به گزارش «قدس آنلاین» به نقل از خبرنگار باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا»، نام علیرضا عاقلزاده چند مدتی است به نامی آشنا در فضای تئاتری تبدیل شده است. مردی که پس از رفتن حفیظ الله رفیعی کلیددار انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس شد، پیش از این شهرت مردی را نداشت که انتقادها به او بسیار بود و او صرفاً سکوت میکرد تا روزی که رفت. عاقلزاده عهدهدار جایی شد که انتظارات از آن زیاد بود و خروجیش اندک. البته در ظاهر، شاید باطن ماجرا چیز دیگری بود. با آمدنش سالن سرو دوباره احیا شد تا رنگ خاموشی نبیند؛ اگرچه در نخستین نشست مطبوعاتیش فرصتی برای گفتگو با خبرنگاران و پاسخ به شبهات را فراهم نکرد. با این حال فرصت را مغتنم شمردیم تا بدانیم در اندیشه چیست و برنامه کاریش به کدامین سو میرود. آنچه میخوانید مشروح گفتگویی است که با سرپرست تازه انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس داشتهایم:
تسنیم: سوالم را این گونه شروع میکنم. خبرنگاران نسبت به وضعیت یک سال گذشته انجمن انتقاد داشتهاند، ارزیابی شما از این لحظه که وارد انجمن شدید چه بوده است؟
عاقلزاده: واقعیت را اگر بخواهم بگویم وضعیت بدی بوده است. یک مقدار جفا کردیم نسبت به دوستان دیگر و اگر بگویم وضعیت خوبی بوده پس چرا من آمدم اینجا!؟ شرایطی که وجود دارد شرایطی است که بالاخره مدیران میآیند و میروند. این مدیران باید یکسری برنامههایی را اجرا میکردند که به هر دلیلی که دلایل شخصی و حتی حقوقی دارد، که یا نمیخواهند، یا نمیتوانند یا نمیگذارند، به دلایل مختلفی مدیران مشغول به کار میشوند و وضعیت کاری خودشان را طراحی میکنند تا به جایی که قرار است برسند؛ اما اینکه انجمن در چه شرایطی بود، اتفاقاً باید این سؤال پرسیده شود که تئاتر در چه شرایطی است. وضعیت تئاتر وضعیت خیلی خوبی نیست که حالا ما بگوییم انجمن چه جایگاهی دارد. کل وضعیت تئاتر شرایط بسیار نابسامانی را پشت سر میگذارد. ضمن اینکه بارقههای کمرنگی از برخی اجراها شکل میگیرد که تقریباً جذب مخاطب میکنند؛ اما تعداد کمی [اثر با] موضوعات ارزشی وجود دارد. [باید] بشود دوباره شرایطی را به وجود آورد که جامعهٔ ارزشمند انقلابی ما با خیال راحت بتواند برود و تئاترش را ببیند.
اگر بگویم وضعیت خوبی بوده پس چرا من آمدم اینجا!
اینها بستگی به شرایط فرهنگی کشور دارد، یعنی با توجه به شرایط فرهنگی کشور، قطع به یقین مسائل هنریش هم وابستگی به آن خواهد داشت. نمیتوانیم بگوییم چرا انجمن این چنین بوده و هست و چرا باقی جاها اینطور هستند. منتها آن چیزی که برمیگردد به مدیریت، بالاخره انسان خودش یک شخصیت دارد و یک هویت دارد و براساس تدبیری که میکند و تجربهای که دارد و شرح وظایفی که به او داده میشود، وظیفه دارد کارش را درست انجام دهد. اگر کارش درست انجام ندهد، او مدیر موفقی نیست و او باید بتواند با توجه به شرایط موجود فرهنگی خودش را وفق دهد. این نیست که فکر کند شرایط فرهنگی، شرایطی را برای ما ایجاب میکند که ما کار را رها کنیم. شرایطی را فراهم میکند که مدام بحث مدیر را مطرح کنیم. باید اتفاقاً با همین شرایط کار کرد که امید را به جامعه برگرداند. بارقههایی از امید و روزنههای خیلی کوچکی از امید را ایجاد کند.
