به گزارش قدس خراسان، یکی از نقدهای اساسی که همواره مدیران پدیده به سهامداران اعلام میکنند این است که سهامداران از پدیده بد نگویند و به اصطلاح شاخهای که روی آن نشستهاند را قطع نکنند!
شاید این گفته برای حفظ منافع سهامداران و جذب سرمایهگذار تا حد زیادی درست به نظر برسد اما در مقابل این پرسش مطرح میشود تا چه اندازه همافزایی و یکدستی در میان مسئولان تصمیمگیر در پدیده شاندیز موجب شده سهامداران این احساس را داشته باشند که روزهای روشنتری در انتظار صبر ده ساله آنان است؟
در سال ۸۳ زمانی که شرکت سرمایهگذاری پدیده شاندیز با نام «شرکت سرمایهگذاری کاوشگران سهام» به ثبت رسید و در سال ۸۷ به «شرکت توسعه بینالمللی صنعت گردشگری پدیده شاندیز» تغییر نام داد انتظار نمیرفت پس از فراز و نشیبهای بسیار، یک رکود کامل ده ساله خالق پدیده با حمایت دستگاه قضا برگردد و البته در کسب رضایت سهامداران ناکام باشد و بعد از تغییرات جدید مدیریتی در ماههای اخیر درست در زمانی که پای سرمایهگذاران چینی برای تکمیل پروژه کیش و مشهد به پدیده باز شده، به یک باره خبر استعفای مدیر عامل گروه شرکتهای پدیده در میان سهامداران این شرکت دست به دست شود.
برای پدیده و سهامدارانش که تقریباً با آمد و شدها خو گرفتهاند و گویی با رشد باثبات بیگانهاند چندان بودن و آمدن افراد دیگر دغدغه نیست و آنچه خواست آنان به شمار میرود خروج از این بلاتکلیفی و در نهایت بازگشت داراییهای آنان با قیمتی منطقی پس از یک دهه سهامداری است اما نکاتی در پیام ویدئویی حامد واعظزاده، مدیر عامل گروه شرکتهای پدیده در تأیید خبر استعفای او وجود دارد که توجه به آنان خالی از لطف نیست!
حمایت ادامهدار دستگاه قضا از پدیده
او در این پیام خود ضمن تأکید بر اینکه پدیده برای جذب سرمایهگذار نیاز به آرامش دارد، عنوان کرده است: «پدیده ۸۰همت سرمایه دارد اما مالک هیچ یک از سرمایههای خود نیست، پدیده در حدود ۸۰۰میلیارد تومان بدهی دارد که روز به روز در حال افزایش است. در مشهد یک میلیون و ۵۰ هزار مترمربع زیربنا داریم اما مجوز ما ۳۸۰ هزار مترمربع است. در کیش اظهارنامه فسخ قرارداد داریم و مالک دارایی خود نیستیم». واعظزاده در تکمیل صحبتهایش گفته است: «بزرگترین حامی ما در مشهد دستگاه قضاست و نامه ایام فوقالعاده که ارزش آن ۵ هزار میلیارد تومان است را خطاب به شهرداری شاندیز گرفتهایم که با وجود آن میتوانیم با شهرداری شاندیز برای اخذ مجوزات خود با پرداخت هزینه ۱۰سال قبل کنار بیاییم».
مالکی که ملک ندارد!
اگر بخواهیم به این پرسش پاسخ بدهیم که چرا پدیده ۸۰همت سرمایه دارد اما مالک هیچ یک نیست در مجموع باید گفت عمدهترین دلیلی که موجب میشود این شرکت مالکیت داراییها را به صورت مستقیم بر عهده نداشته باشد تغییر ساختار مالکیت آن به سهامداری در پذیرش شرکت به عنوان یک شرکت سهامی عام در بورس اوراق بهادار تهران در سال ۱۳۹۰ است.
طبق برخی گزارشها، تعداد سهامداران پدیده شاندیز به چند صد هزار نفر میرسد که برخی منابع تعداد سهامداران را ۱۲۰ تا ۱۷۰ هزار نفر پیشبینی کردهاند و گفته شده است در حدود ۷۰هزار نفر از این سهامداران، خراسانیاند اما شرایط بازار و تحلیلها نشان میدهد در چند ماه اخیر سهام خرد در قیمتهای پایین در حال جمعآوری توسط عدهای است که میدانند «خبری در راه است»... بنابراین تعداد سهامداران در حال تغییر است و اعلام دقیق تعداد سهامداران باید از طریق منابع رسمی بورس یا شرکت پدیده شاندیز صورت بگیرد.
