درواقع اسلام نسبت به نگهداری و مراقبت از این مخلوق الهی توجه زیادی داشته و بر همین اساس زنان را به داشتن حجب و حیا و داشتن حجاب کامل دعوت فرموده است. هرچند که در قرآن کریم و در روایات و احادیث ائمه اطهار علیهم السلام اشاره مستقیمی به استفاده از چادر، به شکلی که این روزها خانم های ایرانی استفاده می کنند، دیده نمی شود. اما از مضمون آیات و روایات این نکته به دست می آید که مقصود از حجاب زنان، به چادر مشکی بسیار نزدیک است. سوالات احتمالی شما را در گفت و گویی با دکتر مریم حاج عبدالباقی، پژوهشگر قرآنی و کارشناس امور دینی، در میان گذاشته ایم که پاسخ ایشان را در این مطلب می خوانید.
*می خواهیم درباره فلسفه چادر، آن هم چادر مشکی بدانیم. سوال اول مان این است که چرا از بین تمام پوشش هایی که برای خانم ها وجود دارد، چادر را انتخاب کنیم؟
با توجه به این که پوشش فلسفه ای دو طرفه دارد، از طرفی باید زن مطلوب معرفی شود و پوشش امری است که این فلسفه را محقق می کند و برخلاف تصور خیلی از افراد، عدم پوشش این مطلوبیت را کم می کند. چون بسیاری از افراد گمان می کنند که وقتی زن خیلی راحت در دسترس باشد و زیبایی ها و جاذبه های جنسی اش را به نمایش بگذارد، مطلوب تر و پرجاذبه تر است. در حالی که در این صورت، زن دم دستی و دست یافتنی تلقی می شود و از جاذبه او کم می کند. فلسفه دیگر پوشش و حجاب این است که خطر تعرض و مزاحمت ها را کم می کند.
بنا بر این موارد است که پوشش و حجاب، امری عقلانی است و دین خدا هم بر اساس همین عقلانیت و فطرت انسانی نهادینه شده است. یعنی انسان از زمان حضرت آدم (ع) تا حضرت خاتم النبیین(ص) با هدایت و وحی الهی پیش رفته و تمام قوانین الهی ه مصلحت انسان بوده است. پوشش و حجاب هم یکی از همین موارد است که حالا در دوران ما که زمان بلوغ انسانی و آخر الزمان است، حجاب هم به کمال خودش رسیده است.
*درست است که در دین اسلام به لزوم پوشش زنان تاکید شده است. اما آیا شکل پوشش هم به طور مشخص تعیین شده؟
نکته مهمی را مطرح کردید. باید بدانیم که شکل پوشش و حجاب، چیزی نیست که دین آن را تعیین کند. درواقع شکل پوشش و جنس پوشش های مورد استفاده مردم هر شهر و کشوری بر اساس ویژگی ها و شرایط اقلیمی، سنتی و عرفی به وجود می آید و به همین دلیل ممکن است حجاب مردم در منطقه ای با حجاب ساکنان منطقه دیگری کاملا متفاوت باشد.
مثلا در مراسم حج که افراد متدین آن را به جا می آورند، مردمی از سرزمین های گوناگون حاضر می شوند. در این مراسم که شکل پوشش این افراد متدین را ببینید، متوجه می شوید که همه آنها پوشش دارند و حجاب اسلامی را رعایت می کنند اما شکل و ظاهر پوشش آنها با هم متفاوت است. چون شکل و ظاهر پوشش در دین مشخص نشده است.
بنابراین شکل پوشش و این که مردم منطقه ای چادری باشند یا نه، بر اساس خصوصیات اقلیمی و آداب و رسوم آن منطقه تعیین می شود. ممکن است در جایی چادری بودن عرف باشد اما در جای دیگری لزومی برای استفاده از چادر برای خانم ها نباشد.
