رحمانی که پیش از این فیلمهای «عروسک»، «دلخون» و «ستایش» را ساخته در فیلم «گاهی» بدنبال این بوده است که بتواند تجربه جدیدی را به سینما اضافه کند.
این فیلم این روزها در گروه هنر و تجربه اکران شده و شیوه ابتکاری کارگردان مورد توجه مخاطبان این گروه قرار گرفته است. به انگیزه اکران این فیلم با او به گفت وگو نشستهایم که میخوانید:
این شیوهای که فیلمبردار عملاً از کل کار حذف شده و در واقع بازیگران خود دست به کار شدهاند، مورد جالب و بدیعی در سینماست. این قضیه در روند داستان مشکلی برای شما به عنوان کارگردان ایجاد نکرد؟
این سؤال همان چالشی بود که من خودم از ابتدا با آن درگیر بودم؛ اینکه وقتی یکی از بزرگترین عوامل سینمایی حذف شود چه اتفاقی میافتد. اینکه اصلاً این کار، این آزمون و خطا، شدنی هست یا نه؟ این یک ریسک بود و من آن را پذیرفتم. چون این شدن و نشدن تا زمان فیلمبرداری مهمترین مسأله بود و من طی دو سالی که با دفاتر مختلف برای ساخت این فیلم صحبت کردم خیلیها دقیقاً بخاطر نبود فیلمبردار و احتمالاً کیفیت پایین کار حاضر به همکاری نمیشدند و میگفتند یا کلیت کار را تغییر بده یا که باید فیلمبردار داشته باشی. ولی این تکنیک در ذهن من بود و دلم میخواست آن را تجربه کنم. ولی بهترین حالت هم با همین ایده و بر اساس نمایشنامهای که دوستم چند سال گذشته آن را روی صحنه برد. چون به نظرم فضای خیلی خوبی داشت و بحث هم به این شکل بود که شخصیتها در حال فیلمبرداری هم بودند. به قول شما نبود فیلمبردار میتوانست مشکلات زیادی را به وجود بیاورد ولی من از خیلی قبلتر تمهیداتی را در ذهن داشتم، یکی از آنها این بود که حالا که فیلمبردار ندارم یکی از بازیگران نقش فیلمبردار را بازی کند. حتی میخواستم از یکی دو تا از بهترین فیلمبرداران سینما به عنوان بازیگر استفاده کنم ولی بعد به این نتیجه رسیدم که بد نیست بازیگران، خود فیلمبردار کار باشند.
این نمایشنامه تا زمانی که به فیلمنامه تبدیل شد چه تغییراتی کرد؟ چون در اخبار آمده بود که فریبرز عربنیا در بازنویسی این فیلمنامه خیلی کمک کرده است.
در همان متن هم این قضیه که شخصیتها در حال فیلمبرداری از هم هستند وجود داشت. حدود دوسال با پنجاه بازیگر رایزنی شد، ولی بنا به دلایلی همکاری بههم میخورد و زمانی که عربنیا قرار شد با ما همکاری کند اجازه خواست که بر اساس احوالاتی که خودش پیشنهاد داده بود فیلمنامه را بازنویسی کند و این اتفاق همزمان با فیلمبرداری انجام میشد.
فیلم شما کاتهای خیلی کمی دارد و طول سکانسها بسیار زیاد است؛ این باعث زیادهگویی شخصیتها و در نتیجه خستگی تماشاچی میشود.
بله، اینکه وقتی شما فیلمبرداری را از کار حذف کنید بالطبع خیلی از کادرهای زیبا را هم از دست خواهید داد و چون از اول هم متن بر اساس نمایشنامه نگاشته شده، این زیادهگویی خاصیت کار بود و باید توازن کار برقرار میشد. تماشاچیان تئاتر از این نمایشنامه استقبال میکردند و برای بعضی صحنهها به هیجان میآمدند. آنها بعضی از صحنهها را خیلی کلوزاپ میدیدند، برای همین در اینجا هم من به عمد دوربین را در جایی کاشتم که شبیه صحنه تئاتر باشد و بیستوپنج دقیقه پلان گرفتم. میدانم که این در سینما اشتباه است ولی چون دیالوگها زیاد بود و کنش و واکنش خیلی خوبی بین بازیگران برقرار میشد، هر چند این ترس را داشتم که برای مخاطب کسلکننده باشد ولی انجام دادم. با این حال ریتم فیلم دقیقاً در همین پلان طولانی بالاست ومخاطب هیچ احساس کسالت نمیکند.
گاهی بهنظر میآید دوربین با بازیگر همراه نشده است.
یکی از دلایل انتخاب دوربین بهجای استفاده از موبایل این بود که دوربین هر چه سبکتر باشد استفاده از آن سختتر است و اتفاقاً اگر چند کیلو باشد در دست بازیگر تعادل بیشتری خواهد داشت. ما کل فیلم را در ۳ مرحله فیلمبرداری کردیم. ابتدا خواستیم ثابتترین پلانها را داشته باشیم تا حالت مستندگونه و سلفی با هم حفظ شود. بعد از آن به سمت نمای کج رفتیم و در مرحله سوم نیز به لرزش در فیلم و نامتعادل بودن تصویر میرسیم.
گفتید زمان زیادی را صرف این کار کردهاید، ولی گاهی بهنظر میآید بازیها خیلی غیرطبیعی است و یکدست در نیامده است. آیا در این قضیه تعمدی وجود داشته است؟
این دو سال با خیلی از بازیگران صحبت کردم که بنا بر دلایلی امکان حضورشان فراهم نشد. این بازیگران فقط ده روز در خدمت پروژه بودند و ما فقط دو روز زمان برای تمرین و دو روز هم برای فیلمبرداری داشتیم. تمام آن ده روز صرف تحلیل شخصیتها و بازنویسی کار شد.
با این همه اما گاهی حس میشود دیالوگها خیلی تراشخورده نیستند.
اگر بازیگران زمان بیشتری را برای تمرین داشتند، این اتفاق نمیافتاد. زمان خیلی از مشکلات را برطرف میکند. ما این فرصت را نداشتیم. البته همین برداشت شما هم سلیقهای است، چون خیلیها این اعتقاد را ندارند و میگویند که این فیلم دورهمی است و معتقدند فیلم فیالبداههای است، در حالیکه فیلم سینمایی «گاهی» کاملاً بر مبنای دیالوگ است. اصلاً این قضیه عمدی بوده است چون به هر جهت فیلم فضای تئاتری دارد.
نظر شما