لذا خیلی جواب مشخصی به این سؤال داده نمیشود، اگر خیلی کلی بگویید وضعیت تئاتر کشور را چگونه میبینید، من خیلی راحتتر میتوانم بگویم وضعیت نابسامانی دارد به دلایل مختلف. شاید یکی از مسائلی که الان تئاتر با آن مواجه است، نبود قوهٔ محرکهٔ نظریههای کاربردی است، یعنی اگر ما در جامعه تئاتری کشورمان، کسانی که چه در حوزهٔ علمی و چه در حوزه هنری هستند، بتوانند موتور محرکه را به سمتی ببرند یا به سمتی ایجاد بکنند که بتواند حرکت ایجاد کند، بتواند بالندگی ایجاد بکند، الان این نبود است. بالاخره بودجه با تمام کمبودش وجود دارد. شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی وجود دارد. تقاضا و مخاطب وجود دارد. چه چیزی وجود ندارد؟ اینکه الان تئاتر به چه چیزی نیاز دارد؟ این احصا نشده است و به چه چیزی نیاز دارد. به یکسری نظریههای کاربردی، نظریههایی که بتواند یک جان تازهای به تئاتر بدهد.
تسنیم: این نظریه کاربردی، بنده هم به آن موافق هستم که در تئاتر ما نظریه مرده است. این وظیفه کیست که این تئوری را به تئاتر انتقال بدهد؟ من میگویم وظیفه دانشگاه است. در جایی مانند انجمن شما افراد دانشگاهی حضور دارند، دکتر قهرمانی الان آنجاست، آقای فناییان آنجاست، پس اینها آنجا چه کار میکنند؟ یعنی اینان در انجمن هنرهای نمایشی هم هستند، در مرکز هم هستند، پس این اساتید عزیز ما چه میکنند؟
عاقلزاده: ببینید در ۳۷ سال گذشته تجربههای خیلی خرد و کلانی، در حوزه هنر به ما داده است. در حوزه تئاتر هم این شرایط وجود دارد که وقتی انقلاب شکل گرفت، احساس میکردیم یک حکومتی باید شکل بگیرد و سازمان حکومتی ما، نظامی که بر مبنای انقلاب ما دارد شکل میگیرد، یک ساختار پیدا بکند. وضعیتی مانند جنگ به وجود آمد که فرصت نداد این اتفاقات رخ بدهد. جنگ هم نابسامانیهای مربوط به خودش را دارد. هم نیروی انسانی عظیم و ارزشمند ما را و هم امکانات و منابع زیرساختی ما را و خیلی منابع غیرزیرساختی ما را از بین برد و بعد از آن سازندگی بود که باید این خرابیها را جبران میکرد و البته نبودِ هدفمند کردن این جایگاههای ارزشمند در حوزه هنر. الان بعد از ۳۷ سال به نظرم دیگر کسی بهانه ندارد که بگوید. ما اتفاقاً ما جزء کشورهایی هستیم که انقلابمان ۳۷ ساله است. یک جهان برومندی است که دارد به یک قوهٔ عاقلهٔ ۴۰ سالگی میرسد که الان باید بروز نشاط، امنیت، دانش، اعتقاد و ارزشمندی باشد و این باید از کجا سرچشمه بگیرد؟ از خیلی جاها، شما میگویید از حوزه دانشگاه، من میگویم اتفاقاً سیاستمداران فرهنگی، یک عده میگویند جامعه هنری خودش مطالبه بکند.
تسنیم: محل رجوع سیاستمدار فرهنگی دانشگاه است، یعنی دانشگاه است که دارد فکر را تولید میکند، دستهبندی میکند و تحویل سیاستمداران میدهد.
عاقلزاده: ما اتفاقاً از حدود یک سال و نیم دو سال و نیم پیش با آقای رفیعی که ایشان مدیر گروه مجموعه بودند، با هم نشستیم و راجع به این موضوعات صحبت کردیم. یعنی طرح موضوع کردیم. انجمن یکسری جلساتی را برگزار میکرد به عنوان جلسات پژوهشی که هر دو سه سال یکبار این جلسات برگزار میشد. همایشهای پژوهشی بود، یک برنامهای گذاشته بودند که قرار بود، یکی از آن سالها برگزار شود، پیشنهاد دادند و گفتند ما از چنین چیزی استفاده کنیم، این همه نمایش، همایش و پژوهشهایی که انجام شده است، خروجی آنچنانی نداشته است، خیلی کم، این را بیاییم هدفمند کنیم. ما با توجه به تجربهای که قبلاً در حوزهٔ بنیاد - این حرف برای سال ۸۰ است - که گروهی از مدیران بنیاد نشستند، برای آن زمان بنیاد تدوین استراتژی کردند، اینکه بنیاد وضعیت موجودش - آن زمان - چه بوده و وضعیت مطلوبش قرار است چه باشد. با آن تجربه، طرحی آماده شد که ما برای کل بنیاد، اما فعلاً تئاتر، به عنوان نمونه و الگو بیاید بنشیند و یک نظام ۲۰ ساله برای آن طراحی بکند، اینکه نظام ۲۰ ساله، در ۲۰ سال آینده من میخواهم تئاتر به کجا برود.
