیفیت و آتش سوزی در بیمارستان قائم در رشت که موجب فوت بیماران شد، داغی بود که نظام سلامت بر دل هموطنان گذاشت. در بحث اصلی که میتوان گفت نبود نظارت درست بر خدمات درمانی و پزشکی در ۳ حادثه اخیر نقش پررنگتری را ایفا میکند.
باید به این موضوع توجه داشت با تکرار این اتفاقات مسیر بی اعتمادی به پزشکان و کادر درمان آغاز میشود، و از همین رو گاه افراد را مجبور به درمان خودسرانه میکند که ترجیح میدهند به جای اینکه جان خود را در دست پزشکان بسپارند برای درمان به سراغ فضای مجازی و افراد غیرپزشک بروند.
آمار و وضعیت قصور پزشکی در ایران
در ایران، آمارهای رسمی و غیررسمی نشاندهنده وضعیت نگرانکنندهای در زمینه قصور پزشکی است. بر اساس اعلام پزشکی قانونی پروندههای بررسی شده در کمیسیونهای تخصصی در سال ۱۴۰۰، ۳۰ هزار و ۹۵۳ و در سال ۱۳۹۹، ۲۹ هزار و ۳۱۳ پرونده به ثبت رسیده است که این آمار نسبت به سال های قبل رشد ۵.۶ درصدی داشته است.
از سوی دیگر، آمارهای غیررسمی حاکی از آن است که سالانه حدود ۴۵ هزار نفر در کشور به دلیل خطاهای پزشکی و دارویی آسیب میبینند. همچنین، برآورد میشود که حدود ۳ هزار نفر به دلیل این اشتباهات جان خود را از دست میدهند.
همچنین اردیبهشت امسال معاون انتظامی سازمان نظام پزشکی کشور گفت: «سال گذشته ۱۰۰ مورد پرونده پزشکی در هیئتهای انتظامی این سازمان تشکیل شده که در مقایسه با سال ۱۴۰۰، ۳۰ درصد افزایش داشته است که ۲۰ درصد شکایتها مربوط به جراحی زیبایی است.»
یکی از عوامل اصلی در افزایش شکایات و موارد قصور پزشکی در ایران، کمبود امکانات، فشار کاری بالا بر پزشکان، و رعایت نکردن استانداردهای درمانی است. همچنین، نبود سیستمهای نظارتی مؤثر و شفافیت در گزارشدهی موارد خطا نیز از مشکلات عمده در این حوزه به شمار میرود.
رعایت حقوق بیمار و دریافت مطلوب خدمات سلامت حق بیمار است. همچنین اطلاعات باید به نحو مطلوب و به میزان کافی در اختیار بیمار قرار گیرد تا در این مسیر بهترین انتخاب صورت گیرد و فرد بیمار از خدمات درست در مراکز درمانی استفاده درست کند و با نهایت آرامش خاطر به درمان خود بپردازد.
اما در مواقعی بی توجهی به بیمار موجب میشود تا شاهد نارضایتی افرادی باشیم که دچار بی اعتمادی و نگرانی از روند کار کادر درمان میشوند و اگر پزشکی هم کار خود را به درستی انجام دهد در اینجاست که تر و خشک با یکدیگر میسوزند.
اما وزارت بهداشت کجای کار قرار دارد؟
وزارت بهداشت کجاست؟ سازمان نظام پزشکی کجاست؟ واقعاً اگر چنین حوادثی در کشورهای دیگر رخ میداد مسئولان برای برخورد با چنین تخلفاتی چه میکردند؟ در ذهن نمیگذرد که کادر درمان یک بیمارستان با استفاده داروی اشتباه، وسایل پزشکی آلوده وارد عمل شود و حوادث مرگباری رخ دهد اما رؤسای این بیمارستانها توبیخ یا برکنار نشوند! بلکه با صدور بیانیه این خطاهای فاجعه آفرین رو توجیح کنند.
چگونه میشود ۹ بیمار در یک اتاق عمل توسط پنج جراح چشم پزشک عمل ساده آب مروارید انجام دهند و بعد از چند روز همگی کور و نابینا شوند؟
قصور پزشکی یا تقصیر پزشکی؟
میثم مهدیار، جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه گفت: ما یک مقوله تفسیر پزشکی و قصور پزشکی داریم، در اتفاق تقصیر پزشکی در فرایند تشخیص و درمان توسط پزشک اتفاق میافتد که با توجه به اینکه هر بیماری و عارضهای یک شکل منحصر به فردی دارد نیز پزشک در تشخیص آن دچار اشتباه میشود و خطایی را مرتکب میشود.
وی افزود: در قصور پزشکی اتفاقات ناشی از اهمالها، سستیها و خطای ارادی فرد در جریان تشخیص و درمان است که با تفسیر پزشکی متفاوت است، در واقع میتوان گفت؛ یعنی تفسیر پزشکی قابل جلوگیری نیست اما قصور پزشکی قابل جلوگیری است و برای همین در محاکم قضائی تقصیر پزشکی با مجازات کیفری مواجه نمیشود ولی قصور پزشکی مواجه میشود و مسئلهای که اتفاق میافتد این است که قصور پزشکی ناشی از مسائل فردی و شخصی نیست بلکه مسائل ساختاری هم ممکن است در تفسیر و قصور پزشکی دخیل باشند ولی در تقصیر پزشکی قابل پیشگیری نیست.
به گفته وی؛ ساختار نظام سلامت ما به علت اشکالاتی که دارد موجب افزایش قصور پزشکی میشود.
مهدیار ادامه داد: به واسطه تهدیدهایی که از سمت مراکز درمانی و افراد صورت میگیرد، آمار دقیقی از قصور پزشکی وجود ندارد و افراد وارد فرایند طرح شکایت و دعوا نمیشوند که براساس این عوامل نمیتوانیم آمار دقیقی را ارائه دهیم، مگر اینکه پزشکی قانونی آماری را شرح دهد.
این جامعه شناس خاطر نشان کرد: پزشکی قانونی نیز گزارش واضح و روشنی را ارائه نمیدهد و در این حیطهها از حقوق بیماران دفاع نمیشود و مهمترین عامل ساختاری که سبب افزایش قصور پزشکی میشود، تعارض منافعی است که در طی مدیریت سلامت اتفاق میافتد، یعنی اگر اتفاق و قصور پزشکی رخ دهد، قصور پزشکی توسط خود پزشکان مورد بررسی قرار میگیرد و اگر فردی در اثر یک عملیات پزشکی دچار آسیب شود و شکایت صورت گیرد نیز توسط پزشکان، صنف پزشکان، نظام پزشکی و دانشگاههای علوم پزشکی داوری نهایی انجام میشود.
وی افزود: همان پزشکان و نمایندگان گروههای پزشکی نظر میدهند و اعمال عدالت در این شرایط غیر ممکن میشود و شکایت در این حوزهها به نتیجهای نمیرسد. این نوع نگاه به بیمار و بیماری در ایران و نظام سلامت دولتی ما به سمت درمان محوری رفته است و از پیشگیری محوری جلوگیری کرده است و به جای اینکه پیشگیری محوری را رو پیگیری کند به دلیل همین تعارض منافع سمت درمان محوری رفته است و کالایی شدن پزشکی محصول این تعارض منافع است.
مهدیار خاطرنشان کرد: در نظام سلامتی ما هم ارائه خدمات پزشکی و خرید خدمات پزشکی با صنف پزشکان است و بیمههای سلامت به ذیل وزارت بهداشت منتقل شدهاند که ناظر و داور این روندها صنف پزشکان هستند.
نظر شما