به گزارش قدس آنلاین به نقل از تبیان ، بحث قضا و قدر هم از مباحث مهم افعال الهی است و چون بحث مبتلابهی هست گروهی از مسلمانها و غیرمسلمانها گرفتار این تفکر شده اند که انسان اختیار ندارد. در حالی که قضا و قدر با اختیار انسان منافات ندارد. دلایل نقلی و دلایل عقلی و وجدانی را مطرح کردیم و در این مقاله ادامه آیاتی که مطرح شد مخصوصاً آیات دسته پنجم بررسی خواهد شد.
" إنا هدیناة السبیل إما شاکراً و إماکفوراً ، ما مردم را به راه ، هدایت کردیم می خواهند در راه باشند و شاکر و می خواهند کفران کنند و بیراهه بروند به اختیار خودشان هست.
از این قبیل آیات که دلالتشان بر اختیار دارند در قرآن فراوان هست.
دسته ششم از آیاتی که دلالت بر اختیار انسان دارد آیاتی است که از انسان می خواهند به سوی نیکی ها سبقت بگیرند و می گویند به سمت نیکی ها بروید و سبقت بگیرید و مسابقه بدهید برای رفتن به سمت نیکی ها.
اگر اختیاری نباشد این دستورها معنا ندارد. هیچ کس به سنگ دستور نمی دهد که شما خوب باش یا به سوی خوبی سبقت بگیر. آیاتی از قبیل اینکه:
" و سارعوا إلی مغفرة من ربکم ، به سوی آمرزشی از پروردگارتان سرعت بگیرید " بروید به سمت آمرزش از سوی پروردگارتان و سبقت بگیرید.
" أجیبوا داعی الله ، دعوت کننده از طرف خدا را پاسخ دهید و اجابت کنید " یعنی به دست خودتان هست خدا شما را دعوت کرده شما هم اجابت کنید. شما می توانید به سمت مغفرت خدا سبقت و سرعت بگیرید پس مغفرت خدا را به دست بیاورید.
چگونه دعوت خدا و رسولش را بپذیریم؟
آیاتی که دلالت بر اختیار انسان دارد آیاتی است که از انسان می خواهند به سوی نیکی ها سبقت بگیرند و می گویند به سمت نیکی ها بروید و سبقت بگیرید و مسابقه بدهید برای رفتن به سمت نیکی ها.
اگر اختیاری نباشد این دستورها معنا ندارد
" إستجیبوا لله و للرسول ، هنگامی که خدا و رسول شما را دعوت می کنند شما خدا و رسول را اجابت کنید " یعنی دعوت خدا و رسول را بپذیرید. از نیکویی ها و محاسنی که شما را به سوی آنها دعوت کردند و بر شما نازل شده پیروی بکنید و پیرو آن چیزهای پسندیده ای باشید که از طرف شرع بر شما نازل شده یعنی می توانید این کار را بکنید و این اختیار را دارید.
" و أنیبوا إلی ربکم ، به سوی پروردگارتان بر گردید.
این آیات دلالت دارند که انسان قادر است که با سرعت به سوی راه حق حرکت کند و مختارست که در این راه و در این مسابقه پسندیده شرکت بکند.
دسته بعدی آیاتی است که مردم را به کمک خواستن از خدا ، دعوت می کند یعنی مردم می توانند و اختیار دارند که از خدا کمک بخواهند تا مشکلاتشان حل بشود. اگر جبر بود کمک خواستن دیگر معنا نداشت. "
" ایاک نعبد و ایاک نستعین ، و تنها از تو کمک می خواهم.
" فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم ، از شر شیطان رانده شده به خدا پناه ببرید.
" إستعینوابالله ، از خدا کمک بخواهید.
" أولایرون أنهم یفتنون فی کل عام مرة أو مرتین ثم لا یتوبون و لا هم یذّکرّون ، آیا نمی بینید که آنها در هر سال یک یا دو بار آزمایش می شوند آنگاه توبه نمی کنند و متذکر نمی شوند.
می فرماید اینها می توانستند توبه بکنند و متذکر بشوند. در اختیار خودشان بود که برگردند ولی این کار را نمی کنند.
آیاتی است که مردم را به کمک خواستن از خدا ، دعوت می کند یعنی مردم می توانند و اختیار دارند که از خدا کمک بخواهند تا مشکلاتشان حل بشود. اگر جبر بود کمک خواستن دیگر معنا نداشت. "
" ولولا أن یکون الناس أمة واحدة ، اگر چنانچه مردم امت واحده ای نبودند " یعنی می توانستند امت واحده باشند و اختلاف نداشته باشند ولی خودشان هستند که اختلاف می کنند.
" ولو بسط الله الرزق لعباده ، اگر خداوند رزق را بر بندگانش بسط و توسعه دهد ". یعنی از خدا بخواهید که رزق را بر بندگانش توسعه دهد.
" فبما رحمة من الله لنت لهم ، به سبب رحمتی از سوی خدا با آن ها نرم خو گشتی " به پیغمبر می فرماید به خاطر رحمت خدا با اینها نرم شدی. رحمت خدا را بخواهید تا نرم خو شوید تا مردم اطراف شما جمع بشوند و از اطراف شما پراکنده نشوند.
" إنّ الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر ، نماز از فحشا و منکرات انسان را باز می دارد " یعنی شما می توانید از طریق نماز از فحشا و منکرات باز بایستید و رحمت خدا را برای خودتان بخواهید و دوری از فحشا و منکرات را بخواهید.
خلاصه کلام
دسته ای از آیات که از انسان می خواهند به سوی نیکی ها سبقت بگیرند و دسته دیگر که درآن مردم را به کمک خواستن از خدا ، دعوت می کند ما را به این نتیجه می رساند که اگر اختیاری نباشد این دستورها و این درخواست ها معنا ندارد.
منبع: پاسخ به سوالات اعتقادی استاد محمدی موجود در سایت رادیو معارف
نظر شما