چرا این رشته را به عنوان تخصص انتخاب کردید؟
پدر من وکیل دادگستری بود که تحصیلات خود را در دانشگاه سوربن فرانسه گذرانده و مادرم هم آن زمان خانم دیپلمه ای بود که به دلیل نبود دانشگاه در ایران برای زنان، ادامه تحصیل نداده بود. من فرزند ارشد خانواده بودم و با میل خودم رشته پزشکی را انتخاب کردم. در سال 43 یعنی 51 سال پیش، پس از اتمام دوره پزشکی عمومی از دانشگاه علوم پزشکی تهران، زیرنظر استاد دکتر جهانشاه صالح، دستیاری را در همین دانشگاه شروع کردم. دکتر صالح اعتقاد داشت که شاگردانش باید با توشهای کافی از معلومات نظری بتوانند به طور مستقل جراحی کنند و زایمانها را به سرانجام مطلوب برسانند. با سختگیری و وسواس مراقب بود که هر دستیار انواع بیماریهای زنان و پیشگیری و درمان آنها را بیاموزد و به کار ببندد.انتخاب این رشته دلیل خاصی نداشت، اما واقعاً رشته زنان را دوست داشتم و آن را به بقیه تخصصها ترجیح میدادم. اکنون نیز از این انتخاب کاملاً رضایت دارم و اگر اکنون هم به عقب برگردم، بازهم تخصص زنان را انتخاب میکنم.
آن سالها که شما مشغول تحصیل بودید، کلاسها و دانشگاه با امروز چه تفاوتهایی داشت؟
تفاوتها که زیاد است.علاوه بر پیشرفتهای فناوری، تفاوتهای دیگری هم به وجود آمده است. از تفاوتهای قابل ذکر اینکه آن سالها تمام کلاسها با حضور بیش از 90 درصد دانشجویان تشکیل میشد، اما امروز با حضور عده بسیار کمی هم کلاسها تشکیل میشود. در خصوص اداره دانشگاه نیز واقعیت این است که گذشت سالها نشان داده که جدا کردن دانشکدههای گروه پزشکی از دانشگاه و سپردن امور آن به وزارت بهداشت و سپردن امور بقیه رشتهها به وزارت علوم مورد استقبال و تقلید سایر کشورها قرار نگرفته و دانشگاههایی از قبیل استانفورد، هاروارد و یل در آمریکا و آکسفورد و کمبریج در انگلستان (پنج دانشگاه برتر جهان) تمامیت دانشگاهی خود را حفظ کردهاند. حدس میزنم روزی برسد که صاحب نظران دلسوز کشور برای ادغام تمام رشتههای دانشگاهی در یک دانشگاه واحد گرد هم جمع شوند.
استادان زمان تحصیل شما چقدر با استادان امروزی متفاوت بودند؟
آن زمان استادان ما از جمله استاد آذر بر این باور بود که استاد باید به زبان مادری و احتمالاً یک زبان دیگر مسلط باشد، از تاریخ و جغرافیای کشورش اطلاع درست داشته باشد، در تدریس کمفروشی نکند، به دانشجویان، همکاران، همشهریان، هموطنان و در نهایت به بشریت و بویژه به بیماران از هر قشر، طایفه و طبقهای احترام بگذارد.
دکتر ضرابی دست ما را میگرفت و انجام عمل حساس کاتاراکت را صبورانه آموزش میداد، نه یک بار و یا چند بار، بلکه به دفعات و به همه. دکتر مژدهی آن چنان بیماری کزاز را به ما درس داد که هنوز هم بعد از نیم قرن، اصول و کلیات این بیماری خاص را به خاطر دارم. اینها بودند معماران دانشگاه پزشکی کشور و اکنون همه آنها به رحمت خدا رفته اند، اما بخوبی میدانستند در ظاهر، رفتار و کردار سرمشق هستند و باید برای جوانان نمونه باشند. مناعت طبع داشتند. آنها بزرگمنش، با حیا و غمخوار بیماران بودند.
خانم دکتر! شما 30 سال سابقه تدریس در دانشگاه را دارید، از آن روزها برایمان بگویید.
بعد از کسب تخصص، با سمت استادیار و سپس دانشیار و استاد به استخدام دانشکده پزشکی درآمدم و در نهایت به افتخار بازنشستگی نایل شدم. در این مدت افتخار همکاری با تعداد زیادی همکاران متخصص زنان و زایمان را داشتهام. همکاران جوان من در نقاط گوناگون ایران و جهان مشغول خدمت به بیماران و پرورش متخصص هستند و صادقانه و با دقت در برابر بیماران احساس مسؤولیت میکنند و من هم در طول خدمت دانشگاهی، خود را موظف میدانستم که با تمام توان تخصص جراحی زنان و زایمان و همچنین مراقبت از بیماران را آموزش دهم. هر چند به اصالت پژوهش در پزشکی اعتقاد عمیق دارم، اما در کنار آن آموزش را موضوعی میدانم که غفلت از آن غیرقابل بخشش است.
خانم دکتر! شما پس از شرکت در کنکور در بين خانمهای داوطلب رشته پزشكی آن سال، رتبه اول را كسب کردید. به نظر شما ضرورت حضور خانمها در رشتههای پزشکی چیست؟
بله درست است. اما آن سالها 230 تا 250 نفر برای کنکور دانشکده پزشکی شرکت میکردند که از این تعداد 12 یا 13 نفر خانم و سایر شرکت کنندگان آقا بودند. من تحصیلاتم را در فرانسه و به زبان فرانسوی گذرانده ام، به همین دلیل زبان فارسی را به کمک معلم در منزل آموختم تا بتوانم در کنکور سراسری کشور شرکت کنم وبه زبان نوشتاری فارسی تسلط داشته باشم. از این رو، سال آخر دبیرستان را در مدرسه نوربخش گذراندم تا با اصطلاحات زبان فارسی آشنا شوم.
