به گزارش قدس آنلاین به نقل از ایسنا، غبارروبی و کوزه شکستن در آئین خانهتکانی پیام اندوهکشی، فقرزدایی، نظم و نظافت را دارد. گردگیری خانه و سفید کردن ظروف مسی از آئینهای کهن ایرانی است. خانهتکانی و زدودن آلودگی و پلشتیها از فضای خانه و کاشانه در آخر سال، مظهر و نمادی از بیرون کردن ارواح خبیث، ناپاک و فرسوده از محیط زیست و زدودن سیاهی، فقر، اندوه و آماده کردن فضای خانه در آستانهی نوروز است.
برخی پژوهشگران، خانهتکانی و آرایش محیط زندگی را از دستورات آئین زرتشت میدانند، زیرا فکر میکنند رابطهای بین فروهرها، ارواح پاک و نیک با نامگذاری اولین ماه فصل بهار، یعنی فروردین وجود دارد، به گواهی بیشتر منابع حتی اوستا، فرود فروهرها در روزهای پایانی سال کهنه و چند روز نخست سال نو انجام میشود.
جواد انصافی - بازیگر - کارگردان و پژوهشگر در کتابی با عنوان «نوید بهار» آورده است: از دیگر رسوم کهن ایرانیان در نوروز، غبارروبی و گردگیری از در و دیوار خانه و اسباب آن بود. حتی در برخی روستاها برای زدودن غبار و خاک، در و دیوار خانههای خود را با دوغاب سفید میکردند تا همهجا نو شود. دور انداختن اشیای کهنه و فرسوده، شکستن کاسهها و کوزههای سفالیِ کهنه نیز از دیگر کارهایی بود که مردم در این ایام انجام میدادند که امروزه ثابت شده است، شکستگیها محل تجمع میکروبها هستند. در حقیقت خانهتکانی نظافت و بهداشت فردی و بهداشت عمومی است.
در زمان قدیم، ایرانیان بر این باور بودند که شیاطین، پلیدی و اهریمن در گوشههای تاریک دستنیافتنی، خانه میکنند و باید آنها را بیرون کرد، از این رو برای زدودن آلودگی و سیاهی و بیرون کردن پلشتیها از فضای خانه، گرد و غبار را از هر گوشه خانه پاک میکردند. در حقیقت، این همان میکروبهایی است که در این مکان بهوجود میآید. پس بهداشت عمومی با خانهتکانی و بهداشت فردی با نظافت شخصی، حمام رفتن، پوشیدن لباسهای نو و تمیز واصلاح سر و صورت و ناخنها انجام میشد.
از دیگر اعتقادات مردم در ایام، این بود که لباسهای مختص بهار و تابستان را که در صندوق بود و همچنین لحاف، تشک، ملحفهها و ... را در آفتاب پهن میکردند، چراکه میگفتند آفتاب شیطانکُش است که در واقع همان از بین بردن میکروبها توسط نور خورشید است.
یکی از جالبترین آدابی که در گذشته بین اغلب شهرهای ایران مرسوم بود، آئین فرشتکانی بود. قبل از اینکه فرشها را بشویند، با زدن چوب به آن، خاک فرش را خوب میگرفتند، سپس فرشها را با آب میشستند. اگر خوب خاکگیری نمیشد، رنگهای فرش با هم درمیآمیخت. حتی در برخی شهرها از جمله تبریز و اطراف آن، معتقد بودند اگر یک فرش را شش یا هفتبار خاکگیری نکنید و بشویید، به صدا میافتد، یعنی وقتی این فرشها را تا کنیم یا بهصورت لوله جمع کنیم، صدا میدهد.
یک شیمیست درباره این موضوع اظهار کرد: سیلیسهای خاک با رنگهای غالب یعنی قرمز، قهوهای و سرمهای ترکیب میشود و در رنگهای مغلوب یعنی سفید، صورتی، آبی، اثر میگذارد. وقتی فرش قبل از شستوشو خاکگیری نشود، خاکها لابهلای الیاف باقی میماند و هر بار که شسته میشود، یک لایه به لایه بعدی اضافه و سرانجام الیاف مانند یک بتون خشک و شکننده و موجب ایجاد صدا میشوند. این امر ممکن است به مرور موجب پوسیده شدن تکهای از فرش شود.
امروزه نیز به این موضوع اهمیت داده شده و در قالیشوییها دستگاه مخصوصی برای خاکگیری فرشها موجود است.
مهمترین پیام خانهتکانی بعد از بهداشت عمومی و فردی ایجاد اتحاد و همبستگی بین خانوادهها، دوستان و آشنایان در محلهها، روستاها و شهرها و حتی کشورهای همجوار است. در این ایام، تمام اهل خانواده با یکدیگر متحد و به خانهتکانی مشغول میشوند. همچنین همسایگان و دوستان همگی به تمیز کردن کوچهها و جویها میپردازند. در روستاها همه با اتحاد و همدلی به لایروبی قنات، چشمهها، نهرها و کاریزها میپرداختند و در نهرها عطر و گلاب میپاشیدند که به آن نوروز رودها میگفتند. در زمانی مشخص در تمام شهرها و حتی کشورهای همجوار قبل از نوروز همه با هم متحد میشدند و برای جشن نوروز به پاکسازی که جنبه مردمی و خودجوش دارد، میپردازند.
پس خانهتکانی یک اتحاد ملی و رسم قدیمی است و هنوز هم مانند گذشته، در سراسر ایران میان مردم معمول است.
نظر شما