وجود خاندان پاک آن حضرت یعنی علي و فاطمه و حسنين (عليهمالسّلام) بود و به همین خاطر هم اين چهار نفر، مورد محبّت و علاقه شدید و مرکز جلب عواطف قلبی مسلمانان بودند.
اما حضرت زهرا (س) بعد از پيغمبر گرامی اسلام (ص) جز مدت اندکی در دنيا زندگی نکرد. بعد از شهادت سیّده نساء العالمین و پناه مؤمنان، حضرت فاطمه زهرا (س)، علی و حسنین(ع) مركز تجلّي احساسات و عواطف مسلمان بودند.
هر شخصی که محبّت پيامبر (ص) را در سینه داشت، دلش از مهر و دوستي امام حسن و امام حسین(ع) پر بود.
اين دو كودك کم سن و سال بعد از پيامبر (ص)، دلهاي مسلمانان را به ملکیت خود درآوردند و فضای مدينه النبی با وجودشان، روحانيت و معنویت عصر پيامبر (ص) را داشت، به طوری که وقتي در كوچههاي مدينه و یا در مسجد پيامبر (ص) وارد میشدند، شور و غوغایی در مردم پديد ميآمد و خاطرات حضور آن حضرت برايشان تجديد ميشد.
کسانی هم که پيامبر عزیز اسلام را درک نكرده بودند، مسرور و مفتخر بودند كه يادگاران عزيز پيامبر را زیارت میکنند.
با آن همه محبّتهای فوق العاده پيامبر گرامی (ص) اسلام نسبت به حسين (ع)، و با آن همه روایاتی که در فضايل او از رسول خدا (ص) شنيده شده و نُقل مجالس و محافل مسلمانان بوده، معلوم است كه علاقه و محبّت مسلمانان به آن حضرت، بينظير بوده است. درست قضیه مثل این است که شخصی پنج فرزند صالح و شایسته داشته باشد و به غم فقدان و مرگ چهار نفر از آنها گرفتار شود. چنين شخصي چه میکند؟ او که بیشتر سرمایه خود را از دست داده است، نسبت به پنجمين فرزند بينهايت اظهار محبّت و مهر ميكند و ترسش از اينكه آسیبی به او برسد، بسیار افزایش مییابد؛ از بيمارياش ناراحت ميشود و از درمانش شاد.
مجالسی که حسین(ع) در آن حضور داشت، باشکوهترین و روحانيترين مجالس علم و تفسير در مسجد پيامبر (ص) بود كه همه كس حضور در آن مجلس را افتخار برای خود ميدانست.
علائلي در سموّ المعني ص 139 مینویسد: اختلافي نيست در اينكه حسين(ع) محبوب هر كس و برگزيده و پسنديده تمام قبايل و طبقات مردم بود. جاذبه او آن چنان در مردم نفوذ داشت كه او را تقديس ميكردند و با ديدهاي بالاتر از آن كه به ديگران مينگرند، به او نگاه ميكردند.از نشانههاي خضوع مردم نسبت به شخصيت والای امام حسين (ع)، تواضع ابن عباس در برابر آن حضرت است. ابن عباس، عموزاده پيامبر و از سرشناسان اسلام و از نظر سنّ از حسين(ع) بزرگتر بود.
او در میان مردم به علم مشهور و از راويان مهمّ احاديث پيغمبر (ص) است، حتی ابوبكر و عمر هم در زمان خلافتشان به او احترام ميكردند و از او مشورت مي گرفتند و در زمان اميرالمؤمنين(ع) از بزرگان شاگردان آن حضرت بود.
با این وجود، ابن سعد در طبقات خود مينويسد: ابن عباس ركاب حسن و حسين(ع) را ميگرفت تا سوار شوند، و ميگفت: «هُما اِبْنا رَسُولِ ا...»
عبدا... عمر وقتی حسین(ع) را در حال ورود به مسجد الحرام دید، گفت:«هذا أَحَبُّ أَهْلِ الاَرْضِ اِلي أَهْلِ السَّماءِ الْيَوْمَ؛ اين! امروز محبوبترين اهل زمين نزد اهل آسمان است»
حسن بصري ميگفت: حسين (ع)، آقا و زاهد و صالح و خيرخواه مسلمانان و نيك خلق بود.
عبدا... بن زبير در خطبه خود در مسجد الحرام که راجع به شهادت امام حسين(ع) خواند، گفت: «حسين، مرگ با كرامت و بزرگواري را بر زندگي با ذلت و پستي برگزيد، خدا او را رحمت كند، و كشنده او را خوار سازد، و كسي را كه فرمان به قتل او داد، لعنت كند. به خدا سوگند، حسين(ع) بسيار روزهدار و قائم الليل بود و سزاوارتر به پيغمبر (ص) بود از فاجر پسر فاجر. به خدا قسم او كسي نبود كه قرائت قرآن را به غنا، و گريه از ترس خدا را به آوازهخواني، و روزه را به ميگساري، و نماز شب را به اشتغال به آلات لهو و طرب، و مجالس ذكر خدا را به شكار و بازي با بوزينگان تبديل كند.
آری! حسین(ع) محبوب همه بود و از محبّت او در قلوب همگان حرارتی است که هرگز سرد نخواهد شد.
نظر شما