طرح مذکور توانسته است یک جریان فرهنگی به وجود بیاورد، تا جاییکه بسیاری از هنرمندان و هنردوستان این حرکت فرهنگی و هنری شهرداری را با نگاهی مثبت ارزیابی کردند و خواستار تکرار آن با تکمیل شدن آن در سالهای آتی شدند. اما درکنار ادامه این طرح، بسیاری از نخبگان و هنرمندان از شهرداری بهعنوان یک ارگان مؤثر شهری تقاضای توجه بیشتر و مستمر به مقولات فرهنگی و هنری را داشتند، حتی گروهی پیشنهاد کردند سازههای ثابتی برای هنرمندان در طول سال اختصاص یابد. موضوع را با عیسی علیزاده، مدیرعامل سازمان زیباسازی شهرداری در میان گذاشتیم و وی از چندوچون و چهارچوبهای رایج برای فعالیتهای فرهنگی در شهرداری سخن گفت که در ادامه میخوانید.
اساس تبلیغات شهری و محیطی تابع چه قوانینی است و فعالیتهای هنری در چه بخشی از آن گنجانده میشود؟
بهطورکلی سازههای تبلیغاتی به دو دسته تجاری و فرهنگی تقسیم میشوند. سازههای تبلیغاتی تجاری برابر مقررات کشوری و شهری در مزایدههای عمومی به شرکتهای واجد شرایط به فروش میرسند و درآمد حاصل از آن صرف پروژههای شهری و فعالیتهای مرتبط با زیبایی شهرداری تهران میشوند. دسته دوم سازههای فرهنگی است که بیش از دو سومِ کلِ سازههای موجود در شهر تهران است و به فعالیتهای مذهبی، فرهنگی و هنری اختصاص پیدا میکنند. مدیریت و برنامهریزی برای سازههای فرهنگی در اختیار سازمان است. یکی از شاخصههای مهم سازههای فرهنگی، ممنوعیت فعالیتهای تجاری و اقتصادی بر آنهاست؛ بدین مفهوم که نمیتوانند در اختیار شخص باشند. در بحث سازههای فرهنگی، مسأله روشن است که در کار فرهنگی ما انتفاعی عمل نمیکنیم و نفع شخص یا گروه خاصی را در نظر نمیگیریم. هرچند بخشی از این تابلوها به معرفی فیلم، تئاتر و کنسرت موسیقی اختصاص دارد و هدفمان از این دست فعالیتها، حمایت از حوزه فرهنگ و هنر است، اما در کل اگر فعالیتی در این بخش منجر به سود تجاری شخص یا اشخاصی شود، آن را انجام نمیدهیم. پس بهصورت خلاصه بایستی عرض کنم که محتوای قابل اکران بر سازههای فرهنگی، اطلاعرسانی، مذهبی، فرهنگی و هنری است. تاکنون در این راستا کمپینهای متعددی برگزار شده که کمپین سلامت، مصرف صحیح و بتازگی کمیپن شهروند قانونمدار بخشی از آنها بوده است. هدف محتوایی این طرحها ارتقای کیفیت زندگی و افزایش دانشِ مذهبی، فرهنگی و هنری و سطح اطلاعات شهروندان بوده است.
باتوجه به اینکه مدتزمانی هرچند کوتاه از برپایی نگارخانه میگذرد، در یک نگاه کلی برآیند و دستاورد این فعالیت فرهنگی چه بوده است؟
در حالحاضر که از زمان برپایی نگارخانهای به وسعت یک شهر گذشته است، بهتر میتوان نسبت به آن اظهارنظر کرد. این دومین دوره تجربه ما در این زمینه بود. امسال هم نسبت به سال گذشته بازخوردهای متفاوت و متعارضی داشتیم. یکی از دلایل نقدها، همزمانی با نیمه شعبان و سوم خردادماه بود. باید عرض کنم که ابتدا بنا بود این برنامه، 15 تا 25 اردیبهشت ماه برپا شود، اما بهعلت همزمانی با نمایشگاه کتاب، تاریخ نگارخانه جابهجا شد و این جابهجایی به همزمانی با نیمه شعبان و سوم خرداد منجر گردید. این در حالی بود که ما رایزنیهای بسیاری با شرکتهای تبلیغاتی برای این جابهجایی زمانی داشتیم. امسال هم همچون سال گذشته از سهمیه 15 درصدی فعالیت فرهنگی شرکتها که الزام قانونگذار است در بحث نگارخانه استفاده شد.
