در این میان دوستان و عاشقان هم نارحتند زیرا بعضی از دشمنان به خاطر نداشتن فرزند امام رضا (ع) را آزار می دهند. من جمله حسین بن قیاما که از گروه واقفیّه است، که در اخبار چنین وارد شده .
حسین بن بشار گوید: ابن قیاما (واقفى مذهب) در نامهاى که بامام رضا علیه السلام نوشته میگوید:
شما چگونه امامى هستید که فرزند ندارید؟!! حضرت رضا- مانند شخص خشمگین- باو جواب داد، تو از کجا میدانى که من فرزند نخواهم داشت؟! بخدا که شب و روز نگذرد جز اینکه خدا بمن پسرى عنایت کند که بسبب او میان حق و باطل را فیصل دهد.(1)
و در روایتی دیگر اینگونه آمده است.
ابن قیاماى واسطى، گوید: خدمت على بن موسى علیه السلام رسیدم و عرضکردم: ممکن است (در یک زمان) دو امام وجود داشته باشد؟ فرمود: نه، مگر اینکه یکى از آنها ساکت باشد (مانند امام حسین علیه السلام که در زمان حیات امام حسن علیه السلام ساکت نشسته بود) عرضکردم: اینک شما امام ساکتى همراه ندارید (تا جانشین و امام بعد از شما باشد)- و در آن زمان هنوز ابو جعفر علیه السلام براى او متولد نشده بود- حضرت بمن فرمود:بخدا سوگند که خدا از من فرزندى بوجود مىآورد که بوسیله او حق و اهل حق را ثابت کند و باطل و اهل باطل را از میان ببرد، پس بعد از یک سال ابو جعفر علیه السلام متولد شد و ابن قیاما (راوى این حدیث) واقفى؟ مذهب بوده است.(2)
مولود با برکت برای اسلام
بالاخره انتظار امام رضا (ع) و محبیّن به سر رسید و بنابر قول مشهور در دهم رجب سال 195 هجری قمری نهمین اختر تابناک امامت و ولایت دیده به جهان گشود که با طلوع ایشان قلوب عاشقان شادمان و دشمنان اهل بیت علیهم السلام بار دیگر منزوی گردیدند. مولودی که با برکت تر از او در اسلام متولد نشده.
ابن اسباط و عبّاد مىگویند: در منى خدمت امام رضا- علیه السّلام- بودیم که امام جواد را- در حالى که خردسال بود- آوردند. عرض کردیم: این همان مولود مبارک است؟
فرمود: آرى، همان مولود مبارک است که در اسلام با برکتتر از او زاده نشده است.(3)
و ابی یحیی صنعانی می گوید من خدمت امام رضا(ع) بودم پسرش ابو جعفر(ع) را که صغیر بود آوردند، فرمود: این است مولودى که براى شیعیان ما از او با برکتترى زائیده نشده.(4)
امامت در سنّ خردسالی
باتولد امام جواد(ع) نگرانی های دوستداران اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین تا حدودی برطرف شد امّا آن اطمینان قلبی و آرامش لازم را ندارند چون سنّی از این مولود نگذشته و قبول امامت در این دوران برای بعضی مشکل است.قضیّه ای که امام صادق(ع) آن را متذکر شده و شیعیان را برای پذیرفتن چنین مسئله ای آماده می نمود. لذا ابو بصیر، از امام جعفر صادق علیه السلام روایت کرده است گفت: داخل شدم بر آن حضرت و با من کودکى بود که عصاى مرا مىکشید و آن پسر، پنج ساله بود (یا قامتش پنج شبر بود) و بالغ نشده بود. حضرت به من فرمود که: «شما چگونه خواهید بود چون بر شما حجت آورده شود به مثل سن این کودک؟» (که خدا کسى را امام و حجت شما کند که در این سن باشد).(5)
امام رضا(ع) هم در زمان حیات خود تا آنجا که امکان داشت این مشکل را می بایست حل نماید. و افکار جامعه را برای پذیرش امامت درسنّ هفت یا نه سالگی آماده کندتا تردیدی برای شیعیان به وجود نیاید.
لذا امام (ع) بارها امامت فرزندش را تصریح و تبیین فرمودند.
