با توجه به فرارسیدن یومالله ۱۳ آبان جواد منصوری در گفتوگو با روزنامه قدس به تبیین چرایی تسخیر سفارت از سوی دانشجویان خط امام پرداخت و در ادامه به سیاستهای فعلی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد
آقای دکتر با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دارید، پرسش نخست را از اهمیت و چرایی ۱۳ آبان و تسخیر سفارت آمریکا توسط تعدادی از دانشجویان خط امام و رهبری آغاز میکنیم. به نظر شما چرا دانشجویان در تسخیر سفارت آمریکا صحنه گردانی کردند؟
روابط ایران و آمریکا قبل از انقلاب اسلامی فراز و نشیب زیادی را طی کرده بود. در دو دهه قبل از پیروزی انقلاب، دولت آمریکا رودرروی ملت ایران قرار گرفته بود، ضمن اینکه شاه نیز به عنوان عامل و مجری سیاستها و حافظ منافع آمریکا در ایران، موقعیت کاملاً ضد مردمی و ضد دینی به خود گرفته بود، بنابراین تنفر از دولت آمریکا و عملکردهای او به اوج خود رسید و تصور هم این بود که پس از پیروزی انقلاب، دولت ایالات متحده در دیدگاهها و رفتارهای خود تجدید نظر کند و به عبارتی انقلاب اسلامی را یک فرصت برای برقراری رابطه منطقی، واقع بینانه و با احترام به حقوق ملت ایران بداند و از موضع برابر با ملت ایران برخورد کند اما در عمل مشاهده کردیم از هفته اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی، رفتار دولت آمریکا کاملاً غیرمنتظره، مداخله جویانه و معارض با انقلاب و حتی دخالت در بسیاری از امور و تقویت جبهه ضد انقلاب شکل گرفت و به این دلیل طبعاً برای دولت و ملت ایران این مسأله مشکلساز شده بود که چگونه باید با این پدیده برخورد شود (چگونه با موضع گیرهای جدید آمریکا برخورد شود)، البته باید این نکته را هم اذعان داشت که کارها و اقدامهایی از جمله راهپیمایی،سخنرانی و سردادن شعار انجام شد، اما این اقدامها کافی نبود و به این دلیل پس از اینکه آمریکا شاه را در کشورش پذیرفت فرصتی فراهم شد تا سفارت آمریکا گرفته و رسماً اعلام شود ما(ایران) از عملکرد و سیاستهای مداخله جویانه آمریکا ناراضی هستیم، چراکه آمریکا ضد انقلاب را حمایت و به دنبال تجزیه طلبی ایران بود و ما نسبت به اقدام آنها ناراضی بودیم .
شما به تبیین چرایی شکلگیری یوم الله ۱۳ آبان اشاره کردید، حال پرسش خود را مجدد تکرار میکنم، چرا جنش دانشجویی در صف تسخیر سفارت آمریکا قرار گرفت؟
از سال ۵۶ دو گروه در صحنه انقلاب پیشتاز بودند و بیش از دیگران فعالیت داشتند، یکی دانشجویان و دیگری روحانیون. دانشجویان در دانشگاهها و در گروههای سیاسی متشکل بودند و آنها در تحلیلی به این نتیجه رسیدند که آمریکا از راههای قانونی و منطقی حاضر به پذیرش واقعیت انقلاب اسلامی نیست و باید با آن برخورد تندی صورت بگیرد.
به اعتقاد بنده شاید این حادثه برای آمریکا نقطه عطفی محسوب شد اما برای ایران عاملی برای تثبیت انقلاب بود که باعث شد بسیاری از گروههایی که به طور مستقیم و غیر مستقیم با آمریکا همکاری میکردند همکاریشان کمرنگتر و یا حذف شود. از سوی دیگر سیاست خارجی ما براساس منطق استقلال نه شرقی و نه غربی و نفی سلطهپذیری استوار بود و این حادثه نشان داد که ما به کشورهای خارجی اجازه نخواهیم داد توطئه و سلطهای نسبت به ایران وجود داشته باشد و به همین دلیل است که توانستهایم چهرهای مستقل از خود نشان دهیم.
به نظر شما جنبش دانشجویی هنوز از همان کارکرد برخوردار است؟
جنبش دانشجویی در ایران جزیی از جنبش مردمی است و در راستای دفاع از منافع ملی و استقلال کشور عمل میکند. دانشجویان به عنوان قشری سیاسی و آگاه در پشتیبانی از نظام و منافع کشورهمچنان میتوانند تأثیرگذار باشند، ولی درحال حاضر به علت تفرقههایی که به وجود آمده، نوعی تضعیف در جنبش دانشجویی ایجاد شده است، تا اواخر دهه ۷۰ تشکل و انسجام بیشتری در این جنبش مشاهده میشد اما دچار چندگانگی شد و موقعیت قبلی خود را از دست داد.