از سوی دیگر این شرکت به دلیل وجود مشکلات مالی و بدهیهای انباشته، بسیاری از داراییها و پروژههای خود را به عنوان تضمین یا تسویه حساب بدهیها به طلبکاران با هدف جبران خسارتهای وارده به سهامداران و بازگشت اعتماد عمومی واگذار کرد. این موضوع شامل زمینها، ساختمانها و پروژههای نیمهتمام نظیر پروژه پدیده شاندیز مشهد، پروژه پدیده کیش، زمینهای رامسر و بخشی از سهام شرکت میشود که واگذاری آنها موجب شد پدیده کمتر از گذشته دارایی در اختیار داشته باشد.
شفافیت؛ اصلی برای جذب سرمایهگذار خارجی
نبود شفافیت در مدیریت مالی در سالهای گذشته به ویژه در دوران رکود ده ساله یکی دیگر از دلایلی است که موجب شده بخشی دیگر از داراییها از دسترس مستقیم شرکت خارج و سرمایههای پدیده صرف هزینههای غیرمولد شود. پس از پلمب دفاتر در سال ۱۳۹۳، چالشهای حقوقی و قضایی بسیاری برای پدیده پیش آمد و سبب شد بسیاری از داراییهای پدیده تحت نظارت دستگاه قضا قرار بگیرد و بخشی از داراییها به عنوان ضمانت برای رفع مشکلات حقوقی به نهادهای مختلف منتقل شود که از جمله آن میتوان از بانک صادرات یاد کرد.
قراردادهای غیرشفاف یکی دیگر از مشکلات پدیده است که از نمونههای مهم آن میتوان به قرارداد افسانهسازان در کیش اشاره کرد که وجود این قرارداد و نبود شفافیتهای لازم مالی موجب شده سرمایهگذار ۱/۵ میلیارد دلاری چینی با وجود امضای تفاهمنامه همکاری، کمی از ادامه کار و رسیدن به یک توافق قطعی دلسرد شود. این روزها اقاله قرارداد افسانهسازان در کیش یک موضوع با اهمیت برای ورود سرمایهگذار خارجی به شمار میرود به نحوی که تحقق سریع آن یک ضرورت برای ادامه حیات پدیده کیش در پیام ویدئویی واعظزاده عنوان شده است.
۸۰۰ میلیارد تومان بدهی پدیده شاندیز نه تنها شامل وامهای بانکی است بلکه شامل پرداختهای معوق به پیمانکاران، سهامداران و طلبکاران خصوصی میشود که به دلیل مشکلات مدیریتی یا نبود منابع مالی، شرکت نتوانسته در زمان مناسب بدهی خود را تسویه کند و در نهایت میتوان این گونه گفت که در حال حاضر شرکت پدیده شاندیز بیشتر نقش مدیریتی و توسعهای دارد و مالک مستقیم داراییهای خود نیست.
نقش تورم در افزایش بدهیهای پدیده
کارشناسان معتقدند عدم جذب سرمایهگذار و تورم؛ تکمیل پروژههایی مانند پدیده کیش و شاندیز مشهد را با تأخیر و هزینههای بالا مواجه کرده است. در ابتدای راه، پدیده شاندیز برای گسترش و توسعه پروژهها از وامهای بانکی و اعتبارات تجاری زیادی استفاده کرد اما باز هم به دلیل نبود شفافیت در مدیریت مالی و ناتوانی در پرداخت بدهیها این وامها تبدیل به بدهی انباشته شد.
پدیده پس از ورود به بورس و تبدیل به شرکت سهامی عام پدیده شاندیز برای تأمین منابع مالی از طریق فروش سهام اقدام کرد، اما به دلیل سهامفروشی گسترده با قیمت حبابی اعتماد عموم کاهش یافت و ارزش سهام پایین آمد در نتیجه فشار به شرکت برای پرداخت بدهیها و تأمین نقدینگی بیشتر شد و به نحو دیگری انباشت بدهیها را به دنبال داشت و این روزها اگر دلسوزی مدیریتی وجود دارد این پرسش مطرح میشود که اگر منافعی برای سهامداران و مجموعه شرکت در انجام کاری دیده میشود چرا برای آن گره کوری به اسم تفاهم وجود دارد؟
مگاپروژه پدیده در شاندیز برای توسعه صنعت گردشگری خلق شد و روزگاری بزرگترین کارگاه عمرانی کشور در شمال شرق کشور محسوب میشد اما شاید بتوان گفت آنچه موجب شد این پروژه از مسیر اصلی خود خارج شود زیادهخواهی در کنار سوءمدیریت بوده و هست.
در هر حال زمانی سهامدار میتواند با امید بهتر به انتظار سودآوری از این پروژه بنشیند و به اصطلاح با مطالبهگری خود به پروژه آسیب نزند و شاخهای که روی آن نشسته را قطع نکند که در بررسی اقدامهای مدیران به همگرایی و تصمیمگیریهای سازنده برسد. نتایج جدا از خوب و بد بودن آن کارنامه گویای پدیده شاندیز است و اگر امید و دلخوشی باشد قطعاً سهامداران حامیان اصلی این مگاپروژه بیش از گذشته خواهند بود اما گویا تکمیل پدیده بیش از گذشته تبدیل به یک افسانه در سالهای دور شده است.
