بهانه برگزاری این آیین حماسی، آن هم در ساعت 4 بامداد چهارم خرداد توجه بخشی و رهنمون سازی افکار عمومی به حماسه ماندگار و برگ زرین دیگری از سوی شیرمردان و رزمندگان خراسانی با عنوان «حماسه فردای پیروزی» است که متأسفانه تاکنون مغفول یا کمرنگ مانده است.
حماسه ای که توسط گروهان شهادت طلب خراسانی رقم خورد و دراین عملیات با تقدیم حدود 100 شهید؛ کاری کردند؛ کارستان! صبح حماسی غرورآفرینی که میتواند دستمایه تاریخ پژوهان و رمان نویسان، فیلمنامه نویسان، کارگردانان، حماسه سرایان، رسانه ملی و مطبوعات و خبرگزاریها در حوزه آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس بویژه در خراسان رضوی قرار گیرد.
ســوم خرداد برای همه ایرانیان یادآور حماسه ای بزرگ است. فتح خرمشهر؛ تحول مهمی در دوران دفاع مقدس ملت ایران در برابر هجوم رژیم بعثی و صدام است. وقتی سخن از سوم خرداد به میان میآید؛ هر ایرانی آزاده ای خاطره پیروزی بزرگ عملیات غرورآفرین بیت المقدس را به یاد میآورد و حتی جوان ترها؛ که تنها خبری از آن واقعه سترگ شنیده اند؛ به خود میبالند و احساس افتخار، عزت و اقتدار مییابند. اما تاکنون یکی از فرازهای حماسی این افتخار بزرگ، حماسه عظیمی است که بامداد 4 خرداد 61، گروهی از رزمندگان خراسانی - در گمنامی محض- برای تکمیل و تثبیت پیروزی سوم خرداد انجام دادند و نکته آنکه اگر آن اقدام متهورانه نبود؛ اوضاع ناگواری در ادامه حماسه فتح خرمشهر رقم میخورد. امروز اندک کسانی هستند که از حماسه فردای پیروزی خرمشهرچیزی شنیده یا به یاد داشته باشند.
آن صبح حماسی غرورآفرین
خرمشهر آزاد شده بود. طوفان شادی این نصرت الهی، همه جای ایران و از جمله جبهههای نبرد با صدامیان را معطر ساخته بود. خورشید سوم خرداد، آسوده خاطرتر از همیشه در سینه افق فرو میرفت. درست در ساعاتی که همه از این پیروزی شگفت سرخوش بودند؛ گروهانی از دلاوران خراسانی داوطلب شهادت، در سکوتی رازآلود، سینه شب را شکافتند و به ستون، یک از خاکریز خودی گذشتند تا جایی در شمال غربی خرمشهر و در منطقه کوشک، کار نیمه تمامی را تمام کرده و جلوی فاجعه ای بزرگ را بگیرند.
ماجرا از این قرار بود که بنا بر شنود و اطلاعات دریافتی توسط بر و بچههای اطلاعات و عملیات؛ یگانهای مجهزی از نیروهای زرهی دشمن، خود را برای ضدحمله ای بزرگ، برای بازپس گیری خرمشهر یا کاستن از طعم تلخ شکست شان در سوم خرداد آماده ساخته اند. بر این اسـاس، نیروهای داوطلب خراسانی مأموریت ویژه ای یافتند تا آمادگی دشمن را برای ضد حمله خنثی سازند.
همه نیروها مجهز به سلاحهای ضدتانک و نارنجک، فاصله خط خودی تا قرارگاه زرهی دشمن را با هدایت نیروهای عملیات پشت سر گذاشتند. شب از نیمه گذشته بود که فرمان حمله صادر شد. رزمندگان اسلام، خودروهای زرهی دشمن را یکی پس از دیگری منهدم میکردند. ساعتی طول کشید تا دشمن زخم خورده بر خود مسلط شد و با توجه به برتری توان رزمی در برابر استعداد یک گروهان بر محدوده عملیات وقوف یافت. مأموریت رزمندگان خراسانی با موفقیت به انجام رسیده بود، اما از آن طرف مهمات نیز پایان یافته بود. آنچه در قرارگاه دشمن باقی مانده بود؛ دیگر توان ضربه زدن به جبهه پیروز سوم خرداد را نداشت. در عین حال دشمن زخم خورده که خود را بازیافته بود کم کم موقعیت را فهمید و با گسیل خیل نیروهایی که از سایر جبههها به منطقه آورده بود توانست نیروهای رزمنده نفوذ کرده خراسانی را در عمق مواضع اش به محاصره درآورد.
واقـعه ای که در کلام
نمی گنجد
مهدی مروی رزمنده بسیجی خراسانی یکی از چند بازمانده حماسه بامداد چهارم خرداد است. این رزمنده غیور خراسانی که با وجود اصابت تیر خلاص به شکل معجزه آسایی از آن معرکه نجات یافت، در تشریح آن صبح حماسی میگوید: هوا کم کم روشن شده بود که دیدیم از هرسو در محاصره دشمن قرار گرفته ایم، آن هم در عمق نیروهای دشمن! راهی به جبهه خودی نداشتیم و سلاحهای ضدهوایی آماده هدف قرار دادن رزمندگان محاصره شده بود. اندک تانکها و زره پوشهای سالم مانده از عملیات هم آرام آرام وارد صحنه شدند و قیامتی برپا شد؛ نگفتنی...! بچهها با سلاحهای انفرادی کم تعداد تا آخرین گلولههای باقیمانده جنگیده بودند، اما انگار دشمن برای همه عقده گشاییهای ناشی از شکست روز قبل بهانه ای برای انتقام یافته بود. شرح آن واقعه ممکن نیست! اما همین اندازه بدانیم که حدود 100 شهید خراسانی که بامداد 4 خرداد 1361 در آن قرارگاه شربت شهادت نوشیدند؛ بار همه خشم و عصبانیت دشمن را به خاطر از دست دادن خرمشهر، یکجا تحمل کردند!. فرماندهی این گروهان بر عهده جانباز خراسانی آقای گلستانی بود که خودش پیش از رسیدن به منطقه درگیری مجروح شد و از ادامه عملیات بازماند.
غیر از مهدی مروی؛ سید حسنهاشمی و شهید پرتانی - که بعدها در والفجر8 به فیض شهادت رسید- معدود کسانی بودند که توانستند از آن معرکه جان سالم بدر برند. یکی از دیگر کسانی که در آن بامداد حماسی مجروح و به اسارت دشمن درآمد؛ آقای عابدین پور مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان رضوی است.
به هر روی، حماسه عاشورایی شیربچههای مظلوم خراسانی در بامداد فردای پیروزی خرمشهر و کار بزرگی که برای تثبیت پیروزی سوم خرداد انجام دادند؛ شایسته تکریمی ویژه است. امیدواریم این یادآوری سرآغازی باشد برای شناخت هر چه بیشتر اهمیت حماسه بامداد چهارم خرداد و جان نثاران آن حماسه که خوشبختانه هنوز شمار اندکی از آن بزرگواران و شجاعان حضور دارند تا بتوانند ناگفتههای آن حماسه را بازگو نمایند. بامداد روزی که خراسان بزرگ بیش از 100 دلاور جانباخته گمنام را برای حفاظت از فتح خرمشهر یکجا برای دفاع از دین و میهن فدا کرد. کافی است جور دیگری به این صبح حماسی نگاه کنیم؛ آنگاه پیروزی فتح خرمشهر طعم دیگری خواهد یافت!
نظر شما