تحولات منطقه

۲۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۸:۲۵
کد خبر: ۱۰۵۶۴۲۸

هیدروپلتیک معکوس

دکتر مجتبی خاتونی

ماه‌های گذشته، خبرهای متعدد از آب‌گیری «سد»ها در کشورهای همسایه و بالادست رودخانه‌های بین‌المللی و تلاش دولتمردان برای احیای حقوق حَقّه جمهوری اسلامی ایران از منابع آبی و تعیین رژیم‌های بهره‌برداری از آن‌ها به روتین روزانه رسانه‌ها تبدیل شده است.

زمان مطالعه: ۳ دقیقه

دسترسی به آب به عنوان یکی از عناصر حیاتی در استمرار زندگی بشر، از مهم‌ترین مؤلفه‌های مکان‌گزینی و فعالیت انسان‌ها، چه در قالب انسانی نخستین و چه در اشکال اجتماعی و امروزی بوده است. موضوع آب به همان اندازه که برای یک قبیله شکارچی از اجداد غارنشین ما مهم بوده، برای یک دولت- ملت صنعتی و پیشرفته نیز مهم است و چه بسا بیشتر!
آب و موضوع دسترسی به آن دو معنا و معرض دارد؛ نخست آبراهه‌ها و مواهب موجود در پهنه‌های آبی و دوم منابع آب شرب و شیرین. اهمیت آب به ویژه در نوع شیرین و قابل شرب آن، از آنجا که نیاز جمعیت رو به افزایش انسانی در کره زمین بیشتر شده و جزو عناصر کمیاب محسوب می‌شود، در محاسبات و مناسبات قدرت، جایگاهی ویژه یافته است. امری که در جوامع علمی هم با استقبال اندیشمندان مواجه شده است. «هیدروپلتیک» به نقش آب و منابع آبی در مناسبات قدرت (اعم از همکاری‌ها، رقابت‌ها و منازعات) می‌پردازد.
حال پرسش اینجاست که اصولاً پیش‌فرض کمیاب بودن منابع آبی تا چه میزان واقعیت دارد؟ به عنوان نمونه کشوری با آب و هوای نیمه‌خشک در جنوب غرب آسیا با میانگین بارش سالانه ۲۵۰ میلیمتر، وسعتی افزون بر یک میلیون و ۶۵۰ هزار کیلومترمربع، حوضه‌های آبریز متنوع و دو دسترسی به پهنه‌های مهم آبی در شمال و جنوب، اصولاً چه میزان می‌تواند درگیر هیدروپلتیک یا متأثر از آن شود؟
پاسخ این پرسش به شکل عجیبی شوکه‌کننده است! اما پیش از آن بهتر است مقداری آمار را با هم مرور کنیم؛ در ایران عزیز ما، سالانه حدود ۴۱۲.۵۰۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰ لیتر یا به عبارتی ۴۱۲.۵۰۰.۰۰۰.۰۰۰ مترمکعب باران و برف می‌بارد و این در حالی است که کل مصارف کشور در حالت مُصرفانه فعلی که حداقل نیمی از آن قابل صرفه‌جویی است، سالانه کمتر از ۱۰۰ میلیارد مترمکعب است و حتی با وجود میانگین ضریب تبخیر حدود ۶۰ درصد، باز هم نباید به ناترازی ختم شود و زمینه‌ساز مخاطرات و بحران‌های طبیعی و انسانی شود.به همان پرسش مهم بازگردیم؛ چنین کشوری اصولاً می‌تواند مؤثر یا متأثر در مناسبات هیدروپلتیکی باشد؟ پاسخ مثبت است اما با یک ضمیمه دردناک! و آن اینکه اغلب فشارهای هیدروپلتیکی که متوجه جمهوری اسلامی ایران، شهروندان آن و تمام بخش‌های اقتصادی متأثر از موضوع آب است، منشأ داخلی دارد و در خوشبینانه‌ترین حالت، ریشه در ناکارآمدی و اقدام‌های نابخردانه‌ای که با اصول و بدیهیات علم جغرافیا و آمایش سرزمینی در تضاد آشکار است، دارد.
استقرار صنایع سنگین و وابسته به آب در خشک‌ترین نقاط این اقلیم نیمه‌خشک؛ نابود کردن اکوسیستم‌های گیاهی، جانوری و حتی انسانی پایین‌دست پروژه‌های سدسازی با هدف تأمین آب مورد نیاز همان مراکز صنعتی؛ مهاجرت نیروی کار از همان اکوسیستم‌های نابود شده به حاشیه شهرهای خشک دارای آن صنایع کذایی؛ فشار فزاینده نیاز به آب به واسطه افزایش جمعیت آن نقطه بیابانی و... تنها یک نمونه از هیدروپلتیک معکوس و منفی جاری در کشور بوده که برخلاف مصالح و منافع ملی و بنیان‌های زیستی کشور است و در میان‌مدت، امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را هدف گرفته است. این در حالی است که به موارد اینچنینی، باقی ماندن بخش اعظم کشاورزی کشور به روش‌های منسوخ شده سنتی در آبیاری و فرهنگ اصلاح نشده و الگوی مُصرفانه مصرف خانگی را نیز می‌توان اضافه کرد.
در حالی که این روزها، مطالبه بحق دریافت حقابه از رودخانه‌های بین‌المللی نظیر هریرود و هیرمند مطرح می‌شود؛ ضمن تأکید بر حق مسلم جمهوری اسلامی ایران در بهره‌مندی از مواهب الهی و منابع جاری فرای مرزهای بین‌المللی، لازم است بار دیگر به هسته عقلایی، دلسوزان و دغدغه‌مندان کشور یادآوری شود عمده معضلات و مصائبی که امروز در مسئله آب با آن روبه‌رو هستیم و فردایی که این معضلات به بحران تبدیل خواهد شد، ناشی از رویه‌ها و رویکردهای غلط مدیریتی و لجبازی‌های معنادار و بی‌معنایی است که با اولیات و بدیهیات جغرافیایی کشور صورت گرفته و همچنان ادامه دارد... .

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha