تحولات منطقه

۲۸ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۳
کد خبر: ۴۱۳۷۴۲

خسرو معتضد

راه‌های اخاذی از مردم با سوءاستفاده از افکار پاک
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

در فضای مجازی فیلم عجیبی دیدم که گویا از شبکه دوم تلویزیون (سیمای جمهوری اسلامی) گرفته بودند.
زن جوانی که چهره‌اش شطرنجی شده بود، به اتهام اخاذی از خانم‌های جوان و با شکایت شوهران آنان بازداشت شده بود. این زن خود را در ارتباط با امام زمان(عج) [العیاذ بالله] می‌دانست و مبالغ زیادی از خانم‌های ساده دل پول و جواهر اخذ کرده بود که شفیع آن‌ها شود. این خانم در جلسه بازجویی می‌گفت، «من شفاعت همه شما را کرده‌ام و باید از من ممنون باشید».
خیلی تأسف خوردم که چرا ارباب منابر و خطبای محترم درباره این گونه افراد فرصت طلب و شیاد به مردم هشدار نمی‌دهند. البته این  نوع افراد در تمام دنیا مجازات نمی‌شوند، بلکه آنان را برای معالجه به بیمارستان‌های روانی می‌فرستند که کم کم درمان شوند و درمان این گونه افراد چندان هم سخت نیست.
چقدر خوب است به جای مجازات، این زن را مدتی تحت درمان قرار دهند و کار آبرومندی برایش در نظر بگیرند که از راه شرافتمندانه نان بخورد و کلاشی را کنار بگذارد.
من درفیلم دستگیری این زن متوهم وشیاد دیدم آرم یکی از شبکه‌های سیما وجود دارد که از این طریق به مردم هشدار می‌دهند، خیلی خوشم آمد. بارها از این مدعیان پیدا شده و از مردم اخاذی کرده‌اند. چند روز بعد روزنامه‌ها خبر دادند، فردی که خود را «ابوحر» می‌خواند، از سوی پلیس دستگیر شده که در فضای مجازی مدعی شده بود از مدافعان حرم حضرت زینب(س) در سوریه است و برای اعزام داوطلب به سوریه، مبالغی از جوانان ساده دل که سخت تحت تأثیر سخنان دروغ و یاوه او قرار گرفته بودند، اخاذی کرده است. برای من بسیار حیرت انگیز بود وقتی عده‌ای می‌خواهند برای جهاد با کفار داعش اعزام شوند، چرا باید ساده باشند و به شیادان پول بدهند.
دولت آلمان نازی وقتی خواست لژیون دفاع ملی تشکیل بدهد و به فالانژهای اسپانیا در جنگ با تیپ‌های بین‌المللی کمک رسانی کند، به خلبانان و ملوانان و سپاهیان ارتشی و اس.اس حقوق و مزایا می‌داد، نه اینکه از آنان پول بگیرد.
«ابوحر» قلابی با سخنوری و حقه بازی مبالغی اخاذی کرد که خوشبختانه پلیس خراسان رضوی لیاقت به خرج داد و او را بازداشت کرد.
 از این بازی‌ها پیوسته در ایران بوده و نمونه‌اش پروفسورعلی اکبری، که پس از آبرو ریزی و بازشدن مچش در ایران، به خارج رفته و از پول‌های جمع‌آوری شده از ساده لوحان، شبکه ماهواره‌ای اجاره کرده و هر شب آواز می‌خواند و لابد با صدای گوشخراش وانکرالاصواتش میلیون‌ها بیمار پروستاتی و سرطانی و قلبی و بیماران درد کلیه و سرطانی را شفا می‌دهد. یکی نیست از این مردم ساده لوح بپرسد آخر بدون معاینه، آزمایش خون و عکس‌برداری چگونه شخصی بدون تخصص پزشکی و جراحی می‌تواند شما را درمان کند؟
معجزه گر، دکتر اعتمادیان است که چند هزار بیمار پروستاتی را عمل کرده و سالم و آسوده خاطرشان کرده است. معجزه گر، دکتر اسلامی است که هر هفته ده‌ها عمل قلب انجام می‌دهد. معجزه گر، دکتر حسن قاضی زاده هاشمی است که هفته‌ای سی بیمار چشم را شفا می‌دهد. آخر یک فرد بی‌سواد ابتدایی که حرف زدن خود را نمی‌داند، چگونه یک شبه جراح و متخصص می‌شود و با آوازخوانی خودش می تواند مردم را شفا ‌دهد.