معتقدم هر نقد منصفانهای قطعاً در ارتقای سطح برنامهها و دانش مدیران شهری تأثیرگذار خواهد بود. این امر به پیشرفت مدیریت شهری کمک خواهد کرد. ما تمام انتقادات و نظرات مخالفان و موافقان را که بهصورت محتوایی نشر داده شده بود، گردآوری کردیم و دو نظرسنجی نیز توسط یک مرکز افکارسنجی و مرکز 1888 که سامانه انتقادات و پیشنهادها در حوزه شهری است، شکل گرفت. این سامانه یک نهاد مستقل نظارتی است که زیرنظر سازمان زیباسازی فعالیت نمیکند، بنابراین نظرات نتایج بدون جهتگیری است.
براساس هدف اصلی پروژه «نگارخانهای بهوسعت یک شهر» که شهر بدون تبلیغات و ارتقای سطح دانش بصری شهروندان بوده، همه با این حرکت فرهنگی موافق بودند که یک هفته شهر را بدون تبلیغات و مصرفگرایی ببینند و فضای بانشاط و آرامی را در شهر را تجربه کنند.
در عینحال عدهای با اکران آثار هنری بر سازههای شهری موافق نبودند. این مخالفت و موافقتها در زمانبندی برپایی نگارخانه و چرایی استفاده از آثار غیرایرانی هم دیده شد؛ اینکه چرا بیشتر آثار هنری ایرانی هستند و آثار هنرمندان خارجی کمتر دیده میشود و یا اصلاً اینکه چرا باید آثار هنری در شهر به نمایش درآیند، برایشان جای سؤال بود.
این توضیح برآیند کلی نظرات است. اما گروهی با کلیت اکران آثار هنری مخالف هستند و آنها کسانیاند که معتقدند جای تابلوهای نقاشی ارزشمند در اتوبانها و روی بیلبوردها نیست و پیشنهاد میدهند که پول حاصل از تبلیغات سازههای شهری صرف گالریها و فعالیتهای هنری شود.
به هر روی انتقادات، پیشنهادها و نظرات متفاوت در این زمینه بسیار بود، اما واقعیت این است که وقتی کاری انجام میشود، طبیعی است که مسایلی از نظر مغفول بماند. در زمان برپایی نگارخانه، ما به هفته صنایعدستی برخوردیم که در آن، برخی از کمبود آثار تجسمی انتقاد کردند.
اما در کنار اینها ما نقاط قوت بسیاری هم داشتیم. خوشبختانه از لحاظ گرافیکی ایرادات سال گذشته برطرف شد. از گنجینههای شخصی استفاده نکردیم که حمایت فردی از کسی نکرده باشیم. همه آثار موزهای بودند و درنهایت اینکه وجه ایرانی ـ اسلامی آثار نسبت به سال قبل خیلی بیشتر بود.
بسیاری از دفاتر پخش فیلم یا فیلمسازان و تهیهکنندگان نسبت به کمکاری شهرداری در اختصاص فضای شهری به فیلمها یا فعالیتهای هنری انتقاد میکنند. آیا سازمان زیباسازی ظرفیتهای لازم را برای تحقق بخشیدن به این امر دارد؟
واقعیت این است که رویکرد سازمان زیباسازی به مقوله حمایت از تبلیغات فیلمها نسبت به سالهای گذشته بسیار تغییر کرده است و اطلاعرسانی بهتری انجام میشود. اما باتوجه به رسالت سازههای فرهنگی که توضیح دادم، تا جاییکه این امکان برای ما فراهم باشد به حمایت از اکران فیلم، تئاتر و اجرای کنسرت میپردازیم. اما چون در بسیاری از موارد، نگاه به این مقولات هنری رنگوبوی کاملاً تجاری دارد، نمیتوانیم سازههای فرهنگی سازمان را به بخش تجاری اختصاص بدهیم. بحث «نگارخانهای بهوسعت یک شهر» هم به این صورت بود که سود مالی برای کسی نداشت و صرفاً یک فعالیت هنری و فرهنگی بود.
نظر شما