در سال ۸۳ زمانی که شرکت سرمایهگذاری پدیده شاندیز با نام «شرکت سرمایهگذاری کاوشگران سهام» به ثبت رسید و در سال ۸۷ به «شرکت توسعه بینالمللی صنعت گردشگری پدیده شاندیز» تغییر نام داد انتظار نمیرفت پس از فراز و نشیبهای بسیار، یک رکود کامل ده ساله خالق پدیده با حمایت دستگاه قضا برگردد و البته در کسب رضایت سهامداران ناکام باشد و بعد از تغییرات جدید مدیریتی در ماههای اخیر درست در زمانی که پای سرمایهگذاران چینی برای تکمیل پروژه کیش و مشهد به پدیده باز شده، به یک باره خبر استعفای مدیر عامل گروه شرکتهای پدیده در میان سهامداران این شرکت دست به دست شود.
برای پدیده و سهامدارانش که تقریباً با آمد و شدها خو گرفتهاند و گویی با رشد باثبات بیگانهاند چندان بودن و آمدن افراد دیگر دغدغه نیست و آنچه خواست آنان به شمار میرود خروج از این بلاتکلیفی و در نهایت بازگشت داراییهای آنان با قیمتی منطقی پس از یک دهه سهامداری است اما نکاتی در پیام ویدئویی حامد واعظزاده، مدیر عامل گروه شرکتهای پدیده در تأیید خبر استعفای او وجود دارد که توجه به آنان خالی از لطف نیست!
حمایت ادامهدار دستگاه قضا از پدیده
او در این پیام خود ضمن تأکید بر اینکه پدیده برای جذب سرمایهگذار نیاز به آرامش دارد، عنوان کرده است: «پدیده ۸۰همت سرمایه دارد اما مالک هیچ یک از سرمایههای خود نیست، پدیده در حدود ۸۰۰میلیارد تومان بدهی دارد که روز به روز در حال افزایش است. در مشهد یک میلیون و ۵۰ هزار مترمربع زیربنا داریم اما مجوز ما ۳۸۰ هزار مترمربع است. در کیش اظهارنامه فسخ قرارداد داریم و مالک دارایی خود نیستیم». واعظزاده در تکمیل صحبتهایش گفته است: «بزرگترین حامی ما در مشهد دستگاه قضاست و نامه ایام فوقالعاده که ارزش آن ۵ هزار میلیارد تومان است را خطاب به شهرداری شاندیز گرفتهایم که با وجود آن میتوانیم با شهرداری شاندیز برای اخذ مجوزات خود با پرداخت هزینه ۱۰سال قبل کنار بیاییم».
مالکی که ملک ندارد!
اگر بخواهیم به این پرسش پاسخ بدهیم که چرا پدیده ۸۰همت سرمایه دارد اما مالک هیچ یک نیست در مجموع باید گفت عمدهترین دلیلی که موجب میشود این شرکت مالکیت داراییها را به صورت مستقیم بر عهده نداشته باشد تغییر ساختار مالکیت آن به سهامداری در پذیرش شرکت به عنوان یک شرکت سهامی عام در بورس اوراق بهادار تهران در سال ۱۳۹۰ است.
طبق برخی گزارشها، تعداد سهامداران پدیده شاندیز به چند صد هزار نفر میرسد که برخی منابع تعداد سهامداران را ۱۲۰ تا ۱۷۰ هزار نفر پیشبینی کردهاند و گفته شده است در حدود ۷۰هزار نفر از این سهامداران، خراسانیاند اما شرایط بازار و تحلیلها نشان میدهد در چند ماه اخیر سهام خرد در قیمتهای پایین در حال جمعآوری توسط عدهای است که میدانند «خبری در راه است»... بنابراین تعداد سهامداران در حال تغییر است و اعلام دقیق تعداد سهامداران باید از طریق منابع رسمی بورس یا شرکت پدیده شاندیز صورت بگیرد.
از سوی دیگر این شرکت به دلیل وجود مشکلات مالی و بدهیهای انباشته، بسیاری از داراییها و پروژههای خود را به عنوان تضمین یا تسویه حساب بدهیها به طلبکاران با هدف جبران خسارتهای وارده به سهامداران و بازگشت اعتماد عمومی واگذار کرد. این موضوع شامل زمینها، ساختمانها و پروژههای نیمهتمام نظیر پروژه پدیده شاندیز مشهد، پروژه پدیده کیش، زمینهای رامسر و بخشی از سهام شرکت میشود که واگذاری آنها موجب شد پدیده کمتر از گذشته دارایی در اختیار داشته باشد.