*به شرایط منطقه ای اشاره کردید. در اینجا این سوال مطرح می شود که شرایط خاص کشور ما با سلیقه و خواست مردم همراه شده و باعث شده که پوششی با عنوان چادر عرف شود و مورد استفاده قرار بگیرد. در این شرایط استفاده از چادر مشکی برای همه خانم ها ضرورت دارد؟ یعنی نمی شود کسی از پوشش دیگری که طبق سلیقه اش است استفاده کند؟
طبیعتا ما در هر سرزمینی که زندگی می کنیم باید آداب و رسوم و سنت های آن کشور را به عنوان جزئی از ماهیت اجتماعی خودمان بپذیریم. مثلا اگر یک خانم مسلمان در کشور ژاپن زندگی می کند لزومی ندارد که چادر مشکی را به عنوان حجاب و پوشش خودش انتخاب کند، اما باید کیمینو را به صورت اسلامی طراحی کند و بپوشد. خانم های مسلمان در کشورهای دیگر هم همین وظیفه را دارند که بر اساس عرف و سنت جامعه خودشان، پوشش اسلامی را طراحی و استفاده کنند، نه اینکه لزوما در همه جا چادر مشکی به سر کنند.
*منظور شما این است که پوشش و حجاب باید اتفاق بیفتد اما شکل آن با شرایط اقلیمی و عرف جامعه هماهنگ باشد. استفاده از چادر در کشور ما چطور به صورت عرف در آمده است؟
اگر نگاهی به تاریخ کشورمان بیندازید متوجه می شوید که ایرانی ها چادر را از قرن ها قبل به عنوان پوشش انتخاب کرده بودند. در این مورد بعضی کارشناسان معتقدند که قرن ها پیش از ورود اسلام به ایران، خانم های ایرانی از چادر استفاده می کردند، و بعضی کارشناسان هم استفاده از چادر را به بعد از مسلمان شدن ایرانی ها مربوط می دانند. در هر صورت، مشخص است که سابقه استفاده از چادر به سال ها قبل برمی گردد.
*به سابقه چند قرنی استفاده از چادر در کشورمان اشاره کردید. با توجه به این سابقه طولانی مدت، آیا ممکن است چادر را کنار گذاشت و پوشش دیگری را از نو طراحی کرد؟ یا این که باید همان چادر را تغییر داده یا اصلاح کرد؟
کنار گذاشتن چادر با توجه به سابقه کاربردی طولانی مدت آن در کشورمان کار صحیحی نیست. از طرف دیگر از محاسن چادر مشکی این است که هم پوشش کاملی است و هم رنگ یکدستی دارد که توجه دیگران را به خودش جلب نمی کند. از طرف دیگر همین چادر، چادری است که زنان انقلابی ما برای مبارزه با طاغوت و رژیم شاهنشاهی از آن استفاده می کردند، با همین چادر پشتیبان جبهه های جنگ بودند و در راهپیمایی ها شرکت کرده اند. در این شرایط چادر به عنوان مظهری برای زن مسلمان و مبارز است.
بازخورد چادر مشکی هم در دنیا به همین صورت است که زنان چادری ایران را به عنوان مسلمان های آگاه و حزب اللهی می شناسند. تا جایی که فرانتس فانون در یکی از نوشته هایش، به اهمیت چادر زنان الجزایری در انقلاب این کشور اشاره کرده و آن را عامل هراس دشمنان آنها معرفی کرده است. یعنی دشمنان الجزایر گمان می کردند که هر زن چادری الجزایری یکی از نیروهای دفع کننده استعمار فرانسه است. همین نگاه در مورد چادر زنان ایرانی هم وجود دارد.
*بنابراین حذف کردن چادر از پوشش خانم های ایرانی هیچ محلی از اعراب ندارد و نباید چادر را از پوشش زنان حذف کرد. اما آیا اصلاح و تغییر دادن همین چادر ساده امکان پذیر است؟ یا اختلالی در هیبت و پوشش بودن آن ایجاد می شود؟
اصلاح و تغییر دادن چادر ساده نه تنها اشکالی ندارد، بلکه در بسیاری از موارد و برای تعداد زیادی از خانم ها مفید هم هست. یعنی می شود همین پوشش را اصلاح کرد. مثلا خاکی شدن پایین چادر یکی از جنبه های منفی آن است، اما می شود با کمی کوتاه کردن قد چادر آن را اصلاح کرد. و یا اگر دست آزاد نیست و خانمی می خواهد در حین کار جلوی چادرش بسته باشد، می تواند جلوی آن را بدوزد تا در پوشش بودن چادرش اختلالی ایجاد نشود.
*مانتو و روسری هم یکی از پوشش های خانم هاست که از سال ها قبل مورد استفاده بوده است. به هر حال این پوشش هم مثل چادر به عنوان عرف در آمده است.
