به گزارش قدس آنلاین انگلستان در اواخر قرن نوزدهم میلادی موفق گردید اجازه افتتاح کنسولگری در خراسان را به دست آورد. نخستین سرکنسول بریتانیا در مشهد، چارلز اسمیت مک لین بود که از اول فوریه 1889، کار خویش را آغاز نمود. انگلستان جز مشهد در بیرجند نیز دارای کنسولگری بود. نخستین نماینده سیاسی انگلستان مقیم بیرجند، ویلیام ریچارد هاسن با درجه نایب کنسولی، از بیست و یکم دسامبر 1909 کار خویش را آغاز نمود. سرکنسولگری بریتانیا در مشهد، در خیابان پهلوی (امام خمینی فعلی) قرار داشت. اسکراین، سرکنسول انگلستان در خراسان، مینویسد: «سرکنسولگری مشهد، ساخته شده در سال 1889، از نظر وسایل آسایش در کادر سرویس خارجی دولت هند یکی از مجهزترین کنسولگریها بهشمار میرفت. این عمارت که دارای سبک کهن بود، گرم کردنش دشوار بود، اما جادار و راحت بود. باغ پرسایه اش بهگونه ای شگفت انگیز، پرمحصول بود و آن را بین کارمندان تقسیم کرده بودیم. این باغ برای نگهداری به سه نفر باغبان نیازمند بود و یک دولت مهربان [بریتانیای کبیر!] مزدشان را میپرداخت». سرکنسولهای انگلیسی مقیم مشهد در دوره رضاشاه به ترتیب شامل افراد زیر بودند: 1927 سرهنگ دوم سرهیووینسنت بیسکو، 1930 سرهنگ دوم سرچارلز جانسن بارت، 1935 سرهنگ دوم کلایوکرک پاتریک دالی، 1936 گایلز فردریک اسکوایر. پس از انعقاد قرارداد سهجانبه میان ایران، انگلستان و شوروی، سرکلار مونت پرسیوال اسکراین بهعنوان سرکنسول جدید بریتانیا در خراسان تعیین شد. اسکراین کار خود را از سیویکم ژانویه 1942/ یازدهم بهمن 1320 آغاز نمود. اسکراین دیـپلماتی کهنهکار و زیرک بود و با توجه به شناختی که از جامعه ایران داشت ــ چون در جریان جنگ جهانی اول نیز مدتی سرکنسول انگلیس در کرمان بود ــ تصمیم گرفت به اقداماتی دست زند تا اعتماد اهالی خراسان را به دولت انگلستان جلب نماید و تااندازهای چهره منفی دولت متبوعش را اصلاح نماید.
اطعام فقرا و نمایش فیلم
نخستین اقدام او، اطعام فقرا و بینوایان بود. اسکراین پس از جلب موافقت سفارت انگلستان در تهران، این موضوع را با علی منصور، استاندار خراسان (که جانشین پاکروان شده بود)، در میان گذاشت. گرچه به اعتراف خود اسکراین این حرکت وی و سرکنسولگری بریتانیا چندان ثمربخش نبود، اما آنها در اطراف آن تبلیغات فراوانی نمودند. این در حالی بود که انگلستان و شوروی با اقدام به اشغال ایران و دراختیارگرفتن راههای مواصلاتی و نیز استقرار نیروهایشان در خاک ایران، درواقع عامل بهوجودآمدن هرجومرج، قحطی و کـمبود مواد غذایی شده بودند، اما اینک سعی داشتند با دستزدن به اقداماتی نظیر اطعام فقرا، عوامفریبی نموده و افکار عمومی را به سوی خود جلب نمایند. یکی دیگر از اقدامات بسیار مهمی که هر دو کنسولگری انـگلیس و شوروی دنبال میکردند، نمایش فیلم بود. معمولا فیلمهایی که توسط کنسولگری بریتانیا در سینماهای مشهد به نمایش درمیآمد، توسط اداره کل اطلاعات سفارت بریتانیا در تهران انتخاب میشدند و سپس در اختیار کنسولگری مشهد قرار میگرفتند. ماموران اطلاعاتی بریتانیا دقت میکردند که فـیلمها علاوهبراینکه از تکنیک های بالای ساخت برخوردار بوده و جذاب باشند، بهنوعی قدرت رزمی و جنگی متفقین را نشان دهند تا قدرت ارتشهایشان در بیننده تاثیر گذارد. کنسولگری انگلیس معمولا فیلمها را در سینما فردوسی مشهد به نمایش میگذاشت. نخستین فیلمی که توسط انگلیسیها به نمایش درآمد، «هدف برای امشب» نام داشت. البته جز فیلمهای ساخت انگلستان، شاهکارهای هالیوود نـظیر «فانتاسیا» و «دیکتاتور بزرگ» و گاه فیلم های هندی نظیر «راج نارتیکی» نیز به نمایش درمیآمدند.