شفافیت؛ اصلی برای جذب سرمایهگذار خارجی
نبود شفافیت در مدیریت مالی در سالهای گذشته به ویژه در دوران رکود ده ساله یکی دیگر از دلایلی است که موجب شده بخشی دیگر از داراییها از دسترس مستقیم شرکت خارج و سرمایههای پدیده صرف هزینههای غیرمولد شود. پس از پلمب دفاتر در سال ۱۳۹۳، چالشهای حقوقی و قضایی بسیاری برای پدیده پیش آمد و سبب شد بسیاری از داراییهای پدیده تحت نظارت دستگاه قضا قرار بگیرد و بخشی از داراییها به عنوان ضمانت برای رفع مشکلات حقوقی به نهادهای مختلف منتقل شود که از جمله آن میتوان از بانک صادرات یاد کرد.
قراردادهای غیرشفاف یکی دیگر از مشکلات پدیده است که از نمونههای مهم آن میتوان به قرارداد افسانهسازان در کیش اشاره کرد که وجود این قرارداد و نبود شفافیتهای لازم مالی موجب شده سرمایهگذار ۱/۵ میلیارد دلاری چینی با وجود امضای تفاهمنامه همکاری، کمی از ادامه کار و رسیدن به یک توافق قطعی دلسرد شود. این روزها اقاله قرارداد افسانهسازان در کیش یک موضوع با اهمیت برای ورود سرمایهگذار خارجی به شمار میرود به نحوی که تحقق سریع آن یک ضرورت برای ادامه حیات پدیده کیش در پیام ویدئویی واعظزاده عنوان شده است.
۸۰۰ میلیارد تومان بدهی پدیده شاندیز نه تنها شامل وامهای بانکی است بلکه شامل پرداختهای معوق به پیمانکاران، سهامداران و طلبکاران خصوصی میشود که به دلیل مشکلات مدیریتی یا نبود منابع مالی، شرکت نتوانسته در زمان مناسب بدهی خود را تسویه کند و در نهایت میتوان این گونه گفت که در حال حاضر شرکت پدیده شاندیز بیشتر نقش مدیریتی و توسعهای دارد و مالک مستقیم داراییهای خود نیست.
نقش تورم در افزایش بدهیهای پدیده
کارشناسان معتقدند عدم جذب سرمایهگذار و تورم؛ تکمیل پروژههایی مانند پدیده کیش و شاندیز مشهد را با تأخیر و هزینههای بالا مواجه کرده است. در ابتدای راه، پدیده شاندیز برای گسترش و توسعه پروژهها از وامهای بانکی و اعتبارات تجاری زیادی استفاده کرد اما باز هم به دلیل نبود شفافیت در مدیریت مالی و ناتوانی در پرداخت بدهیها این وامها تبدیل به بدهی انباشته شد.
پدیده پس از ورود به بورس و تبدیل به شرکت سهامی عام پدیده شاندیز برای تأمین منابع مالی از طریق فروش سهام اقدام کرد، اما به دلیل سهامفروشی گسترده با قیمت حبابی اعتماد عموم کاهش یافت و ارزش سهام پایین آمد در نتیجه فشار به شرکت برای پرداخت بدهیها و تأمین نقدینگی بیشتر شد و به نحو دیگری انباشت بدهیها را به دنبال داشت و این روزها اگر دلسوزی مدیریتی وجود دارد این پرسش مطرح میشود که اگر منافعی برای سهامداران و مجموعه شرکت در انجام کاری دیده میشود چرا برای آن گره کوری به اسم تفاهم وجود دارد؟
مگاپروژه پدیده در شاندیز برای توسعه صنعت گردشگری خلق شد و روزگاری بزرگترین کارگاه عمرانی کشور در شمال شرق کشور محسوب میشد اما شاید بتوان گفت آنچه موجب شد این پروژه از مسیر اصلی خود خارج شود زیادهخواهی در کنار سوءمدیریت بوده و هست.
در هر حال زمانی سهامدار میتواند با امید بهتر به انتظار سودآوری از این پروژه بنشیند و به اصطلاح با مطالبهگری خود به پروژه آسیب نزند و شاخهای که روی آن نشسته را قطع نکند که در بررسی اقدامهای مدیران به همگرایی و تصمیمگیریهای سازنده برسد. نتایج جدا از خوب و بد بودن آن کارنامه گویای پدیده شاندیز است و اگر امید و دلخوشی باشد قطعاً سهامداران حامیان اصلی این مگاپروژه بیش از گذشته خواهند بود اما گویا تکمیل پدیده بیش از گذشته تبدیل به یک افسانه در سالهای دور شده است.
نظر شما