از ورودتان به فضای هنر و بخصوص تئاتر بگویید و دیگر آنکه پس از گذشت این سالها چه شد همچنان به فضای تئاتر شهرمان برگشتید؟
مانند خیلی از بچههای همسن و سالم، ورود به دنیای هنر با علاقه به بازیگری و کارگردانی بود و همین موضوع سبب حضورم در تئاتر شد. آن زمان، نخستین سالی بود که در ایران در رشته تئاتر، هنرستان شمایل در مشهد راه اندازی شد و من خوشبختانه توانستم دیپلم تئاترم را در شهرخودم بگیرم. در سال۸۴ با رتبه ۲۱در کنکور سراسری پذیرفته شدم و سپس وارد دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی در رشته ادبیات نمایشی هنرهای زیبا شدم و در مقطع کارشناسی ارشد نیز توانستم در رشته سنیما از دانشگاه هنر تهران دانش آموخته شوم و همچنین در رشته فلسفه هنر در همان مقطع کارشناسی ارشد که همچنین مدرک معادل از مؤسسه معرفت و پژوهش به من اعطا شد. سپس به استرالیا رفتم و دکترای رشته دراماتولوژی (درام شناسی) را گرفتم. به هرحال اگرچه ورودم درابتدا شاید آگاهانه نبود و به واسطه حس خوب تجربه تئاتر بود، اما در گامهای بعدی برای درک شناخت بهتر از جامعه و مخاطب این راه را برگزیدم. شاید امروز بتوانم آگاهانه بگویم، برایم مهم است که دریابم، مخاطب من به چه چیزی اهمیت میدهد.
جایگاه دراماتولـوژ را در تئاتر شهرمان چگونه ارزیابی میکنید؟
گفتمان جهانی آکادمیک از اواخر دهه 80 دریافتند که دیگر نیاز به متخصصان تک رشتهای نداریم، بلکه ضرورت جامعه کنونی در دنیا به سمت حضور متخصصان بینارشتهای یا فرا رشتهای است و این درحالی است که در جهان به این باورمهم دست یافتهاند که در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری اولویت برای کسانی است که در رشتههای متفاوت، اما مرتبط به تحصیلات آکادمیک بپردازند. برای مثال دراماتولوژ در تئاتر بهتر است موسیقی و سینما و یا رشتههای مرتبط با این هنر را هم بگذراند تا نگاه بهتر و جامع تری داشته باشد یا برای مثال، تئاتر امکاناتش را دراختیار سینما بگذارد و برعکس، اما مشکل ما در تئاتر مشهد این است که ما همیشه طی این سالها نگاهی تک بعدی به این هنر داشته و داریم و این در حالی است که باید بدانیم در همه حوزهها، وقوع آنها در کنار عوامل دیگر است که با هم ممکن میشود و در بررسی همه عوامل است که اصل موضوع نمایان میشود.
آخرین پژوهشی که انجام داده ام، مربوط به دورههای بازبینی است که به عنوان بازبین بودم. بلافاصله در50 تئاتر، نکات مشترک از نظر فرم و مضمون را شاهد بودم. این اشتراکها و تکرارها در کنارهم سبب شد به یک کلیت مخصوص در تئاتراستان دست یابم. به هرحال نگاه تک بعدی درست نیست. ماهمیشه درتمام آثار هنری باید به این نکته توجه کنیم که از فرایند اجتماع است که یک اثر تولید میشود، اما گاه تصورمان این است که از ذهن یک نخبه یک اثر به وجود میآید. باید بدانیم که فهم یک اثر هنری از جامعه است.
وضعیت کنونی تئاتر مشهد را چگونه ارزیابی میکنید؟
به اعتقاد من، تئاتر مشهد به دلایل گوناگونی در انزوا قرار دارد و این منزوی بودن را میتوان به تعبیری در بخش گسترده به دلیل ارتباط نداشتن با عوامل جهانی تئاتر بدانیم و در فضایی کوچکتر آن را به ارتباط نداشتن با مخاطب و فضای بیرونی جامعه ربط بدهیم. در واقع شاهد آثاری هستیم که ارتباطی به جامعه ندارد. تئاتر یونان باستان بر اساس به اجرا آمدن معضلات اجتماعی و تأکید بر ماهیت متافیزیکی امور> معنا و سپس روی صحنه شکل گرفت تا سبب تزکیه بشر شود، اما امروز در اجراهای نمایش با زیر پا گذاشتن حقیقت مسایل، مواجهیم و بسیار جای نگرانی است که در وضعیتی زیست میکنیم که نادرستیها، ارزش شده است. تئاتر در همه جای دنیا، وسیلهای است که برای رسیدن به زندگی آرمانی انسانی به وجود آمده است، اما باز هم ما، گاه شاهد اجراهای متفاوتی از برخی نمایشنامههای خارجی در ایران هستیم که ناخودآگاه ترجمه میشود و اجرا به سمت توجیههایی میرود. برای مثال به نمایشنامه «خرده خیانتهای زناشویی» اشاره میکنم که اجرای اصلی این نمایش فرانسوی است و درصدد نکوهش بحث خیانت زن و شوهر است، اما در اجراهای گوناگون از این نمایش در ایران توجیه خیانت حس میشود. در حالی که در همه جهان و در هر نمایش با هر دیدگاه سیاسی، فلسفی، ملیتی، طلاق، خیانت و اعتیاد مورد نکوهش است و تئاتر موظف است اگر راه حلی پیشنهاد نمیدهد، حداقل واکنش منفی به این ناهنجاریها نشان دهد. نه آنکه نا آگاهانه، ابزاری برای جذب مخاطب بشود.
جایگاه نشستهای نقد و بررسی در تئاتر مشهد چگونه است؟
متأسفانه ما در شهرمان سازوکار نقد تئاتر نداریم. اگرچه پس از تشکیل کانون منتقدان تئاتر استان خراسان رضوی، اساسنامهای تهیه کردیم که با نمونههای جهانی منطبق است، اما متأسفانه هنوز جایگاه نقد در تئاتر شهرمان مشخص نیست. نشستهای نقد از جشنواره به دلیل بحث مالی حذف میشود، بعد که مسایل مالی را مرتفع میکنیم، میشنویم که وقت برای نشستها و نقد و بررسی نیست! و این پرسش پیش میآید که چه چیزی در تئاتر مهمتر از تفکر و اندیشه است که برای آن زمان نداریم و سرانجام در جشنوارهها قرار میشود با یک روز تأخیر به مدت 20 تا 30 دقیقه نشست نقد و بررسی برگزار شود.
بعد منتقد از پایتخت دعوت میشود، دلیل را که جویا میشویم، درمی یابیم اگر منتقد از شهرمان باشد، باز ممکن است حرف و حدیث بشود و کارگردانها ناراحت شوند. پس بهتر است منتقد از تهران بیاید که کارگردانها دیگر به او دسترسی نداشته باشند و... این وضعیت نقد شهرمان است.
با توجه به اساسنامه کانون منتقدان خراسان رضوی، وظیفه این کانون چیست؟
برگزاری کلاسهای آموزش به صورت اداری و غیرانتفاعی، سیاستگذاریهای لازم برای مخاطب شناسی و نظارت بر آثار اجرایی به جهت زیبایی شناسی و معنایی، اما متأسفانه هنوز در اجرایی شدن این اساسنامه هنوز در ابتدای راه و گاه نیز با مشکلاتی روبه رو هستیم.
نظر شما