پخش فیلم در روستا
انگلیسیها برنامه نمایش فیلم را با جدیت دنبال میکردند. حتی برای شهرها و روستاهای خراسان که فاقد سینما بودند، سینمای سیار به راه انداختند. این سینماهای سیار در شهرها و روستاهایی که در مسیر جادههای اصلی واقع بودند، به نمایش فیلمهای شانزده میلیمتری میپرداختند. نخستین سـینمای سیاری که بدینشکل کار خود را آغاز کرد، در ژوئیه 1942 [تابستان 1321] ــ از تهران ــ وارد خراسان شد. راننده کامیون حامل دستگاه نمایش فیلم (سینمای سیار]، فردی بلوچ بهنام خانمحمد بود. وی پس از اجرای برنامههای نمایشی موفقیتآمیز در خراسان ــ جز بیرجند که در حین نمایش فیلم دستگاه از کار افتاد ــ راهی زاهدان و زابل شد و سپس از طریق کرمان، یزد و اصفهان به تهران بازگشت. این طریق نمایش فیلم توسط دفتر روابط عمومی سفارت (P.R.B) که بعدها به اداره کل اطلاعات سفارت بریتانیا در تهران موسوم شد، راهاندازی شده بود.
تئاتر انگلیسی
علاوه بر نمایش فیلم، تشکیل گروههای تئاتر از دیگر برنامههای فرهنگی انگلیسیها در مشهد بود. همسر اسکراین، یک گروه آماتور تئاتر را رهبری میکرد. او توانسته بود چند نفر از جوانان دختر و پسر مشهدی را به گروه بازیگری خود جذب نماید. از مشهورترین نمایشنامههایی که این گروه در مشهد اجرا نمود، نمایشنامه «خواستگاری» اثر آنتوان چخوف، نمایشنامهنویس مشهور روسی بود. متن نمایشنامه توسط دکتر محمود ضیایی، رئیس دانشگاه مشهد در سالهای 1348ــ1350، از انگلیسی به فارسی ترجمه شد و خانم اسکراین به کمک گروه بازیگران ایرانی خود، آن را به روی صحنه برد. افراد مختلفی بهعنوان بازیگر در این گروه فعالیت میکردند. خانم اسکراین جوانان خراسانی را نهتنها به بازیگری تشویق میکرد، بلکه از آنان میخواست نمایشنامهها را از زبانهای مختلف اروپایی مثل فرانسه، آلمانی، روسی و انگلیسی، به فارسی ترجمه کنند تا وی بتواند آنها را به روی صحنه ببرد. از جمله نمایشنامههای مشهوری که توسط «انجمن نمایش آماتوری مشهد» بر روی صحنه رفت، نمایشنامه «خاله چارلی» (عمه چارلی) بود. روزنامه دادگستران در گزارشی به معرفی هیات نمایش مشهد (انجمن نمایش آماتوری مشهد) میپردازد. در این گزارش آمده است: «یکی از کانونهای فعالیت هنری در مشهد هیات نمایش مشهد است که نمایشنامههایی نظیر زن لال، دعوای عروس و مادرشوهر و الماس راجه را طی سالهای 1322ــ1323 به اجرا درآورده است».
منابع:
1-لویی رابینو، (1363)، دیپلماتها و کنسولهای ایران و انگلیس، ترجمه غلامحسین میرزاصالح، تهران: تاریخ ایران،
2-سرکلار مونت اسکراین، (1363)، جنگهای جهانی در ایران، ترجمه حسین نجفآبادی فراهانی، تهران: نوین.
3-حمیدرضا رمضانی، (1385)، کنسولگری های خارجی در خراسان، زمانه، شماره 43.
4-روزنامه دادگستران، (1323)، شماره 28، 29، 33، 73، 75، 83.
نظر شما