این روز کنام شغالان زوزه کش و محل تفرج مارهای دریایی قرار گرفته و عدهای فرصت طلب متظاهر به بهانه حفظ محیط زیست، قصد دارند این جزیره به همین حالت متروک و منزوی، مطرود باقی بماند و آرامش شیرین صدها شغال زوزه کش که از غروب آفتاب تا بامداد روز بعد شیون میکنند و هر چه قرقاول بدبخت یا پرندههای مهاجر را که به پهنه جزیره فرود میآیند، به یک حمله جانانه دریده لقمه کرده به شکم میفرستند، سلب نشود. چند سالی است چندین و چند فرسنگ بالاتر، برادران ترکمن ما در جمهوری ترکمنستان که در امتداد ساحل شرقی دریای خزر (کاسپی) قرار دارد، در حال ساختن یک مرکز بزرگ سیاحتی، استراحتی و تجاری موسوم به بندر ترکمن باشی هستند که قرار است مهمانخانهها، کازینوها و انواع مراکز گردشگری در آن ساخته شود و غلغل و نیش و نوش و هلهله و همهمه مهمانان آن روی امواج دریا طنین افکند و به گوش خواب آلود و نیمه بستر ساکنان میانکاله و معدود ساکنان آشوراده برسد.
خواهید دید ترکمن باشی چه خواهد شد. محمدرضا یزدان پناه کسی که به راستی موجد جزیره کیش شناخته میشود، از تحصیلکردگان خارج است که حدود سی سال پیش جزیره متروک و نیمه ویران و غارت شده کیش را که عدهای به بهانه اینکه شاه سالی یکی دو هفته به آنجا میرفته، اموال دولت و مبل و فرش و قصرها و ویلاها را به غارت برده بودند و یک چراغ شبها در آنجا روشن نمیشد و به خدای واحد سوگند لاشخورها و خفاشها در اتاقهای بازار فرانسوی و ویلاهای کیش لانه ساخته بودند، ظرف پنج سال به صورت یک جزیره آباد و فعال درآورد و ظرف پانزده سال آنجا را به یک منطقه آزاد بزرگ و فعال کشور تبدیل کرد، در حدود سال 1384 درصدد برآمد جزیره آشوراده را از حالت اسفناک کنونی به درآورد.
جزیره تقریباً زیر آب رفته بود. مثل امروز پر از شغال و مارهای دریایی بود. او عزمی جزم کرد که از آشوراده یک کیش بسازد. مگر بد شد کیش و قشم و چابهار آباد شدند؟
اکنون بروید و جزیره هندورابی و شتوار و فارور و فارورگان و دهها جزیره به حال خود رها شده دیگر خلیج فارس را تماشا کنید. کیش هم مانند این جزایر بود یا حداکثر 500 تن سکنه و چهار دهکده کهنه. اکنون 20 هزار تن شهروند در کیش زندگی میکنند و نزدیک صد هتل و مهمانسرا دارد. نمیدانم روزی چند پرواز هوایی به کیش داریم. هزاران تن به حال دایم در کیش زندگی میکنند. بیست سال پیش هر زوج جوان آرزو میکردند ماه عسل خود را در کیش بگذرانند. اکنون بهای هر متر آپارتمان در کیش دست کمی از بهای آپارتمان در شمال تهران ندارد. در کیش تمام وسایل و تسهیلات زندگی فراهم شده است. رادیو و تلویزیون دارد. پلاژ دریایی مردانه و زنانه دارد. انواع رستورانها، باشگاهها و تفریحات را دارد. پلاژ زنانه مجزا دارد. بد است مردم به کیش بروند و به دوبی نروند؟ تنگ نظری و بخل و محدودیت فکری تا کی؟!
تنگ نظرترین و خشک ترین افراد نمیتوانند در کیش مناظری مانند آنچه در دوبی و کوش آداسی و آنالیا و آنتالیا دیده میشود، مشاهده کنند. یزدان پناه نه سرمایه دار است نه بیدرد. او میهن دوست پرشوری است که کیش خشک و خالی و رها شده و مخروبه را با دست خالی آباد، پرجمعیت، روشن و نورانی و به یک گردشگاه ملی مردم ایران تبدیل کرد و تحویل داد. کسانی که الفبای صنعت جهانگردی را نمیدانند، ایراد میگیرند چرا یک مهندس فعال و با استعداد ایرانی که روح خدمت دارد، طرحی ارایه داده که جزیره آشوراده از حالت فلاکت و نکبت و مطرود و منزوی بودن بیرون آید و به یک تفرجگاه ملی تبدیل شود؟ شخصی برای من گفت: شغالها آنقدر زیاد شدهاند که تردد در جزیره خطرناک شده است. عجب محیط زیستی داریم! امسال هشتمین پلنگ کمیاب را در جادهای در شمال شرقی کشور زیر کامیون له کردند و کشتند و دلشان برای شغالهای زوزه کش خطرناکی که نسل پرندگان دریایی مهاجر را در جزیره آشوراده از بین بردهاند میسوزد. آیا ایرادی دارد آشوراده که در صد سال قرن نوزدهم صحنه حوادث بسیاری بود. پادگان و باشگاه و پایگاه دریایی نیروی دریایی روسیه در آنجا قرار داشت به یک مرکز گردشگری تبدیل شود و ایرانیان برای استراحت، تفریح و قایقرانی به آنجا بشتابند؟
نظر شما