همایش و پژوهشها خروجی آنچنانی نداشته است
تسنیم: در این چند سال اتفاق خاصی افتاده است؟
عاقلزاده: هنوز تدوین نشده است. متاسفانه به یک ناکجاآبادی کشیده شد. مدیران رفتند و ابتر ماند؛ یعنی کاربردی نشد. یک تجربه بود و از آن تجربه استفاده کردیم نه اینکه تحقق یافت. در آن کارهای خیلی بیهودهای انجام میشد، اما چون آزمون و خطا بود به هر حال اتفاق خیلی مناسبی شکل نیافت.
تسنیم: چشمانداز آن چه بود؟ پیشبینی آنها برای اینکه عملی شود چه بود؟
عاقلزاده: آن به چشمانداز نرسید. شما برای اینکه بخواهید استراتژی را تدوین بکنید ابتدا باید وضعیت مطلوب را رصد کنید. وضعیت موجود به شما میگوید که وضعیت مطلوب شما چه باشد. در سطح وضعیت موجود باقی ماند.
تسنیم: یعنی چیزی نداشت، مثلاً ما یک سالن داریم، ۲۰ هنرمند داریم، ۱۰ نمایشنامهنویس داریم، مثلاً با ۲۰ سال آینده میتوانیم یک فضایی را ایجاد کنیم و مثلاً ۱۰ سالن داشته باشیم، ۲۰ کارگردان.
عاقلزاده: نه اصلاً در این جزئیات وارد نمیشدیم. خیلی کلیتر بود. به نظرم یکی از انحرافاتی که در این بحث کشیده شده این بود که رفتند در جایگاه شورای عالی انقلابی فرهنگی کار کردند. از حوزه بنیاد خارجش کردند و رفتند در حوزهٔ کلان سیاستگذاری این بحث را مطرح کردند. دلیلش هم این بود که میگفتند بنیاد مجموعهٔ فرهنگ را دربرمیگیرد که در حوزهٔ ادبیات کار میکرد، در حوزهٔ سینما کار میکرد، در حوزهٔ تجسمی، تئاتر، موسیقی کار میکرد.
یکی از انحرافاتی که در این بحث کشیده شده این بود که رفتند در جایگاه شورای عالی انقلابی فرهنگی کار کردند
تسنیم: اوج جشنوارهها بود؟
عاقلزاده: بله اوج جشنوارهها در دهه ۷۰ بود که خیلی دوره طلایی در بحث انجمن پشت سر گذاشته بود و رسیده بود به یک بالندگی که میتوانست این اتفاق را رقم بزند؛ اما به دلیل سازوکار و رفتن یک عدهای و آمدن یک عده دیگری این اتفاق نیفتاد.
تسنیم: میتوانید نام آنها را بگویید که چه کسانی بودند؟
عاقلزاده: اتفاقاً اینجا اسم مهم نیست، چون خود آنها هم به یک نوعی تحت شرایطی در برابر جامعهٔ آن زمان، این اتفاقات برایشان افتاد. اتفاقاً میخواهم بگویم باید از آنها تقدیر و تشکر کرد که بالاخره در حوزهٔ فرهنگ و هنر این کار را شروع کردند، هر چند به نتیجه نرسید؛ اما بعد از ۱۵ سال ما در حوزه تئاتر داریم آنها را به تجربه میرسانیم. یعنی این شرایطی که باید قدم به قدم برداشته میشد که الان ما به امروز جامعه تئاتری برسیم که بتوانیم دنبالهرو آن باشیم. الان نتیجه مهم است، یعنی من الان نام آقای فلانی یا فلانی را بگویم شما فردا میروید مصاحبه میکنید او هم یکسری عوامل را مطرح میکند، شما به جوابی نخواهید رسید.
