قدس آنلاین - آن قدیم ترها، دوران استعمارکهنه که هنوز بساط ابرقدرتی برپا بود، سفیران کشورهای استعمارگر و صاحب قدرت در کشورهای دیگر برای خودشان –نعوذبالله- خدایی می کردند. در بسیاری از مواقع، سرنخ همه مسایل سیاسی و اجتماعی یک کشور جهان سومی و یا دومی، دست سفیر و سفارتخانه کشور سلطه گر بود. اما امروز، قرن ۲۱ و آن هم در روابط میان دو ابر قدرت سابق، خیلی نوبر است که سفیر کشور اول در قلب کشور دوم برای خودش همه کاره بوده و برو و بیایی داشته باشد.
آن قدیم ترها، دوران استعمارکهنه که هنوز بساط ابرقدرتی برپا بود، سفیران کشورهای استعمارگر و صاحب قدرت در کشورهای دیگر برای خودشان –نعوذبالله- خدایی می کردند. در بسیاری از مواقع، سرنخ همه مسایل سیاسی و اجتماعی یک کشور جهان سومی و یا دومی، دست سفیر و سفارتخانه کشور سلطه گر بود. حتی در دوران استعمار نو نیز این ماجرا با شکل و شمایل دیگری ادامه داشت و سفیران کشورهای مدعی در پشت پرده روابط سیاسی، خیر و شر و آینده مردم کشورهای دیگر را رقم می زدند. اما امروز، قرن ۲۱ و آن هم در روابط میان دو ابر قدرت سابق، خیلی نوبر است که سفیر کشور اول در قلب کشور دوم برای خودش همه کاره بوده و برو و بیایی داشته باشد. وقتی این دو کشور آمریکا و روسیه باشند که از دیرباز هرگز آب منافعشان به یک جوی نرفته است ماجرا جالب تر هم می شود. شگفت انگیز است که این روزها «سرگئی کیسلیاک» به قول برخی رسانه به ستاره ای در آسمان سیاست آمریکا تبدیل شده و همه جا صحبت از نفوذ او در میان مردان کابینه «ترامپ» و همچنین در محافل سیاسی این کشور است.
رباتی که می خندد
«سرگئی کیسلیاک» حتی اگر در میان صد دیپلمات روسی و آمریکایی قرار داشته باشد در همان نگاه اول با لبخند های تمام نشدنی و همیشگی و صورت چاقش از دیگران قابل تشخیص است. بدبین ترها و منفی باف ها البته می توانند خیال بافی کنند و بگویند آقای سفیر این لبخند همیشگی و چهره مهربان و مثبت را مدیون مهارت جراحان پلاستیک است! دمکراتهای افراطی در آمریکا هم بدشان نمی آید در ادامه افشاگری هایشان دست به قصه سازی بزنند و سیاستمدار ۶۷ ساله روس و لبخندهایش را، روبات یا سلاح از پیش طراحی شده ای معرفی کنند که روسها از سال ۲۰۰۸ به عنوان سفیر به آمریکا فرستادند تا آرام آرام خودش را توی دل سیاستمداران جمهوری خواه آمریکایی جا کند و سرانجام به کمک ترامپ، زیرآبِ زیرساخت های سیاسی این کشور را بزند.
دست پرورده کشور شوراها
«کیسلیاک» واقعی را نه آن لبخند های همیشگی به ما معرفی می کند و نه تصویری که برخی محافل سیاسی آمریکا از او ساخته اند. او تربیت شده نظام سیاسی کشور شوراها – شوروی سابق – است و بر اساس آموزه های دوران جنگ سرد باید هرگاه بحث تقابل میان منافع آمریکا و روسیه پیش می آید مواضعی سرسختانه و ضد آمریکایی داشته باشد. پیشینه او نیز چه زمانی که نماینده روسیه در مقر ناتو بود و چه زمانی که معاون وزیر خارجه این کشور به شمار می رفت و چه در دوران ۹ ساله سفارتش در آمریکا نشان می دهد «کیسلیاک» بر خلاف لبخندهای تمام نشدنی اش در بروز دادن این روحیه ضد آمریکایی در مواقع لزوم چیزی کم نگذاشته است.
فقط لبخند نیست
انگار برای آمریکایی ها باور کردنی و قابل پذیرش نیست که سفیر سرسخت و کهنه کار روسها با وجود این روحیه ضد آمریکایی اش، تنها به کمک سلاح لبخند توانسته به این حد از نفوذ و قدرت در واشنگتن دست پیدا کند. «نیویورک تایمز» یکی دو روز پیش در گزارشی نوشت: «... تفکراتش همچنان در دوران جنگ سرد سیر میکند ... همیشه رفتاری خصمانه نسبت به سیاستهای آمریکا دارد اما با وجود چنین رویکردی، او همیشه چهرهای قابل احترام برای دیپلماتهای وزارت خارجه آمریکا و دیگر دیپلماتهای مستقر در واشنگتن بوده است ... ».
