خبر امضای پیمان صلح میان «حزب اسلامی» به رهبری «گلبدین حکمتیار» با دولت وحدت ملی در کابل طی دو هفته گذشته، موجی از واکنشهای مثبت و منفی را در فضای مجازی و رسانههای داخلی و خارجی بدنبال داشته است. اواسط سال گذشته شایعاتی مبنی بر مرگ حکمتیار به رسانهها راه یافت. پس از مرگ ملاعمر و دو سال پنهان نگاهداشتن خبر آن، بسیاری مرگ حکمتیار را نیز بعید نمیدانستند. اما در ادامه خبرهای موثقتری رسید، مبنی بر آنکه او جایی در حومه پیشاور، بشدت تحت نظر دستگاه امنیتی پاکستانیهاست، تا حدی که بستگان درجه اولش نیز اجازه ملاقات با وی را ندارند و این همه در حالی است که بشدت بیمار است. حزب اسلامی از آغاز تأسیس در شمار پرنفوذترین احزاب جهادی افغانستان بشمار میرفت. با پیروزی مجاهدین اما سیاستگذاریهای آن دچار اعوجاج آشکاری شد. بطوریکه بررسی عملکرد آن هر پژوهشگری را در یافتن اهداف دقیق آن دچار تردید و ابهام میکند. با تمام این احوال از نگاه تشکیلاتی این حزب مدلی کاملاً موفق در میان احزاب جهادی بشمار میرود، بطوری که یک و نیم دهه پس از استقرار دولت و حذف و هضم تمام احزاب مدعی جهادی، آنها هنوز آنقدر ظهور و بروز دارند که برای بروز مستقل به صحنه سیاسی افغانستان در قالب پیمان صلح از دولت سهمخواهی کنند و این در حالی است که بسیاری از مخالفان این پیمان با همین استدلال آن را رد میکنند. آنها معتقدند حزب اسلامی حکمتیار
هم اکنون نیز از سهم قابل توجهی در رأس دولت و حتی سطوح پایینتر قدرت برخوردار است. معاون اول دکتر عبدالله از وابستگان حزب اسلامی است. برخی وزرا نیز عملاً از اعضای حزب مزبورند و در پارلمان و مجلس سنا هم نمایندگان بسیاری آشکارا وابسته به گلبدین حکمتیاراند. در رأس استانها، مقامات محلی و استانداران نیز کم نیستند چهرههایی که از اعضای دیرین و همچنان مؤمن به حزب اسلامیاند. مخالفان پیمان صلح معتقدند حکمتیار در بدترین وضعیت تن به این پیمان داد و بهترین امتیازها را گرفت. آنها تردید دارند که حزب اسلامی همچنان به عنوان نفوذی دستگاه امنیت پاکستانیها عمل کرده و با تجدید قوا درصدد کارشکنی برآید بویژه آنکه تکلیف انبارهای سلاح این حزب در پیمان صلح فعلی معلوم نشده است.
در سمت دیگر موافقان برآنند که با این پیمان حکمتیار از پاکستان به داخل خاک افغانستان آمده و تحت کنترل خواهد بود. آنها باور دارند که این رویه میتواند دیگر رهبران مخالف را نیز به پروسه صلح و همکاری با دولت تشویق کند. موافقان باور دارند که از توان و نفوذ مردمی حکمتیار میتوان در جهت سرکوب بقایای طالبان، بویژه در مناطقی که دولت حضور و نفوذ چندان ندارد بهره برد. بویژه آنکه طی یکی دو روز اخیر خبر از کشته شدن «ملااختر منصور» رهبر شاخه اصلی طالبان توسط پهپادهای آمریکایی شنیده میشود. چنانچه این خبر صحت داشته باشد و نظر به اختلافات عمیق داخلی بین دو شاخه اصلی طالبان، یعنی شاخه مولوی منصور و مولوی رسول، اکنون بهترین زمان برای تهاجمی همه جانبه هم در میادین نبرد و هم در عرصه دیپلماسی برای برچیدن طالبان با همکاری مؤثر گلبدین حکمتیار است. هر چند دولت وحدت ملی در چندین جبهه داخلی از جمله اعتراضات گسترده مردمی علیه یک خط برق، گرفتار است، اما شرایط موجود بهترین فرصت برای تضعیف طالبان و به کرسی نشاندن خط مشی صلح است، زیرا در غیر آن طالبان بسرعت خود را بازسازی و کار دولت را سخت میکنند.
۴ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۰
کد خبر: 383776
محمد حسین جعفریان
نظر شما