این رویداد در زندگی جابر چنان بزرگ و قابل توجه است که دیگر زاویههای حیات وی را تحت پوشش قرار داده و کمتر کسی میداند که این صحابی عالیقدر و خوشسابقه، در سالهای طولانی عمر خود، چه حوادثی را پشت سر گذاشته و روزگار را چگونه گذرانده است؟ جابر و اقدام او برای زیارت مرقد مطهر امام حسین(ع)، سرآغاز پروندهای تاریخی است که ما آن را با نام زیارت اربعین میشناسیم. در رواق امروز قصد داریم با جابر و زندگی او بیشتر آشنا شویم.
فرزند شهید احد
جابر بن عبدالله بن عمرو در یثرب به دنیا آمد؛ شهری که پس از هجرت رسول خدا(ص)، مدینةالنبی نامیده شد. پدر جابر یعنی عبدالله بن عمرو از نخستین مسلمانان شهر مدینه بود. او به عنوان یکی از بزرگان قبیله خزرج در سال ۱۳ بعثت، در پیمان سرّی «عقبه دوم» شرکت کرد؛ پیمانی مخفیانه که بر اساس آن، اهالی یثرب متعهد میشدند از پیامبر خدا(ص) و دعوت ایشان حمایت کنند. این پیمان، مقدمه هجرت خاتمالانبیاء(ص) به یثرب بود.
عبدالله بن عمرو یکی از آن ۱۲ نفری محسوب میشد که رسول اکرم(ص) آنها را برای دعوت مردم یثرب به اسلام برگزید. عبدالله تا پایان عُمر مسلمانی معتقد باقی ماند و در غزوه احد، هنگام حفاظت از جان پیامبر خدا(ص) به شهادت رسید. برخی مورخان معتقدند جابر با وجود جوانی، در پیمان عقبه دوم حضور داشته است.
او بعدها در بسیاری از جنگهای (غزوات) رسول خدا(ص) حضور داشت و طبق گزارش «ابنعساکر» در «تاریخ شهر دمشق»، دستکم در ۱۹ نبرد در رکاب پیامبر(ص) شمشیر زد.
مجهز به سلاح دانش
با این حال آنچه موجب امتیاز جابر بن عبدالله نسبت به برخی دیگر از اصحاب میشود، تلاش و حضور وی در صحنههای نبرد نیست؛ او را به عنوان شخصیتی اهل علم و علاقهمند به جمعآوری و ضبط احادیث رسول خدا(ص) میشناسند. «ابنسعد» و «ابنعبدالبرّ»، جابر را «حافظ سنت نبوی» و صاحب فتوا میدانند. او چنان به فراگیری احادیث پیامبر خدا(ص) اهتمام داشت که نقل است برای شنیدن بیواسطه یک حدیث درباره قصاص، از مدینه به شام سفر کرد. جابر در سالهای پایانی عمر خود، بیشتر وقتش را در مسجدالنبی در مدینه یا مسجدالحرام در مکه میگذراند، به آن امید که روایتی تازه از رسول خدا(ص) بشنود و اینها همه علاوه بر روایتهای پرشماری بود که وی شخصاً از آن حضرت شنید و ضبط کرد؛ جابر راوی احادیث بسیار مشهوری همچون «حدیث جابر» (روایتی از رسول خدا(ص) که در آن نام ائمه(ع) پس از آن حضرت نقل شده است)، «حدیث ثقلین»، «حدیث غدیر» و «حدیث شهر علم» است. جابر بن عبدالله به دلیل تسلط بر دانش روایی و تفسیری، در مدینه حلقه درس تشکیل میداد و بسیاری از بزرگان جهان اسلام در درس او حاضر میشدند و از وی حدیث نقل میکردند. عمر طولانی وی، این فرصت را به خیل پرشمار علاقهمندان احادیث نبوی داد که با یک واسطه از رسول خدا(ص) روایت بشنوند و برای دیگران نقل کنند.
دلبسته خاندان رسالت
با وجود آنکه فعالیتهای جابر بن عبدالله عموماً در امور علمی و دینی متمرکز بود، اما وی در دوران خلافت امیرمؤمنان(ع) در زمره اصحاب نزدیک و سربازان فداکار آن حضرت قرار گرفت؛ موضوعی که در دوره خلفای قبل، به ندرت اتفاق میافتاد. جابر در زمره گروهی از یاران امام علی(ع) بود که به آنها «شرطةالخمیس» میگفتند؛ گروهی فداکار و از جان گذشته که برای پیشبرد اهداف حکومت عدل علوی از هیچ فداکاریای دریغ نمیورزیدند. جابر به دلیل همراهی با امام(ع) و دفاع از حریم ولایت از شخصیتهای مورد اعتماد و وثوق شیعه است. او پس از شهادت امیرمؤمنان(ع) از اصحاب امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و امام سجاد(ع) بود و پس از دیدار با امام محمدباقر(ع) در سنین نوجوانی آن حضرت، سلام رسول خدا(ص) را به ایشان رساند. جابر در زمان واقعه کربلا، پیرمردی نابینا بود، اما اقدامش برای زیارت مرقد امام حسین(ع)، آن هم در آن فضای مسموم و پراختناق، نشان از عشق بیپایان او به خاندان رسالت دارد. جابر بن عبدالله انصاری همان طور که اشاره شد، در سالهای آخر عمر خود در مکه و مدینه روزگار گذراند. در آن ایام، حجاج بن یوسف ثقفی، حاکم سفاک اموی بر این مناطق حکومت میکرد و رفتاری تند و خشن با معدود اصحاب باقیمانده رسول خدا(ص) از جمله جابر داشت. این صحابی جلیلالقدر سرانجام در حدود سال ۷۵قمری دار فانی را وداع گفت و در مدینه به خاک سپرده شد؛ تعدادی از دانشمندان بزرگ جهان اسلام و به ویژه شیعه از جمله شیخ مرتضی انصاری، از نوادگان جابر بن عبدالله هستند.
خبرنگار: محمدحسین نیکبخت
نظر شما