«تاجالملوک آیرملو» (همسر اول رضا شاه ـ مادر محمد رضا پهلوی) در کتاب خاطراتش (خاطرات ملکه پهلوی) ذیل صفحه 55 در مورد درگیریهای شاه و فوزیه مینویسد: « ... شاید خوب نباشد حالا این حرف را بزنم، اما فوزیه یک مقدار «اُمُل» بود! در میهمانیها حاضر نمیشد با میهمانان محمدرضا برقصد. شما میدانید که غربیها رسمشان است که در میهمانیها و مجالس جشن با همسران یکدیگر چند دور میرقصند. محمدرضا از فوزیه میخواست تا به دعوت میهمانان پاسخ مثبت بدهد و با آنها برقصد اما فوزیه با آنکه در یک خانوادهی سلطنتی بزرگ شده بود، حاضر نمیشد. خلاصهی کلام اینکه این ازدواج اجباری بود ...».
اردشیر زاهدی، شوهر شهناز پهلوی ـ داماد فوزیه و محمدرضا، در کتاب خاطراتش «25 سال در کنار پادشاه» مینویسد که متاسفانه اخلاق و رفتار ملکه فوزیه برخلاف آن چیز بود که یک پرنسس باید داشته باشد!
زاهدی به حساسیت فوزیه نسبت به فساد اخلاق محمدرضا و زنبارگیهای او اشارت زیادی دارد و سرانجام مینویسد که فوزیه تحمل این وضعیت را از دست داد و از ایران خارج شد.
پس از خروج فوزیه از کشور، محمرضا که آزادی عمل کامل به دست آورده بود درست مانند «شَتِه» که به جان محصولات کشاورزی میافتد به جان نوامیس مردم افتاد و هر کجا که دختر زیباروی و مطابق با استانداردهای محمدرضا پیدا میشد. دیگر از دست تعرض او در امان نبود!
حسین فردوست یار محمدرضا شاه، که از کودکی با او بزرگ شده بود، در کتاب خاطراتش مطالب زیادی در مورد مفاسد اخلاقی شاه آورده و در چند مورد اعتراف کرده است که خودش عامل آوردن دخترانی نظیر «پروین غفاری» به کاخ بوده است.
امیر اسدالله علم، وزیر دربار شاهنشاهی هم در یادداشتهای روزانهاش به کرات به قوادی و پااندازی خود برای محمدرضا شاه و معرفی زنان و دختران زیباروی برای او افتخار و مباهات کرده است!
اولین دختر معصوم و بیگناهی که پس از خروج فوزیه از ایران به دام محمدرضا شاه افتاد یک دخترک کم سن و سال موطلایی به نام «پروین غفاری» بود. محمدرضا به روایت دوستان و نزدیکانش علاقهای بیمارگونه به زنان و دختران موطلایی داشت و همیشه اطراف او را عدهای از زنان و دختران موطلایی گرفته بودند. در میان این موطلاییها از همه نوع جنس (!) دیده میشدند. از میهمانداران خط هوایی «لوفتهانزا» گرفته تا دختر کم سن و سال یک سرلشگر نیروی هوایی که به «طلا» معروف شده بود. حتی زنان و دخترانی که موی مشکی داشتند برای آنکه مورد توجه محمدرضا قرار بگیرند در میهمانیهای دربار با موی رنگ کرده (طلایی) حاضر میشدند. یکی از این زنها «گیتی خطیر» دختر خالهی محمدرضا بود که موهایش را همیشه بور میکرد و سالها با محمدرضا روابط نامشروع داشت.
پس از پیروی انقلاب اسلامی که پردهها کنار رفت و اسرار هویدا شد، یکی از معشوقههای شاه که بهتر است بگوییم یکی از قربانیان شاه که در حال حاضر دوران کهولت و پیری را در یک شهر کوچک ساحلی مازندران میگذراند گوشهای از مفاسد اخلاقی محمدرضا شاه را افشا نمود. این زن زجر کشیده که سالها هنرپیشه اول فیلمهای فارسی بود و نقش مقابل هنر پیشگانی چون محمدعلی فردین، رضا بیک امانوردی، و سایرین را بازی میکرد و به خاطر موهای طلاییاش، مردم او را موطلایی شهر ما (تهران مینامیدند، خانم «پروین غفاری» است که توسط مادرش و ارتشبد حسین فردوست به دام شاه کشیده شد. نکته جالب اینکه از میان صدها قربانی شاه اولین و آخرین معشوقههای او، یعنی «پروین غفاری» و «طلا» هنوز در ایران زندگی میکنند، و اگرچه خانم پروین غفاری به افشای گوشهای از مفاسد اخلاقی و جنایات اجتماعی محمدرضا شاه پرداخته است، اما «طلا» علیرغم آنکه در بسیاری از کتابهای تاریخی و نشریات پس از انقلاب در مورد وی قلمفرسایی شده است، سکوت اختیار کرده و به زندگی خود مشغول است. وی پس از خروج شاه از ایران و رهایی از دست محمدرضا پهلوی همسر جدیدی اختیار کرد و به زندگی جدید روی آورد.
1ـ ظهور و سقوط سلطنت پهلوی (خاطرات ارتشبد حسین فردوست)، تهران: اطلاعات، 1379 خورشیدی.
2ـ تا سیاهی، خاطرات پروین غفاری، تهران: آتیه، 1380 خورشیدی.
3ـ خاطرات ملکه پهلوی (تاجالملوک)، تهران: بهآفرین، 1380 خورشیدی.
۳ فروردین ۱۳۹۱ - ۱۵:۵۴
کد خبر: 39051
قدس انلاین_مصطفی لعل شاطری; پس از طلاقگرفتن فوزیه (همسر اول محمدرضا شاه) و رفتن او از ایران، شاه به طرز بیمار گونهای به فساد و فحشاء روی آورد و در تهران سالهای دههی 30 هر روز صحبت از معشوقهی جدیدی برای شاه در میان میآمد و شایعات زنندهای پیرامون زندگی خصوصی و سراسر آلودهی محمدرضا بر سر زبانها بود. البته علت اصلی طلاق فوزیه هم چیزی نبود مگر همین هرزهگردیهای پادشاه مملکت!
نظر شما