ازصفوان بن یحیى روایت شده که بحضرت رضاعلیه السّلام عرض کردم:پیش از اینکه خداوند حضرت أبى جعفر را بشما بدهد از شما (راجع بامام پس از خود) مىپرسیدیم و شما میفرمودى:خدا پسرى به من خواهد داد، و اکنون خدا این پسر را بشما داده و دیدگان ما را بواسطه او روشن کرد، و خدا روز مرگ تو را بما ننمایاند، (و چنین روزى براى ما پیش نیاورد) و اگر خداى ناکرده چنین پیش آمدى کرد بکه باید پناه ببریم (و امام ما کیست)؟ با دست خود اشاره بابى جعفر علیه السّلام کرد که در پیش رویش ایستاده بود، عرضکردم: قربانت گردم این که (کودکى خردسال است و فقط) سه سال از عمرش گذشته است؟ فرمود: (خردسالى او) چه زیانى بامامت او زند، همانا عیسى علیه السّلام کمتر از سه سال داشت که به پیامبرى و حجت الهى قیام کرد.(6)
حـتـى هـنـگـامـى کـه امـام رضـا(ع ) قـصد خروج از مدینه به مقصد مرو را نمود، امور مربوط به خـانـواده و شیعیان را به آن حضرت سپرد و فرمود: در میان اهل بیت ابو جعفر وصى و خلیفه من است بعد ازمن .(7)
آری حضرت جواد الائمه (ع) در دوران کوتاه زندگی پر برکت خود با مشکلات فراوان و عدیده ای رو برو بود
من جمله اثبات امامت خود ، چون کمی سنّ باعث شده بعضی نسبت به امامت ایشان تردیده داشته باشند.که امام(ع)با جواب دادن به هزاران مسئله هم امامت خودرا اثبات نمودند وهم مأمون را شایسته خلافت نمی دانستند و از همه مهمتر مردم را به راه حق هدایت می کردند.
از جمله: على بن اسباط گوید: وقتى حضرت جواد علیه السلام خارج شد، نگاه به اندام، سرو پاهاى او کردم تا چهره و ویژگیهاى او را براى یارانم در مصر توصیف کنم، در این فکر بودم که گویا ایشان متوجه اندیشه من شد ، بر زمین نشست و فرمود: اى على بن اسباط حقتعالى براى امامت ، نیز ، همان استدلالهاى نبوت را آورده است، او درباره حضرت یحیى علیه السلام فرمود: «...و آتیناه الحکم صبیا» (مریم/ 12). ما به یحیى علیه السلام درحال کودکى فرمان نبوت دادیم، و درباره حضرت یوسف علیه السلام فرمود: «و لما بلغ اشده آتیناه حکما و علما...» (یوسف/ 22).
و چون به سن رشد و بلوغ رسید، به او حکم نبوت و علم دادیم، و درباره حضرت موسى علیه السلام مىفرماید: «...حتى اذا بلغ اشده و بلغ اربعین سنة...» (احقاف/ 15).
و چون به سن رشد و بلوغ رسید و چهل ساله شد، به پیامبرى رسید، بنابراین آنگونه که ممکن است خداوند علم و حکمت را در سن چهل سالگى عطا کند همانگونه مىتواند در سن کودکى ببخشد (8) .
تعداد فرزندان امام رضا (ع)
در رابطه با تعداد فرزندان امام رضا(ع) منابع اصیل شیعه قائلند که حضرت رضا(ع)به جزء جواد الائمه(ع) فرزند دیگری نداشتند. که در اخبار اینگونه وارد شده.
کان للرضا علیه السلام من الولد: ابنه أبو جعفر محمّد بن علیّ الجواد علیهما السلام لا غیر. (9) تنها فرزند امام رضا(ع) فرزندش جوادالائمه (ع) است.
وَ مَضَى الرِّضَا عَلِیُّ بْنُ مُوسَى ع وَ لَمْ یَتْرُکْ وَلَداً نَعْلَمُهُ إِلَّا ابْنَهُ الْإِمَامَ بَعْدَهُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ ع وَ کَانَتْ سِنُّهُ یَوْمَ وَفَاةِ أَبِیهِ سَبْعَ سِنِینَ وَ أَشْهُرا .(10)
امام رضا(ع) از دنیا رفت و تا آنجا که ما می دانیم فرزندی از او جزء حضرت امام محمد تقی (ع) باقی نمانده بود و سن شریف او در روز وفات پدر هفت سال و چند ماه بود.