تسنیم: شاید بشود آسیبها را کشف کرد.
عاقلزاده: اتفاقاً ما در طرحی که اکنون دنبال میکنیم آن اتفاق میافتد؛ چون تجارب گذشته را داریم. اتفاقی که الان دارد میافتد که خیلی جزئیتر است و مشخصتر است. یعنی ما کل بنیاد را الان پیگیری نمیکنیم. فقط انجمن تئاتر را، یکی از انجمنها را به عنوان نمونه، که داریم برای آن برنامهریزی میکنیم. یعنی نظامسازی ۲۰ ساله، برای سال آینده که یک قلهای را تعریف بکنیم و بگوید من میخواهم بروم قله دماوند و در این رسیدن به قله، پنج گام تعریف میشود. گامهای بلندمدت، میانمدت، کوتاهمدت، ۳ ساله، ۵ ساله، ۱۵ ساله و ۲۰ ساله که اتفاقاً توسط قشر بسیار بسیار مهمی از هنرمندان، مسئولان و مخاطبان دارد این اتفاق میافتد. مانند گذشته یک عده قانونگذار و سیاستمدار نبودند که بیایند بنشینند طراحیِ سیاست و مهارت بکنند و باقی اجرا بکنند. این دچار یکسری تناقضهایی بوده که در این سالها متوجه شدهایم. حتی خیلی از این افراد را هم نیاوردیم که بگوییم ۲۰ نفر را جمع کنیم که این ۲۰ نفر بیایند و بنشینند و این حرفها را بزنند. گستره آن را آنقدر زیاد کردیم و به سطح استانها داریم میکشانیم. الان از گرایشهای مختلف حوزهٔ تئاتر، مثلاً کارگردانی، نمایشنامهنویسی، طراحان صحنه، بازیگران، اساتید، دانشجویان، منتقدان، مترجمان، اصحاب رسانه، همه اینها را دعوت کردیم و هشت سند تهیه شده است و تعدادی از این اسناد قرار است استانی شوند. الان استان قم و استان کرمانشاه را رفتیم و از آنها خواستیم که جایگاه تئاتر استانشان را به ما بگویند و دوست دارند تئاترشان به کجا برسد؛ چون ممکن است نگاه استانی با نگاه کشوری یک تفاوتهایی داشته باشد که ما ندیده باشیم.
اینها جمعبندی میشود و همه در یک شورای به نام شورای راهبردی دارد تبدیل میشود به یک سند که همان چشمانداز است که براساس افق آن چشمانداز گام برداشته میشود و اتفاقاً از سال آینده قرار است کلید بخورد، یعنی سال ۱۳۹۶ اولین سال آن ۲۰ سال است و سال ۱۴۱۶، میشود انتهای ۲۰ سال، این دیگر تقریباً خیلی اتفاقات خوبی را رقم میزند.
تسنیم: چه زمانی قرار است این سند را منتشر کنید؟
عاقلزاده: اگر مشکلی پیش نیاید، سعی میکنیم که در هفته بسیج در آذرماه این سند را منتشر و رونمایی کنیم. نکته مهم این اتفاق این است که اکثر این اسنادی که الان جمعآوری شده است، اذعان دارند یک اتفاق مهمی در حوزه تئاتر شکل میگیرد و آن بحثِ تغییر و پژوهش است. ۸۰ درصد این اسناد غیر از بحثهای دیگری که در حوزههای مختلف دارند، میگویند که ما باید ابتدا به یک بازشناسی برسیم. ما باید تعاریف و مفاهیم را یک بازتعریف و بازخوانی مجدد کنیم. تاکنون کسی نیامده بگوید که تئاتر انقلاب اسلامی یعنی چه؟ چه تعریف و مشخصاتی دارد؟ تئاتر دفاع مقدس چیست؟ تئاتر مقاومت که اخیراً اضافه شده است چیست؟ یک جایی اینها به هم گره میخورند و یک جایی از هم باز میشوند. باید تکلیف هنرمند مشخص باشد که این کاری که میکند در حوزه انقلاب اسلامی است، در حوزه مقاومت است یا در حوزه دفاع مقدس، بعد تفاوت اینها چیست؟ تشابهات آنها چیست؟ اولویتهای آنها کجاست؟ اینها کارهای پژوهشی است که حالا اتفاقاً به استناد این سند که خواسته باید این اتفاق رخ دهد، پیگیری میشود که ۴ سال آینده اگر هنرمندی، یا استاد دانشگاهی، یا دانشجویی خواست کار اجرایی بکند، یک کار پژوهشی بکند با یک تعاریف منظم و مشخصی روبرو شود، دیگر هر کاری را به نام انقلاب اسلامی تعریف نکند، هر کاری را به نام تام دفاع مقدس تعریف نکند.
