هفته گذشته، کاخ سفید از یک قرارداد سنگین فروش جنگ افزارهای نظامی نوین به کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و در رأس آنها امارات متحده عربی، رونمایی کرد. هدف از این معامله چند میلیارد دلاری، کمک به این ممالک برای حفاظت از امنیت خویش عنوان شده است. اما آیا هر دو طرف این معامله، با چنین انگیزهای به سراغ این زرادخانهها رفتهاند؟ روشن است که واشنگتن هراز گاهی که حسابهای شیوخ عرب در بانکهای غربی سنگین میشود، راهی برای سبک کردن آن پیدا میکند و در این میان، فروش سلاحهای گرانقیمتی که اغلب برای نگهداری و آموزش استفاده از آنها نیز باید هزینههای گزاف دیگری پرداخت شود، کوتاه ترین مسیر است. جالب آنکه عموم این سلاحها طی معدود دفعاتی که به میادین نبرد رسیدهاند، به هیچ عنوان کارآیی مورد ادعا را نداشته و عملاً به آهن پارههایی از رده خارج بدل شدهاند، اما نگرانی دیکتاتورهایی که کابوس فروپاشی سلطنت آزارشان میدهد، هر بار سبب میشود، بار دیگر آنها فریب خورده و خزانه خود را دو دستی تقدیم دلالان غربی کنند. پافشاری در تداوم خرید پیشرفتهترین سلاحها توسط امارات عربی اما در این میان جالب تر از دیگر شیخ نشینهای این منطقه است. حمله صدام به کویت و فتح این شیخ نشین در کمتر از سه ساعت در حالیکه ارتش کویت به پیشرفته ترین سلاح های عصر خود مجهز بود نشان داد که در زمان حادثه، داشتن این اسباب بازیهای نمایشی برای ارتش موهومی که عملاً وجود خارجی ندارد، هیچگونه امتیازی دربر نخواهد داشت، اما اماراتی ها نظیر دیگر همسایگان خود، علاقهای به تاریخ و عبرت گرفتن از آن ندارند. شرح وضعیت شیخ نشین «دبی» میتواند ابعاد این راهزنی و کلاهبرداری آشکار غرب را از حاکمان به خواب رفته این مناطق، آشکار سازد. تا سی سال پیش دبی یک خیابان بود و صدها کیلومترمربع بیابان و شن. آنها با کمک مشاوران غربی بر روی صنایع ساختمانی و جلب سرمایه گذاران جدید، حساب ویژهای باز کردند و البته تا اینجا موفق بودهاند و اما چون شیوه این توسعه و بنیان آن عاریتی است، همه جهان هر لحظه منتظر فروپاشی آن است. چرا این را میگویم؟ شیوخ دبی میلیاردها دلار پول به چهرههای مشهور غربی، اعم از هنرپیشههای بازنشسته، فوتبالیستها، صاحبان مد و... و در مواردی حتی دزدان و زندانیان سرشناس غربی هدیه دادند تا آنها بیایند و در امارات زندگی کنند. با هجوم این چهرهها، بسیاری از صنایع فعال شدند، چون انبوهی از پیاده نظام علاقمند به این امور نیز پس از این حرکت دبی را برای زندگی برگزیدند.
برای خدمات رسانی به اینها که روی هم تا امروز حدود 200 هزار نفرند، قریب یک میلیون کارگر و خدمتکار و کاسبان خرده پا و... از اکناف دنیا و بیشتر آسیا به دبی رفتند و در بین این یک میلیون و دویست هزار نفر، 150 هزار نفر هم عرب اماراتیاند! کافیست روزی آن لشگر چند ده هزار نفری مشاهیر از پولی که میگیرند راضی نباشند و بروند، آنوقت مثل یک دومینو همه چیز فرو میپاشد. یا اگر آن یک میلیون کارگر و خدمتکار و... سر به آشوب بگذارند یا حتی شایعه یک جنگ مطرح شود، تمام بورسها و بازارهای ساختگی امارات دود میشوند... حالا میتوان فهمید به اماراتیها این همه سلاح را به امید حفظ چه چیز قالب میکنند!
۱۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۷:۲۴
کد خبر: 388424
محمد حسین جعفریان
نظر شما