قدس آنلاین - امیررضا دلاوری بازیگر تئاتر و تلویزیون که در این نمایش نقش شعبان جعفری را هم بازی کرده است، درباره چگونگی رسیدن به این نقش و بازآفرینی این شخصیت تاریخی گفته است. البته دلاوری دل پری از بازیگران تازه به میدان آمده هم دارد.
نمایش «تئاتر سعدی تابستان، سی و دو» نگاهی تلخ به هنر تئاتر در سالهای ملتهب 1329 تا 1332 دارد؛ زمانی که کشور درگیر رویدادهای پرتلاطم ملیشدن صنعت نفت ایران بود و به همین دلیل این نمایش نیز بهناچار بهنوعی رنگ و بوی سیاست را به خود گرفته است.
در این نمایش کارگردان سعی بر آن دارد که با نگاهی نسبتاً طنزآمیز و با همیاری بازیگران به بازخوانی آن وقایع و آن دوره تاریخی بپردازد. این نمایش یک ماه هر شب در تالار اصلی تئاتر شهر روی صحنه رفت و با اقبال و توجه تماشاگران روبهرو شد. اکنون باید دید که پس از پایان جشنواره باز هم این نمایش با بازی شهرام حقیقتدوست، علیرضا آرا، امیررضا دلاوری و... و به نویسندگی و کارگردانی حسین کیانی به روی صحنه خواهد رفت. امیررضا دلاوری که خود یک بازیگر حرفهای در عرصههای مختلف تئاتر، سینما و تلویزیون است، در گفتوگویی با خبرنگار «قدس» درباره این نمایش و فضای امروز هنر سخن گفته است.
در این نمایش نقش چالشانگیزی به شما واگذار شده بود. دلیل انتخاب شما برای نقش چه بود؟
من حدود 15 سال است که با آقای کیانی کارگردان نمایش همکاری میکنم. ما هر 2 جزو یک گروه هستیم و تقریباً در این چند سال همیشه در تمام کارهایی که آقای کیانی اجرا کرده است، بهشکلی همکاری داشتهام. برای این نمایش هم زمانی که مشغول نوشتن شخصیت بودند، بیشتر به شخصیت «شعبان جعفری» فکر کرده بودند و در کنار این نقش، یک صحنه هم شخصیتی به نام «سرگرد فخرایی» اضافه شد که وقتی قرار شد این نمایش اجرا شود، بنده در این نمایش نقش هر 2 شخصیت یعنی شعبان جعفری و سرگرد فخرایی را بازی کردم.
قبل از ایفای نقش شعبان جعفری چقدر تحقیق کردید یا این شخصیت را میشناختید؟
آقای کیانی مطالعات وسیعی در زمینه تاریخ دارد. ما هم قبل از اینکه بازی در نمایش را آغاز کنیم با خود ایشان صحبت کردیم و اطلاعات لازم به گروه منتقل شد. خود من هم یک سری فیلمهای کوتاه در این رابطه دیدم و همینطور فیلمهایی که در دوران کهنسالی از وی وجود داشت را تماشا کردم تا بتوانم بر اساس آن فیلمها، با لحن و تُن صدای شعبان جعفری آشنا شوم. البته کتابی که از خاطرات شعبان جعفری به چاپ رسیده است را هم مطالعه کردم. نهایتاً سعی کردم آن برداشتی که از این شخصیت در نتیجه این مطالعات و مشاهدات برایم ایجاد شد را به همان نحو در کار اجرا کنم.
دلیل اینکه نمایش مستقیماً به کودتای 28 مرداد 1332 نمیپردازد، چیست؟
درونمایه خیلی از کارهای آقای کیانی مضمون «تئاتر ایرانی» است. این نمایش هم در اصل مربوط به تاریخچه تئاتر ایرانزمین و «تیاتر سعدی» است که در دوران آن کودتا، شعبان جعفری این تئاتر را به آتش کشید. ما این قسمت از کودتا را در تماشاخانهای به نام تیاتر سعدی میبینیم و مشاهده میکنیم که چگونه آن اتفاقات رخ میدهد. در نتیجه نمایش بهصورت مستقیم به تئاتر میپردازد و مستقیماً به کودتای 28 مرداد مربوط نمیشود.
قبول دارید که مدتی است در حوزه تلویزیون نسبت به حوزههای دیگر کمکار شدهاید؟
بله و دلیلش هم این است که بازیگر زیاد شده؛ آن هم کسانی که فقط اسمشان بازیگر است. ولی من در این مدت کمکار نشدهام بلکه گزیدهکار شدهام و سعی کردم که بین کارهای تلویزیونی و سینمایی کارهای مرغوبتری را انتخاب کنم. این گزیدهکاری تقریباً به کارنامه بنده کمک شایانی کرده است. هر بازیگری ممکن است در کارنامه هنری خود کارهای خوب و ضعیف هم داشته باشد و من هم از این قاعده مستثنی نیستم و طبیعتاً کارهای ضعیف هم داشتهام ولی از یک جایی دیگر تجربه به کمک آدم میآید و بازیگر سعی بر آن دارد که کارهای قوی و حرفهای را ارایه دهد. اگر در بطن کارهای بهتر قرار بگیریم، تجربیات بهتری کسب کنیم و معلوماتمان هم افزایش میدهد که این امر در پیشبرد کار بازیگر بسیار مفید است.
در حال حاضر به فعالیت در کارهای دیگری هم مشغولید؟
در حال حاضر سریالی به کارگردانی آقای بیژن میرباقری به نام «چارگاه» در حال ضبط است. این مجموعه برای شبکه یک سیما در حال تدارک است و ترجیح بنده فعلاً این است که برای این کارها وقت بگذارم.
شما به عنوان یک از عوامل اصلی «تیاتر سعدی، تابستان سی و دو»، میزان استقبال از این نمایش را بین آحاد مردم و مطبوعات چطور دیدید؟
میدانیم که کلاً وضعیت هنری کشور به لحاظ جذب مخاطب، مسایل مالی و... متأسفانه ضعیف است. همچنین تبلیغات خوب نیز نیاز به بودجه زیادی دارد که در اختیار گروه ما نبود. ولی با توجه به همه این تفاسیر و کم و کاستیها، به نظرم تماشاچی خودش را به سالن اصلی تئاتر شهر رساند و نمایش را دید و این خودش یک حُسن به حساب میآید که خدا را شکر در این امر موفق بودیم.
نظر شما