باید تکلیف هنرمند مشخص باشد که این کاری که میکند در حوزه انقلاب اسلامی است
ضمن اینکه خود دفاع مقدس اتفاقاً تعاریف خاصی دارد یا انقلاب همینطور. اگر من بخواهم کاری بکنم در حوزه انقلاب، چه تفاوتی دارد با انقلابهای دیگر؟ آیا تفاوت ساختاری دارد یا تفاوت محتوایی دارد؟ چون خیلی کارها الان در حوزه انقلاب دارد انجام میشود، یعنی شما فقط آدمهایش را بگذارید مثلاً بگذارید در کوبا، در ویتنام بگذارید، بگذارید در کشورهای آفریقایی، هیچ فرقی نمیکند، مثلاً در روسیه، بگویید این انقلاب روسیه است، چه تفاوتی دارد با هویت انقلاب اسلامی؟ که حالا ما به آن میگوییم روح انقلاب اسلامی، یا روح دفاع مقدس، یا روح مقاومت، باید راجع به این تفاوت نشست و فکر کرد و آن را پیدا کرد.
تسنیم: تجمیع نظرات بسیار خوب است. اما سؤال من این است که عدهای هستند که با تعاریف موجود مخالف هستند، حتی کسانی هستند که میگویند اصلاً چیزی به نام تئاتر دفاع مقدس وجود ندارد. همان تئاتر جنگی است. خیلی هم میگویند ما اصلاً تئاتر جنگ هم نداریم. میتواند تراژدی باشد. میتواند ملودرام باشم. حتی نوعی نگاه تقلیدگرایانه دارند. اصولاً میگویند ژانر در تئاتر کمدی، تراژدی و ملودرام است. جامعه را این شکلی بررسی میکند. آیا دیدگاههای این افراد که بالاخره نگاه انتقادی به این مساله دارند، شما در این مسائل دخیل میکنید؟
عاقلزاده: همهٔ اینها برمیگردد به نبود نظریههای کاربردی، یعنی اگر مابهازا هم کرده بودیم و میگفتیم ما یک ژانر داریم به نام تئاتر سیاسی، مابهازای ما به عنوان تئاتر سیاسی در مملکت ما چیست؟ ما اتفاقاً یک حُسنی نسبت به سینما داریم و حتی ادبیات، حالا ادبیات که مانند تئاتر هم دارای پشتوانهٔ بسیار غنیای هستیم؛ اما نسبت به سینما عرض میکنم یا نسبت به تجسمی. شما ببینید سینما چون یک آوردهای از غرب است یا خارج از کشور است، با شرایط این پدیده باید خودت را وفق بدهی. بله شما میتوانید در حوزهٔ ساختار هم یک تغییراتی ایجاد بکنید که مثلاً سینمای ایرانی داشته باشید که به عنوان مکتب ایرانی از آن تلقی میشود؛ اما سازوکارش بالاخره سینمایی است که از غرب آمده است، منتها ما در حوزهٔ تئاتر یک چیزهایی داریم به نام «نمایشهای ایرانی». در حوزه نمایشهای ایرانی تفاوتهای بسیار بسیار عجیب و غریبی وجود دارد، بین نمایش ایرانی و تئاتر غربی، یعنی تئاتری که ارسطویی است و تئاتری است که از ادبیات ما الی ماشاءالله یعنی فردوسی، رودکی، مولوی خیلی از کسانی که در حوزههای مختلف آمدند کار کردند و بعد جریانی را ایجاد کردند که در حوزههای نمایشی دنیا تأثیر گذاشته است.
مابهازای ما به عنوان تئاتر سیاسی در مملکت ما چیست؟
تسنیم: الان نمایشهای ایرانی میشود شبیهخوانی، تعزیه، نقالی یا جریان سنگلج را جزء نمایش ایرانی میدانید؟
عاقلزاده: الان نمیشود برای هر کدام از اینها تعریفی ایجاد کرد.