سلطان میهمانی های باشکوه
آمریکایی ها البته خودشان قبول دارند که به جز لبخند خشک و خالی این میهمانی های مجلل و باشکوه «کیسلیاک» است که در میان سیاستمداران و دیگر شخصیت های صاحب نفوذ در آمریکا معروف است و طرفداران زیادی هم دارد. مایکل مکفال، سفیر سابق آمریکا در مسکو می گوید: «من تلاشهای او برای برقراری ارتباط با مقامهای دولتی در آمریکا را تحسین میکنم. تلاش او برای گرمگرفتن با ما همیشه من را تحتتأثیر قرار میداد؛ تلاشی که البته با اهداف سیاسی دنبال میشد».
«دیمیتری سیمس» رئیس مرکز منافع ملی آمریکا که خیلی سنگ تقویت روابط مسکو – واشنگتن را به سینه می زند درگفتوگو با نیویورک تایمز گفته است : «هیچکس، حتی خود من، از همان ابتدا رفتار تهاجمی کیسلیاک را نمیپسندید، اما رفته رفته متوجه شدیم که او یک وطن پرست واقعی است»!
سال ۱۹۸۵
حضورش در آمریکا تنها به همین ۹ سال اخیر که ساکن ساختمان مکعب شکل با نمای مرمر سفید –سفارتخانه روسیه – خلاصه نمی شود. او که در سال ۱۹۷۷ و پس از پایان تحصیلات در دانشکده «تجارت خارجی» به استخدام وزارت خارجه شوروی در آمده بود، در سال ۱۹۸۵با آغاز اصلاحات سیاسی و اقتصادی به وسیله گورباچف، به واشنگتن اعزام شد تا مذاکرات دو کشور در زمینه خلع سلاح را هدایت کند. این مأموریت «کیسلیاک» تا سال ۱۹۸۹ ادامه داشت و پس از آن به مسکو بازگشت.
نور چشمی کرملین نیست
«گاردین» به نقل از استیون پیفر، از مقامهای پیشین وزارت خارجه آمریکا مینویسد: «او باهوش است، زبان انگلیسی را خیلی خوب صحبت میکند و شوخطبع است. او حتی در جلساتی که اطلاعاتش ناقص است به بهترین شکل از منافع مسکو دفاع می کند»! برخی تحلیلگران نیز معتقدند «کیسلیاک» آنقدر که در میان دولتمردان کنونی آمریکا محبوب است و طرفدار دارد، در کرملین ندارد! آنها اضافه می کنند او با وجود اینکه یک میهن پرست سفت و سخت بوده و همواره در نشست های آکادمیک در زمینه روابط آمریکا و روسیه و یا مسایل مربوط به خلع سلاح از جمله سخنرانان محبوب و ستایش شده به شمار می رود اما در حلقه های نزدیک به «پوتین» و کرملین جایی برایش پیدا نمی شود و نمی توان او را از جمله افراد خاص و شاخص در این حوزه قلمداد کرد.
بدرود واشنگتن
پیش از اینکه ارتباط ها و دیدارهایش با مشاور امنیت ملی «ترامپ» - فلین – رونمایی شود، روسها اینجا و آنجا اعلام کردند که قرار است با آمدن «ترامپ» سفیر جدیدی را جانشین» کیسلیاک» کنند. حالا که افشاگری ها بالا گرفته و معلوم شده که به جز «فلین، جف سشنز و چند نفر دیگر، حتی داماد ترامپ – جارد کوشنر- که اکنون مشاور عالی رئیس جمهور است نیز به دیدار سفیر خوش خنده نایل شده اند، «کیسلیاک» نیز به حرف آمده و به اطرافیانش گفته است: «احتمال دارد بزودی واشنگتن را برای رفتن به مقر سازمان ملل ترک کنم».
اخبار تازه حاکی است فضای سیاسی واشنگتن دیگر چندان با سفیر روس مهربان نیست تا جایی که خود سفیر نیز این را درک کرده گفته است: تعجب می کنم چرا آدمهایی که زمانی همیشه در کنار و یا اطراف من بودند حالا از من دوری می کنند؟
ظاهراً روسها قرار است به قول خودشان یک ژنرال سرسختر و سختگیرتر را جایگزین سفیر سرسخت و همیشه خندان شان کنند. به نظر شما آیا «کیسلیاک» در انجام وظایفش کوتاهی کرده است یا اینکه با وجه به تغییرات سیاسی در آمریکا، مأموریت و تاریخ مصرف لبخندهایش تمام شده است!
نظر شما