به اعتقاد من، در علم پزشکی زن بودن یا مرد بودن تفاوتی ندارد، بلکه مهم، دانش پزشکان، احساس مسؤولیت، تعهد ودلسوزی آنها برای بیماران است که هر یک از پزشکان با داشتن این ویژگیها موفق خواهند بود.
این رشته چه محدودیتها و یا فرصتهایی را برای شما در زندگی ایجاد کرده است؟
من تاکنون با محدودیتی مواجه نشده ام. شاید دلیل آن همسرم بوده است. چون ایشان پزشک واستاد دانشگاه هستند. به همین دلیل درامور زندگی وتربیت فرزندان بسیار به من کمک میکردند ومن نگران خانه وخانواده نبودم، به طوری که وقتی دخترانم از مدرسه میآمدند، به جای اینکه مادرشان را ببینند، با پدرشان درسهایشان را تمرین میکردند و از آنجا که من خیلی مشغول کار بودم، همیشه از حمایتهای همسرم برخوردار بودم وبه دلیل حضور ایشان هیچ مشکلی در کار و زندگی نداشتم، ضمن آنکه سحر خیزی، دقت، پشتکار واحترام به بیمارانم موجب شد در این حرفه با مشکلی مواجه نشوم.
به نظر شما ضرورت حضور زنان در این رشته تخصصی چیست؟
به اعتقاد من، هیچ یک از رشتههای تخصصی پزشکی نباید منحصر به خانمها و یا آقایان باشد. بیماران میتوانند انتخاب کنند که به کدام پزشک مراجعه کنند، اما این انحصار در رشته تخصص و فوق تخصص زنان موجب شده تعداد متخصص و فوق تخصص زنان در کشور کاهش یابد، به طوری که در برخی از مناطق با نبود این پزشکان متخصص مواجه هستیم، زیرا خانمها تابع محل سکونت همسرشان هستند و نمی توانند به سایر مناطق کشور منتقل شوند، اما آقایان این محدودیت را ندارند و میتوانند برای گذراندن دوره تعهد، همراه خانواده به سایر مناطق منتقل شوند. البته از ابتدای انقلاب تاکنون دانش آموختگان متخصص و فوق تخصص زنان توانمندی داشتهایم، اما این تعداد برای تمام کشور کافی نیست و در این حوزه ما با کمبود متخصص وفوق تخصص مواجه هستیم.
دغدغههای حرفهای شما به عنوان یک فوق تخصص زنان در حرفه پزشکی چیست؟
ما در این حوزه به لحاظ تجهیزات وامکانات پزشکی کمبودی نداریم، بنابراین اگر تمام پزشکان در انجام کار حرفهای به وجدان خود مراجعه کنند، به بیماران احترام بگذارند وکارهایی که خلاف قانون است، انجام ندهند، دغدغهای وجود نخواهد داشت.
90 سال پیش مردم از بیمارستان میترسیدند، اما اکنون این مشکل برطرف شده است. البته طی چند سال اخیر کشورهایی نظیر آمریکا و اروپای غربی زایمان در منزل را آغاز کردهاند، اما سرانجام با معضلاتی در این شیوه مواجه شدند، زیرا وقتی با مشکل مواجه میشوند تا مادر ونوزاد به بیمارستان منتقل شوند، زمانی را از دست خواهند داد که ممکن است سلامت مادر یا نوزاد به خطر افتد. به همین دلیل این طرح با شکست مواجه شده و بهترین شیوه همان زایمان در بیمارستان است.
به نظر شما این رشته به لحاظ آموزشهای آکادمیک چه تفاوتی با گذشته پیدا کرده واکنون وضعیت این رشته را چگونه ارزیابی میکنید؟
من قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و اوایل انقلاب در شورای پزشکی بودم. آن سالها ما مراکز مجهز برای درمان نازایی نداشتیم، به همین دلیل مدارک بیماران در کمیسیون بررسی میشد و برای درمان به سایر کشورها اعزام میشدند، اما اکنون مراکز مجهزی برای درمان نازایی در کشور فعال است که خوشبختانه در این حوزه مشکلی نداریم.
همچنین درمان سرطانها دراین حوزه مشکل دیگری بود که اکنون با برگزاری دورههای فوق تخصص آنکولوژی و بیماریهای سرطان برای متخصصان زنان در این حوزه نیز کاملاً مجهز هستیم و تمام درمانها وعملهای جراحی با تبحر کامل انجام میشود، ضمن آنکه در حوزه فوق تخصصی ارولوژی زنان نیزبا تربیت دانش آموختگان فوق تخصص مشکلی نداریم.
در گذشته این بیماران به متخصصان ارولوژی ارجاع داده میشدند که بیشتر پزشکان آقا بودند، اما خوشبختانه اکنون با راه اندازی این رشته فوق تخصصی در حوزه زنان، اقدامهای درمانی
ارزنده ای به بیماران ارایه میشود، ضمن آنکه در زمینه دارو نیز کمبودی نداریم و اینها همه مایه افتخار ما در این حوزه تخصصی محسوب میشود.
نظر شما