در روایتی امام رضا(ع) می فرماید به من فقط یک پسر نصیب می شود.
از کلثم بن عمران روایت شده که گفت: به امام رضا علیه السّلام گفتم: شما که بچه را دوست دارى پس دعا کن تا خدا پسرى بتو مرحمت فرماید؟ فرمود: بمن فقط یک پسر نصیب میشود که وارث من خواهد بود.
وقتى امام جواد متولد شد امام رضا علیه السّلام در تمام شب بالاى گهواره او با آن حضرت گفتگو میکرد، او را نوازش میفرمود، چون چند شب متوالى این عمل را انجام میداد من عرض کردم: فدایت شوم قبل از این هم براى مردم فرزندانى متولد شده آیا همه مردم بچهها را اینطور عادت میدادند؟! فرمود: واى بر تو این عمل عادت دادن نیست بلکه من فرزندم را وادار به علم و دانش مینمایم.
ولادت و نشو و نماى امام محمّد تقى علیه السّلام هم نظیر پدران بزرگوارش علیهم السّلام بود.(11)
در روایتی از امام جواد (ع) نقل شده که پدرم غیر از من پسری نداشته.
از محمّد بن عیسى بن عبد اللّه اشعرى روایت شده که گفت:
امام جواد (ع) بمن فرمود: این تردید را درباره اینکه پدرم غیر از من پسرى نداشته برطرف کن.(12)
امّا دو شخصیت سنّی به نام های سبط بن جوزی در تذکره الخواص ص 258 و فخر رازی در الشجره المبارکه ص77 و دو عالم شیعی چون ابن خشاب در کتاب موالید الائمه و وفیاتهم ص 192 و اربلی در کشف الغمه ج2 ص 284 مدعی اند که امام پنج پسر و یک دخترداشته به نام های محمد تقی، حسن،
حسین، جعفر، ابراهیم و عایشه. البته فخر راضی به جای ابراهیم ، جعفر و عایشه از علی ، موسی و فاطمه نام می برد.
چند نکته در خور تأمل. ( برگرفته از کتاب پرسمان رضوی جلد اول )
1- ادعای وجود فرزندانی جزء امام جواد(ع) با مطالب مندرج در منابع اصیل شیعه منافات دارد.
2- ممکن است افرادی که بهعنوان فرزند امام رضا(ع) مطرح هستند از نوادگان ایشان تلقی شوند.
3- اربلی درجای دیگر از کتاب خود بر یکی بودن فرزند امام(ع) تصریح دارد ( صاحب کشف الغمه همانطور که صدر اشاره شد)
4- ائمه نام عایشه را بر دختران خود نمی گذاشتند.
5- ممکن است امام, پسران و دختری به نام فاطمه داشته باشد لیکن در هنگام شهادت تنها امام محمد تقی (ع) در قید حیات بود و دیگر فرزندان در دوره حیات امام از دنیا رفته باشند. یک گزارش تسلیت بلاذری (متوفی 279)به امام در باره در گذشت فرزندش حکایت می کند.
پی نوشتها
1- أصول الکافی / ترجمه مصطفوى ؛ ج2 ؛ ص104 2- همان ص 105 3- ارشاد مفید ص 327
4- أصول الکافی / ترجمه کمرهاى ج2 ص511 ارشادمفید / ترجمه رسولى محلاتى ج2 ص268
5- تحفة الأولیاء (ترجمه أصول کافى) ج2 ص321 6- ارشاد مفید/ ترجمه رسولى محلاتى 2/265
7- عیون أخبار الرضا علیه السلام / ترجمه آقا نجفى ج2 ص486
8- اصول کافى ج1ص 494 * بحار 50/ 37.
9 –{ اعلام الوری ص 344 مناقب ابن شهرآشوب 3 / 476. بحار الأنوار (ط - بیروت) ج49 ص222
مناقب آل أبی طالب ج 4 ص 367. کشف الغمة فی معرفة الأئمة (ط - القدیمة)، ج2 ص: 333
عیون أخبار الرضا علیه السلام 2/ 246 دلائل الامامة: 178 }
10- ارشاد مفید 2 / 271 11 - ترجمه إثبات الوصیة ؛ متن ؛ ص407 12- همان ص424
نظر شما