درست است؛ از سال ها قبل مانتو و روسری هم به عنوان پوشش مورد استفاده بوده است. یعنی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، خانم هایی مانتو و روسری را به عنوان پوشش خود انتخاب کردند. این پوشش هم در صورتی که کامل و یکپاره باشد، حجاب خوبی است. اما اگر مانتو و روسری با چادر مقایسه شود، چادر حجاب برتر است چون هم پوشیدگی کامل تری دارد که مراقبت کمتری دارد. از طرف دیگر چادر، سابقه ملی سیاسی دارد و وجه سیاسی، مبارزاتی و فرهنگی پررنگ ترینسبت به مانتو و روسری دارد.
در قرآن هم که به حجاب اشاره شده و کلمه «جلباب» که جمعش «جلابیب» است آمده. در آیه 59 سوره احزاب می فرماید: « ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و همسران کسانی که مؤمن هستند بگو: چادرهایشان را بر خود فرو پوشند [تا بدن و آرایش و زیورهایشان در برابر دید نامحرمان قرار نگیرد]» کلمه جلباب در لغت به پوشش سراسری، ملحفه و چیزی از مقنعه بلندتر و از ردا کوتاه تر ولی سراسری معنی شده است. بنابراین جلباب به چادری که امروز استفاده می شود، خیلی شبیه است.
در هر صورت ضرورتی موکد وجود ندارد که همه خانم های ایرانی باید چادری باشند، هرچند که چادر حجاب برتر و پوشش کامل تری نسبت به مانتو و روسری است. در عین حال چادر مشکی نسبت به رنگ های دیگر چادر مناسب تر است.
*چرا رنگ مشکی؟ مدتی است که در بعضی فروشگاه های شهرهای خودمان، چادرهای رنگی برای بیرون از خانه فروخته می شود و به ندرت بعضی خانم ها هم خریداری می کنند. ممکن است استفاده از این نوع چادرها هم عرف شود.
بله؛ البته این چادرها خیلی کم هستند و از آنجا که خانم های ایرانی به چادر مشکی عادت کرده اند، به ندرت از چادرهای رنگی استفاده می کنند. البته رنگ چادری که مورد استفاده قرار می گیرد هم خیلی مهم است. مثلا استفاده از چادرهایی با رنگ کرم، سبز تیره و یا آبی تیره هم زیباست و هم چندان جلب توجه نمی کند. اما پارچه هایی به رنگ های تند را نباید برای چادر استفاده کرد. چون اساس چادر این است که حجاب زن باشد و در برابر نامحرمان جلب توجه نکند. اما به طور کلی پارچه با رنگ مشکی بهترین و مناسب ترین حجاب برای زنان است.
از الگوها کمک بگیریم
حاج عبدالباقی خاطره جالبی درباره تشویق دختربچه ها به رعایت حجاب دارد که آن را به نقل از یکی از آشنایانش که در کشور انگلیس زندگی می کند، تعریف کرده است. او می گوید: دخترم کم سن و سال بود و در خانه او را تشویق کرده بودم که با حجاب و روسری به مدرسه برود. او هم قبول کرد و فردای آن روز با روسری به مدرسه رفت. ظهر شد و از مدرسه به خانه برگشت، اما ناراحت و غصه دار به نظر می رسید. علت ناراحتی اش را پرسیدم. گفت: «بچه ها امروز در مدرسه به خاطر حجابم رفتار خوبی با من نداشتند و من را همدیگر نشان می دادند!»
با خودم فکر کردم کاری کنم که او را به داشتن حجاب تشویق کنم. می دانستم که تعداد زیادی از بچه های مدرسه ای که دخترم در آن درس می خواند، از خانواده مسیحیان هستند و شمایلی از حضرت مریم (س) در مدرسه وجود دارد. به همین خاطر به دخترم گفتم: «فردا هم با روسری به مدرسه برو. اگر بچه ها به خاطر روسری ات ناراحتت کردند، تصویر حضرت مریم (س) را به آنها نشان بده و بگو کدام ما از لحاظ حجاب و پوشش به آن حضرت شبیه تر است.»
فردای آن روز دخترم با حجاب به مدرسه رفت و بچه های مدرسه با حالت احترام با او برخورد کرده بودند.
حاج عبدالباقی می گوید: اگر برای آموختن حجاب به بچه ها از الگوهای فرهنگی و دینی مان کمک بگیریم، در این کار موفق خواهیم بود و بچه ها بهتر حجاب را می پذیرند.
خبرنگار: مریم مرتضوی
نظر شما