آقای دکتر، چرا ۱۳ آبان از سوی حضرت امام به عنوان انقلاب دوم نامیده شد؟
چون کار خیلی بزرگی صورت گرفته بود و انعکاس عمیق و وسیع در دنیا داشت و مهمتر آنکه اهمیت آن برای ما فوق العاده بود، بنابراین حضرت امام خمینی(ره) فرمودند: این اقدام انقلاب دوم بود. حقیقتاً تحول مهم در وضعیت روابط خارجی کشور به حساب میآمد و به عبارت دیگر انقلاب اول، سرنگونی رژیم دست نشانده آمریکا و انقلاب دوم قطع رابطه با خود آمریکا شد. گرچه قطع رابطه به صورت رسمی از سوی خود دولت آمریکا کلید زده شد و آنها آن را اجرا کردند.
پس از تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان خط امام(ره)، واکنش آمریکا و کشورها دیگر چه بود؟
آمریکاها واکنش بسیار شدیدی نشان دادند زیرا که هم تحقیر شدند و هم منافع آنان بشدت مورد تهدید قرار گرفت و به علاوه نگران این بودند که متحدان آمریکا در منطقه، دیگر اعتمادی به آمریکا نکنند و به عبارت دیگر آمریکا را قدرتی نبینند که میتواند از موجودیت آنها حمایت کند به همین سبب آمریکاییها تلاش بسیار زیادی کردند تا ضمن اینکه سفارت و روابط بین دو کشور به حالت قبل برگردد، دولت ایران هم متحمل ضرر و مجازات شود تا دیگران متوجه شوند آمریکا چگونه قادر است از منافع خود دفاع کند. عملاً ۴۴۴ روز طول کشید و با پذیرفتن شرط و شروطهای متعدد، با آزادی دیپلماتهای آمریکایی موافقت شد، اما سفارت برنگشت و این روند همچنان باقی ماند.
آقای دکتر باتوجه به تحرکات آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران آیا میتوان به این کشور و سرمداران آن اعتماد کرد؛ مقصودم این است که با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا آیا احتمال تغییر در سیاستهای آمریکا وجود دارد؟
کسی که ماهیت نظام آمریکا را بشناسد و فرهنگ و سیاست حاکم بر ایالات متحده آمریکا را بشناسد قطعاً به این نتیجه میرسد که این نظام به هیچ مبنای حقوقی(عدالت و حقوق انسانها) و به هیچ یکی از قراردادها پایبندی ندارد. عملاً در طول ۲۵۰ سال گذشته آمریکاییها این چنین عمل کردند البته تنها در مورد ایران هم نیست. امروز شما شاهد هستید که رئیس جمهور فلیپین از جنایتهای آمریکا در فلیپین و تحمل بسیاری از خسارتهای سنگین که در کشور متبوعش انجام دادند پرده برداشت و در بسیاری از کشورهای دیگر هم این کار از سوی آمریکا انجام شده است.
حتی در خیلی از موارد بعد از انقلاب بنا براین گذاشته شد که با آمریکا مذاکره کنیم اما در تمام این اقدامهای صورت گرفته مشاهده کردیم نتیجه مطلوب به دست نیامد. مثلاً مذاکره کردیم و قرار شد نتیجه مذاکرهای که هنوز به نتیجه نرسیده منتشر نشود اما دیدیم یک مرتبه این آنها بودند که منتشر کردند. به نظر بنده آمریکاییها فرصتطلبی، سودجویی، پایمال کردن حق دیگران را خیلی عادی میدانند. در واقع دنیا را حق خود میدانند.
باید توجه داشت که آمریکا هیچ گاه از تلاش برای تسلط بر ایران دست برنخواهد داشت چرا که به دلایل مختلف، ایران برای آمریکا بسیار حایز اهمیت است؛ در همین زمینه کسینجر گفت: در نیمه دوم قرن ۲۱ دو قدرت در دنیا حکومت خواهند کرد: ۱- چین ۲- اسلام با محوریت ایران.
امروز آمریکاییها متوجه این قضیه شدهاند که تنها قدرت تهدید کننده آنان اسلام سیاسی است، بنابراین مقابل آن خواهند ایستاد.
واژه نفوذ بارها مورد تأکید رهبر معظم انقلاب قرار گرفته، تحرکات آمریکا در نفوذ در داخل کشور را برچه اساس ارزیابی میکنید؟
نفوذ، بخشی انکار ناپذیر از عملکرد دولتهای استکبار است. در عرف سیاسی ستون پنجم به کسانی گفته میشود که مستقیم یا غیرمستقیم منافع دولتهای دیگر را در اینجا(ایران) دنبال میکنند و در خدمت آنها هستند که اصطلاح ستون پنجم به آنها گفته میشود، در مقابل چهارستونی که به کشور حمله میکنند.
نکته دیگر اینکه ما در تاریخ معاصر ایران،شاهد نفوذ آمریکا در بسیاری از زمانها و جریانهای مختلفی بودیم به همین جهت مطلب جدیدی نیست و اگر هر کسی تصور کند نفوذ آمریکا در ایران تازگی دارد نشان میدهد که آمریکا را نشناخته است.
نظر شما