تحولات منطقه

برخی افراد در مورد الگوهای غذا خوردن مشکل دارند و ممکن است دچار اختلالاتی شوند که در زمره اختلالات مربوط به خوردن دسته‌بندی می‌شود. پرخوری عصبی (بولیمیا)، بی‌اشتهایی عصبی (آنورکسیا) و اختلال پرخوری دوره‌ای (پرخوری وسواسی) ازجمله اختلالات مربوط به خوردن است.

چرا وقتی عصبی هستم بیشتر غذا میخوزم!
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین به نقل ازجام جم آنلاین ، افراد مبتلا به این اختلال دچار مشکل پرخوری هستند و پرخوری در این اختلال با افزایش اشتهای عادی متفاوت است. آنورکسیا و پرخوری عصبی در دختران شایع‌تر است، اما پرخوری دوره‌ای در دختران و پسران به طور یکسان شایع است.
هم پرخوری دوره‌ای و هم پرخوری عصبی با خوردن بسیار زیاد همراه است و فرد موقع خوردن، کنترل خود را از دست می‌دهد و در پرخوری عصبی افراد بعد از پرخوری، برای این که خود را از شر اضافه شدن وزنشان نجات دهند، خود را وادار به استفراغ کرده یا از داروهای ملین استفاده می‌کنند و به طور افراطی ورزش می‌کنند، اما افرادی که دچار پرخوری دوره‌ای هستند از بالا آوردن و داروهای ملین برای کنترل وزن خود استفاده نمی‌کنند و ممکن است برای حل مشکلشان رژیم بگیرند، اما رژیم آنها معمولا افراطی یا ناسالم است و تلاش آنها برای دنبال کردن روش‌های تغذیه سالم معمولا کوتاه مدت و ناموفق است.

علائم پرخوری وسواسی عبارتند از:

ـ غالبا مقدار بسیار زیادی غذا را به طور مکرر مصرف می‌کنند.
ـ حمله‌های خوردن بیش از دوبار در هفته و حداقل به مدت شش ماه وجود دارد.
ـ بسیار سریع می‌خورند و موقع کارها (مثل تماشای تلویزیون، انجام تکالیف مدرسه یا حتی صحبت کردن با تلفن) به خوردن ادامه می‌دهند.
ـ با این که احساس سیری می‌کنند، اما دست از خوردن نمی‌کشند.
ـ معمولا دچار اضافه وزن هستند یا چاق‌اند و مقدار کالری‌ای که مصرف می‌کنند از مقدار کالری‌ای که می‌سوزانند بیشتر است.
ـ احساس بدی نسبت به خود و اندامشان دارند و از چاق بودنشان ناراحت هستند.
ـ در مورد توقف خوردن کنترل ندارند.
ـ آرزو دارند اندام متناسبی داشته باشند و چاقی به آنها استرس می‌دهد.
ـ هنگام عصبانیت یا استرس به طور افراطی می‌خورند و خوردن برای آنها لذتبخش است.
ـ پس از خوردن‌های افراطی دچار عذاب وجدان و افسردگی می‌شوند.
ـ اعتماد به نفس پایینی دارند و از بیان رفتارهای غیرقابل کنترل خود در مورد خوردن اجتناب می‌کنند.


برای درمان لازم است علائم و مدت زمان ابتلا و علل ابتلا شناسایی شود. مداخلات پزشکی و دارویی متخصص تغذیه به فرد کمک می‌کند مشکلات فیزیولوژیک خود را برطرف کند. و درمان‌ها در حوزه روان‌شناختی هم به صورت انفرادی و هم درمان‌های گروهی اثر بخش است.
در حوزه فردی تکنیک‌های کاهش استرس و درمان‌های شناختی برای کاهش افسردگی و افکار ناکارآمد و بیمارگون و ارتقای اعتماد به نفس به فرد کمک می‌کند خودکنترلی بیشتری پیدا کند و الگوهای صحیح خوردن را جایگزین رفتارهای افراطی و غلط کند.
همچنین آگاهی و همراهی اعضای خانواده و اجتناب از سرزنش فرد مبتلا به اختلال، جزو عوامل تسهیل‌کننده برای درمان است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.