سیزدهم ماه رجب سالروز ولادت پربرکت سیدالوصیین و امامالمتقین الامام امیرالمؤمنین(ع) است. مرحوم شیخ اقدم و اجل مفید در کتاب ارزشمند الارشاد (ج۱، ص ۵) درباره ولایت آن حضرت مینویسد: هیچ مولودی پیش از علی(ع) در خانه خدا متولد نشد و پس از او هم متولد نخواهد شد و این بهخاطر آن است که خداوند، علی(ع) را مورد تجلیل و احترام قرار داده است. جناب گنجی شافعیمذهب در کتاب کفایة الطالب: ۴۰۷ میگوید: امیرالمؤمنین(ع) در مکه در بیتالله الحرام در شب جمعه سیزدهم ماه رجب سال ۳۰ از عامالفیل متولد شد و هیچ مولودی پیش از او در خانه خدا متولد نشده است.
امیرالمؤمنین(ع) تربیتیافته نبی مکرم(ص) است و از کودکی در خانه رسالت پرورش یافته و در تمام زندگی رسول خدا(ص) در کنار آن حضرت بوده و هرگز از او جدا نشد. در این نوشتار کوتاه، نیمنگاهی به شخصیت اولمظلوم عالم از دیدگاه استاد او، پیغمبر اکرم(ص) افکندهایم تا شاید بدینوسیله از خرمن وجود او بهره ببریم. این روایات و احادیث در منابع دست اول و معتبر اهل سنت ثبت شده و هرگز قابل انکار نیست.
۱. اعلم امت
موضوع اعلمیت و افضلیت آن حضرت مسئلهای بسیار کلیدی و مهم است که ریشه در منابع اصیل اهل سنت دارد. جناب خوارزمی حنفی مذهب (متوفای ۶۵۸) حدیثی را از صحابی بزرگ رسول خدا(ص) سلمان فارسی نقل میکند که از رسول خدا(ص) شنید: «أعلم اُمّتی من بعدی علی بن ابیطالب» داناترین امتم پس از من، علی بن ابیطالب است. (المناقب، ص ۴۰)
این روایت بر تمام امت پیغمبر(ص) اعم از صحابه و تابعین و دیگران حجت است و به مقتضای آن بر همه امت لازم بود پس از رحلت نبی مکرم(ص) از آن حضرت متابعت و پیروی کنند، ولی متأسفانه به مضمون آن هرگز عمل نشد و امت راه دیگری در پیش گرفت و آن مصائب بر امت تحمیل شد.
۲. امام علی(ع) وصی رسول خدا(ص)
طبری (متوفای ۶۶۴) از صحابی رسول خدا(ص) جناب بریده نقل میکند که رسول خدا(ص) فرمود: «لکلّ نبی وصی و وارث و أنّ علیا وصی و وارثی» برای هر پیامبری جانشین و وارثی است و علی جانشین و وارث من است. (الریاض النضرة، ج ۳، ص ۱۳۸؛ المعجم الکبیر طبرانی، ج ۱۰، ص ۶۷)
۳. امام علی(ع) محبوبترین انسانها نزد رسول خدا(ص)
انس بن مالک، صحابی معروف پیغمبر اکرم(ص) روایت کرده برای پیغمبر(ص) پرندهای بریانشده آوردند، حضرت فرمود: «اللّهم ائتنی بأحبّ خلقک إلیک» خدایا بهترین مخلوقات خود را بفرست، انس میگوید: علی(ع) آمد؛ او را رد کردم؛ این کار سه مرتبه تکرار شد. حضرت فرمود: انس چرا اجازه ندادی علی وارد شود؟ گفت: خواستم شخصی از انصار باشد، حضرت فرمود: «أو فی الانصار خیر من علی، او فی الانصار أفضل من علی؟ آیا در میان انصار شخصی بهتر و افضل از علی وجود دارد؟ (مناقب ابن مغازلی شافعی مذهب، ص ۱۶۶-۱۶۵)
این روایت نص در افضلیت امام علی(ع) است و اگر حضرت شد افضل، میشود اعلم و اگر شد اعلم از همه، پس او شایستگی خلافت و جانشینی پیامبر(ص) را پیدا میکند.
۴. علی(ع) خیر البشر
جناب ابنعساکر دمشقی شافعی مذهب (متوفای ۵۷۱) در کتاب تاریخ دمشق (ج ۴۵، ص ۲۸۴) به سندی از صحابی رسول خدا(ص) حذیفة بن الیمان نقل کرده که رسول خدا(ص) فرمود: «علی خیر البشر من أبی فقد کفر؛ علی بهترین افراد بشر است و کسی که قبول نکند، کافر است».
این حدیث شریف از شریک بن عبدالله نخعی و جابر بن عبدالله الانصاری و عطیة بن سعد عوفی و ابوالزبیر و دهها نفر نقل شده است.
۵. نام امیرالمؤمنین(ع) روی در بهشت
ابنعساکر دمشقی در تاریخ خود (ج ۴۵، ص ۴۶) به سندی از جناب جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده که رسول خدا(ص) فرمود: روی در بهشت نوشته شده: «لا اله الا الله، محمّد رسول الله، علی اخو رسول الله قبل أن یخلق السموات والارض بألفی عام» خدایی جز الله نیست و پیامبر(ص) رسول خدا و علی(ع) برادر رسول خدا(ص)، پیش از آفرینش آسمانها و زمین به ۲ هزار سال قبل.
