کشیده شدن پای فیشهای حقوقی مدیران ارشد بیمه کشور به فضای مجازی، شاید در سال جاری بیش از هر خبری مردم را شوکه و شگفت زده کرد. ارقام چنان افسانهای و غیرقابل باور بودند که در آغاز بیشتر مخاطبان گمان میکردند مانند برخی خالی بندیهای رایج در این فضا، به قصد شوخی و یا سر کار گذاشتن خلق الله است و عدهای شیطنت کردهاند. همه گمان فتوشاپ داشتند، اما گویا اذهان نجیب و زحمتکش و دلسوز مردم برای صاحبان این حقوقها فتوشاپ محسوب میشود. از آن رو که بیایند حرف از اقتصاد مقاومتی و جهاد اقتصادی و همراهی با محرومان و مردمداری و مانند آن در نزد ملت بزنند و در همان حال حقوقهایی بگیرند که حتی تصورش برای تودههای مردم سخت باشد.
دردناکتر آن که این دست و دلبازیها با پول بیمه گذاران مظلومی است که هر روز درد و داغ و لابهشان از اوضاع بیمهها به آسمان است. تأسفبارتر آنکه در آغاز به جای قول بررسی سریع و پاسخ به مردم، طبق معمول حرف آن شد که این حقوقها از دوره دولت قبل است. اگر چه مسؤولان مربوطه خیلی زود این ادعا را تصحیح کردند، ولی نفس این رفتار نشان میدهد که گویا همه، کوتاهترین راه را در هنگام هر خبط و خطایی دریافتهاند. آن قدر دلم گرفته و آن قدر بغضم پر است که نمیدانم در این سطور و خطاب به مردم چه بنویسم. چند روز پیشتر هم نامهای از نماینده دلسوز مردم تهران در مجلس، جناب دکتر توکلی خطاب به یکی از مسؤولان منتشر شده بود که گلایه کرده بود، چرا آن جناب مسؤول سی و چند میلیون تومان حقوق میگیرد و پرسیده بود، مگر خرج تو چقدر است؟ و آن مسؤول لطف کرده و گفته بود؛ به خاطر شما هفت میلیون آن را کم میکنم!
دکتر توکلی عزیز! اگر هر مسؤولی بنا به نیاز و خرجی که دارد، حقوق میگرفت و با این فرض که نوع زندگیاش با همان شعارهای ارزشی که میدهند، مطابق باشد، این ملک گلستان میشد. شما نگران حقوق سی و چند میلیونی آن بابا بودی، حالا حقوق 87 میلیونی و مانند آن را کجای دلمان بگذاریم؟ وقتی بسیاری از وزیران و ارشدترین مسؤولان کشور فیشهای حقوقی خودشان را رو میکنند و بیشتر از ده- پانزده میلیون تومان حقوق نمیگیرند، چطور در مدیریتهای میانی چنین ارقامی پیدا میشود؟ چه کسی این حقوقها را تصویب میکند و چه کسی میپردازد و چه کسانی آنها را میگیرند؟
آیا مسؤولان تا این همه مدت از ماجرا مطلع نبودهاند که تازه قول پیگیری و بررسی دادهاند؟ آیا این هنوز نوک کوه یخ است که بیرون از آب آمده و ملت دیدهاند؟
خدا میداند در بقیه موارد مشابه چه خبر است و فقط افشا نشده است؟
آیا این شکل حقوق گرفتن از برخی ناهنجاریهای اجتماعی پرمفسدهتر نیستند تا برای آنها هم نهاد نظارتی محسوس و نامحسوس تشکیل شود.
حال پدر کارگری را تصور کنید که ماههاست همان حقوق ماهیانه مطابق رقم اداره کارش را هم نگرفته و شرمنده زن و فرزند است و این ارقام را میبیند. آن مخترع و هنرمند و نویسنده و... مگر اینها چه میکنند که چنین حقوقهایی میگیرند؟ در این کشور چه خبر است؟ چرا برخی تا این حد دریده و شیطان صفت شدهاند؟
* خواننده گرامی! لطفاً دیدگاه خود را درباره این موضوع با پیامک 3000737276 درمیان بگذارید.
۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۱
کد خبر: 378492
محمد حسین جعفریان
نظر شما