من عده‌ای از افسران برجسته پلیس آگاهی را می‌شناسم که از کار و شغل خود خسته شده، درخواست بازنشستگی کرده‌اند یا پستی اختیار کرده‌اند که تا این حد با ازدیاد جرایم در ارتباط با ساده‌لوحی و حماقت سر و کار نداشته باشند. چقدر کلاشی و کلاهبرداری، چقدر زدن جیب مردم به وسیله افراد فریبکار و کلاش؟
بتازگی زن جوانی را دستگیر کرده‌اند که ده‌ها میلیون تومان از زن و شوهری که گویا بچه‌دار نمی‌شده‌اند، اخاذی کرده و وقتی آن زوج نتیجه‌ای نگرفته‌اند و به او مراجعه کرده و خواهان استرداد وجوهشان شده‌اند، به آنان پرخاش کرده و زن و شوهر بناچار به دادسرا مراجعه و پلیس او را جلب کرده است.
این زن یک زن 32 ساله باسواد کمی است که اشکال عجیب و غریبی روی کاغذی کشیده و به اسم طلسم به زنان و مردان تحویل می‌داده و میلیون میلیون تومان حق مشاوره می‌گرفته است. من دختران و زنان تحصیلکرده‌ای را می‌شناسم که به خرافات و از جمله فال قهوه اعتقاد راسخ دارند و به پیشگو و فال بین مراجعه می‌کنند. احمق‌هایی را دیده‌ام که دور میزی نشسته، ارواح مردگان را احضار می‌کنند و از آنان سرنوشت خود را می‌پرسند. این کارهای احمقانه سال‌ها منسوخ شده بود، ولی متأسفانه مدتی است متداول شده و افراد شیاد از این راه‌ها نان می‌خورند.
من گاهی با پدرم که پزشک ارتش بود - و عصر پنجشنبه‌ها از بیمارستان‌ها دیدن می‌کرد - و از بیماران نظامی پرس و جو می‌کرد - به بیمارستان‌های نظامی می‌رفتم. یک بار هم به بیمارستان روانی رازی یعنی دارالمجانین رفتم. از آنجا بسیار خوشم آمد. بیشتر دیوانه‌ها مانند مرحوم دکتر حسان که سال‌ها بود با داشتن مدرک دکترای پزشکی از پاریس، ناگهان دیوانه شده و مرحوم دکتر باستان او را از اروپا به ایران آورده بود، آدم‌های خوشمزه و جالبی بودند و به نظر من بعضی از آن‌ها واقعاً عاقل‌تر از آدم‌های به ظاهر عاقل بودند. در هر صورت یکی ادعا می‌کرد، آغا محمدشاه است. دیگری می‌گفت، مخترع است و از تنویر(پودربهداشتی) که مردم در حمام استفاده می‌کنند، بمب اتمی ساخته، دیگری تریاکی بود و ادعا می‌کرد، مخترع است و اگر آزادش کنند با موشک‌ها که شبیه حقه وافور است، خواهد توانست به کره ماه سفر کند. دیگری ادعای پیامبری می‌کرد. دیگری می‌گفت، روح محمدعلی شاه در جسمش حلول کرده، سومی می‌گفت، دختر پادشاه اجنه چون وی تقاضای ازدواجش را نپذیرفته، او را طلسم کرده و به دیوانگی کشانده است.  در همه جای دنیا با این گونه افراد سر سازگاری نشان می‌‌دهند و آنان را نه اعدام می‌کنند، نه شلاق می‌زنند، بلکه می‌فرستند تیمارستان تا کم کم معالجه شوند و مغزشان را درمان می‌کنند. در مورد این زن نیز باید او را درمان کرد و سپس برایش کار و شغلی در کارخانه‌ای، بیمارستانی، جایی ایجاد کرد که سرش گرم شود و نان خانه داشته باشد و جنون به سرش نزند و البته باید مردم هوشیار باشند و گول این افراد فرصت طلب را نخورند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.