احتیاط به قصد انسدادزدایی

از همان اولِ کار، نامزدی اش برای انتخابات ریاست جمهوری همراه شد با دهها تفسیر و تحلیل ریز و درشت و البته حاشیه و حریف و حدیث. منظور از اولِ کار ، دو سال پیش نیست. چون آن موقع «اسحاق جهانگیری» برای عمل قلب در بیمارستان بستری شده بود تا «آنژیو» کند. ما هم اهل جو دادن و فضا سازی نیستیم که الان بگوییم عمل قلب دو سال پیش را پیشاپیش و به عنوان دوپینگ برای امروز انجام داد! صحبت فروردین همین امسال است که برخی ها نامزدی او را « احتیاطی» برخی دیگر او را نامزد« انسدادزدایی» و بعضی ها نیز « پوششی » دانستند. طرفداران نظریه نامزد احتیاطی معتقد بودند که آمدن جهانگیری با این احتیاط انجام شده که اصلاح طلبان خود را محدود به یک نامزد نکنند. علاقمندان به ماجرای «انسداد زدایی» می گفتند برای فرار از انسداد موجود نباید همه تخم مرغهایمان را در سبد یک نامزد بگذاریم و «پوششی» ها هم که اصرار داشتند «جهانگیری» بیاید تا ضربه گیر نامزد اصلی شان باشد.

ستاره مناظره

خودش ابتدا با سکوت و سخنان کم و بیش مبهم، سبب شد بحث و گمانه زنی های نامزدی « پوششی ، احتیاطی و انسداد زدایی» بالا بگیرد اما در جریان مناظره نخست نامزدها آنقدر جدی و محکم ظاهر شد که حیرت طرفداران دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا و آنهایی که فکر می کردند حضورش تا حدی شوخی است را بر انگیخت. پس از آن نیز گفت: « به صورت جدی در انتخابات حضور خواهم داشت... رنگ انتخاباتیم بیرنگی است، از صدا و سیما برای انتقال پیامم به مردم استفاده کردم و ستاد انتخاباتی هم تشکیل ندادم... عضو شورای عالی سیاست گذاری اصلاح‌طلبان نیستم و باید اعلام کند بر اساس خرد جمعی وارد صحنه انتخابات شدم و بر اساس همان خرد جمعی برای ادامه تصمیم‌گیری خواهم کرد... ». حالا شما خودتان همه این نظریه های پوششی ، انسدادی ، تا آخر انتخابات حضور خواهم داشت...رنگ من بیرنگی است و... را کنار هم بگذارید و حدس بزنید «جهانگیری» تا کجا ادامه خواهد داد.

برنامه ای برای فردا

از قدیم رسم بوده نامزدهای ریاست جمهوری برنامه ها و سیاست های دولتی را که احتمالاً رئیس آن خواهند بود اعلام کنند. «جهانگیری» اگرچه در مناظره نخست و آن هم درچالش با برخی نامزدهای دیگر پررنگ ظاهر شد اما چه در مناظره ، چه در گفت و گوی ویژه واختصاصی اش و چه در سخنان جسته و گریخته ای که در گفت و گو های مختلف بیان کرد کمتر از یک برنامه منسجم سخن گفت. او نیز به سبک برخی دیگر از نامزدها بیشتر یا از مشکلات موجود در عرصه اقتصاد و اینکه باید با آنها مبارزه کرد سخن گفت و یا از دستاورهای حوزه کاری خودش در دولت یازدهم دفاع کرد. امر به معروف و نهی منکر، اقتصاد مقاومتی، مسایل پیرامون برجام ، جنگ نرم و لزوم برخورد هوشمندانه با آن ، آسیب های اجتماعی گسترده ، فساد اقتصادی و ... از جمله محور سخنان جهانگیری تا امروز بوده و چه بسا قرار باشد در روزهای آینده برنامه اصلی و اساسی خودش برای دوران ریاست جمهوری را رو کند.

رابط

برخی سایتها نوشتند : «جهانگیری رابط میان جریان اصلاح طلبی و رئیس جمهور فعلی است» و برخی دیگر از قول خودش او را به عنوان « رابط میان رهبری و اصلاح طلبان» معرفی کردند. البته این دومی مال پیش از نامزد شدنش است وقتی که در پاسخ به سؤالی در همین مورد گفته بود: «اینکه همیشه جریان اصلاحات ارتباطی داشته باشند، از تأکیدات مقام معظم رهبری بود. هیچ‌وقت ارتباط قطع نشده و اگر هم این اتفاق رخ داده، از طرف جریان اصلاحات بوده است...ایشان از من خواستند نقش رابط را ایفا کنم و من در حد بضاعتم تمام تلاشم را می کنم».

دختر وزیر و ارتقای علمی ایران

کاریش نمی شود کرد! به هر حال عضو دولت فعلی است و شاید حق خودش و دولتش می داند که درمناظره ها و اینجا و آنجا خواسته و ناخواسته از اقدامهای دولتش دفاع کند و در مقام پاسخگویی به منتقدان برآید. فقط این را نمی دانیم که آیا درست وسط بحث مهم «ارتقای جایگاه علمی ایران» در مناظره دیروز، جای دفاع از دختر وزیر دولت یازدهم بود؟ به نظر شما مسأله واردات مجاز یا غیر مجاز چقدر می تواند به مظلومیت دولت یا بحث ارتقای علمی کشور ربط داشته باشد؟