شیوه ابنعساکر در نقل حدیث این است که اگر درباره حدیثی اشکال سندی یا دلالی داشته باشد، اشکال میکند، ولی درباره این حدیث کاملاً سکوت کرده؛ یعنی مورد قبولش واقع شده است. سه نکته مهم در این روایت نهفته است: ۱. نام آن حضرت در کنار نام خدا و رسول او روی درِ بهشت نقش بسته است. ۲.این نام ۲ هزار سال پیش از آفرینش آسمانها و زمین بوده است. ۳. نام آن حضرت به عنوان برادر رسول خدا(ص) بوده است.
۶. حضرت علی(ع) برادر و رسول خدا(ص)
ابن عساکر دمشقی در تاریخ دمشق (ج ۴۵، ص ۴۷) حدیثی را مسند نقل میکند که رسول خدا(ص) به او فرمود: «فانّ حاجّک احد فقل: إنّی عبدالله، و اخو رسوله، لا یدّعیها احد بعدک الا کذاب» اگر کسی با تو محاجه و مخاصمه کرد به او بگو من بنده خدا و برادر رسول خدا(ص) هستم، هر کس پس از تو این ادعا را کرد، دروغگو است.
حدیث اخوت و برادری میان رسول خدا(ص) و پسر عمویش امام علی(ع) از روایات صحیح و متواتر است. اما ابنقتیبه دینوری (ت ۲۶۷) در کتاب الامامة والسیاسة (ج ۱، ص ۱۹) جریان بیعت امیرالمؤمنین(ع) را نقل میکند؛ حضرت از بیعت امتناع میکند و به خلیفه دوم میگوید: اگر بیعت نکنم چکار میکنید؟ در پاسخ میگوید: «نضرب عنقک» گردنت را میزنیم، حضرت فرمود: «اذاً تقتلون عبدالله و اخا رسول الله» پس بنده خدا و برادر رسول خدا(ص) را به قتل میرسانی؟ گفت: «اما عبدالله فنعم، و اما اخا رسوله فلا» اما اینکه شما بنده خدا هستی قبول است و اما برادر رسول خدا(ص) هرگز. واقعاً مظلومیت از این بالاتر که حتی حضرت علی(ع) را به عنوان برادر رسول خدا(ص) هم قبول نداشتند.
۷. حضرت علی(ع) از جنس من است
ابنبریده به نقل از پدرش میگوید: رسول خدا(ص) فرمود: «علی منّی وانا منه». (تاریخ دمشق، ج ۴۵، ص ۴۹)
این حدیث را انس بن مالک و قیس بن أبیحازم و مطر الاسکاف و دیگران از رسول خدا(ص) درباره آن حضرت نقل کردهاند. این تعبیر را رسول خدا(ص) در حدیث صحیح و متواتر منزلت هم استفاده کردند که «یا علی أنت منّی بمنزلة هارون من موسی».
باید واژه منّی در این روایات مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد که به چه معناست. مرحوم ابن بطریق (متوفی ۵۲۳) درباره این کلمه میگوید: مِن دارای چهار وجه و معنی است: ۱. برای ابتدای غایت ۲. برای تبعیض ۳. زائده ۴. برای تبیین جنس.
«من» به معنی ابتدای غایت، صحیح نیست؛ زیرا اگر ابتدای غایت علی(ع) از ابتدای غایت پیغمبر(ص) باشد چگونه امکان دارد عکس آن صحیح باشد. اما به معنی تبعیض هم صحیح نیست، چون مراد پیغمبر(ص) این نیست که او جزء علی(ع) بوده باشد نه علی(ع) جزء رسول خدا(ص). اما اینکه بگوییم «مِن» اینجا زائده است، معنی زائده آن است که اگر از کلام حذف شود معنی کلام هرگز تغییر نخواهد کرد، اینجا در اینجا چنانچه «من» از هر کدام حذف شود کلام تغییر خواهد کرد. اما اینکه بگوییم «من» در اینجا برای تبیین جنس بوده، صحیح است. پس گفته آن حضرت «علی منّی» یعنی او از جنس من در تبلیغ و وجوب فرض اطاعت او است. (العمدة، ص ۲۵۰)
۸.نگاه به چهره علی(ع) عبادت است
عبادت منحصر در این نیست که انسان، خدا را پرستش کند؛ گرچه پرستش مختص ذات او است، ولی مفهوم عبادت به این منحصر نیست؛ نگاه کردن به کعبه، پدر، مادر و قرآن هم عبادت شمرده شده است. کعبه چیزی جز سنگی بزرگ نیست. اما امیرالمؤمنین(ع) یکی از اولیاء الله الصالحین است که نگاه کردن به او عبادت الهی به شمار میرود.
ابنعساکر دمشقی شافعی مذهب به سندی از جابر بن عبدالله انصاری و انس بن مالک و ثوبان و ابوذر غفاری روایت کرده که رسول خدا(ص) فرمود: «النظر الی علی عبادة» یا «النظر الی وجه علی عبادة». (تاریخ دمشق، ج ۴۵، ص ۲۷۰)
نظر شما