تسنیم: رویه جریان سنگلج ارسطویی است یعنی الان با دیدگاه ارسطو آمدند آن را تبدیل کردند به تئاتر.
عاقلزاده: بله این را هم میتوانید بگویید یک تئاتر سقراطی است یک تئاتر ایرانی است. این را نمیتوانید بگویید، یا یک چیز مخلوط است یا یک چیز خارج از اینهاست. اینها را تجربه میگوید و علتش هم این است که آن نظریهها وجود ندارد. یعنی کسی نیامده در این زمینهها کار کند. البته نظریاتی وجود داشته که من مطالعات جسته گریخته داشتم. اساتید مختلفی کارهایی کردند اما متاسفانه کاربردی نشده است. رفته است در حوزه دانشگاهی، حتی در حوزه دانشگاهی شده است یک پایانامه و آن را گذاشتند کنار. اساس مشکل ما در این حوزه، نبود نظریههای کاربردی است که اگر این اتفاق سالم، سازنده و ارزشمند بیفتد، قطع به یقین جریان تئاتر کشور ما و به نظرم ساختار هنری کشور ما را به هم میریزد و آن را درست میکند و بالنده میکند. اما آن هم یک دلیلی دارد و نبود یک سازمان و نظامی که بتواند مطالبه بکند، یعنی الان ما با توجه به اینکه داریم سازماندهی میکنیم، نظامدهی میکنیم در سه حوزه تئاتر انقلاب، دفاع مقدس و مقاومت، داریم فضایی ایجاد میکنیم که این مطالبهگری شکل بگیرد. هنرمند به یک جایی میرسد که من راجع به عملیات والفجر ۸ تحقیق کنم، یک کار تئاتری اگر قرار باشد انجام شود درباره دفاع مقدس، فقط این نیست که یک سید و یک حاجی و یک سنگر و یک خاکریز باشد و در انتها هم یک نفر شهید بشود و بعد هم بگویند تراژدی شد، کل تئاتر ما تقریباً به این شکل است.
فضایی ایجاد میکنیم که این مطالبهگری شکل بگیرد
تسنیم: چون تراژدی نیست.
عاقلزاده: من وقتی در این جلسات با دوستان بحث میکردم، این طور بود که میگفتم کارگردان ما که میخواهد کار دفاع مقدس بکند، باید عملیات نظامی را بشناسد. شما وقتی میخواهید یک کار درباره والفجر ۸ انجام بدهید، هنرمندان، بازیگران موفق میروند کار پژوهشی میکنند و کار تحقیقاتی میکنند. بله بسیاری کار تحقیقاتی هم به اسم کار تحقیقاتی انجام میشود؛ ولی کار تحقیقاتی نیست. خود ما میدانیم کارکردها و برگردانهایی است که از کارهای دیگران است، این را هم شبکههای مجازی در اختیار ما گذاشتند که خیلی هم متاسفانه دارد به ما ضربه میزند.
بسیاری کار تحقیقاتی هم به اسم کار تحقیقاتی انجام میشود؛ ولی کار تحقیقاتی نیست
اینکه ما در میدان ببینیم، یعنی یک کسی برود منطقه را ببیند، اینکه میگویند جریان ۷۰، وضعیت اروند در بعضی از زمانهایی که ما جزر و مد دارد را یعنی چه؟ برود بفهمد، کارگردان، نویسنده طرح عملیات را بشناسد که اگر قرار است شخصیتپردازی بکند، مثلاً شهید خرازی را که لشکرش دارد میزند به آب، با چه شرایطی لشکرش میزند به آب؟ میخواهد شخصیتپردازی کند، میخواهد موقعیت طراحی کند، باید یک موقعیت را بسنجد، با یک ماکت و با عکس یا فیلم اصلاً قابل دستیابی نیست، باید لمس کند. یا اینکه شهید خرازی در کربلای ۵ چه شرایطی برایش به وجود آمده که کربلای ۵ شکل گرفته است؟ و حتی کربلای ۴ شکل گرفته است؟ این را باید بفهمیم، میشود [روی] همین کارهایی که به نام دفاع مقدس اکثراً این گونه شکل میگیرد [پیادهسازی کرد].
نظر شما