به گزاراش قدس آنلاین به نقل از ویژه نامه بیت المقدس؛ «شبیر حسنعلی» محقق اسلامی، مفسر و تحلیلگر مسائل سیاسی است. عمده فعالیت‌های او در حوزه جهان اسلام و کشورهای غرب آسیا بوده است. او به‌عنوانتحلیل‌گر مسائل سیاسی جهان اسلام در شبکه­های مختلفی همچون پرس­تی­وی، اهل‌البیت، المیادین، هدایت و اللولو حضور داشته است. مشارکت در نگارش کتاب «حماسه بزرگ مقاومت؛ یمن، وهابیت و آل سعود» ازجمله فعالیت‌های دیگر او به شمار می‌رود. 

موضع منفعلانه سازمان‌های بین‌المللی در برابر جنایت‌های بشری آل سعود و رژیم صهیونیستی،  اوضاع وخیم انسانی در یمن و مراودات نظامی دولت جدید آمریکا با حکومت عربستان محورهای گفت‌وگو با این کارشناس انگلیسی بود.

متن کامل گفت‌وگو بدین شرح است:

به مدت دو سال، شهروندان یمنی هدف حملات بی‌رحمانه نیروهای ائتلاف به رهبری عربستان سعودی بوده‌اند. مرکز حقوقی و توسعه یمن که یک گروه نظارت مستقل محسوب می‌شود، تلفات انسانی را 12041 نفر اعلام کرده است که شامل 2568 کودک و 1870 زن می‌شود.

به گفته­ سازمان ملل متحد، در حال حاضر نزدیک به 3.3 میلیون نفر در یمن به دلیل جنگ و محاصره از سوءتغذیه رنج می‌برند. چرا جامعه بین‌المللی نسبت به جنایات فجیع آل سعود در یمن بی‌تفاوت است؟

 دلایل بسیاری وجود دارد که می‌توان آن‌ها را ذکر کرد. متأسفانه چنین به نظر می‌رسد که جامعه بین‌المللی موضعی جنون‌آمیز در قبال یورش عربستان به یمن اتخاذ کرده است. در میان این دلایل، ایده اقتصادی نیز مطرح می‌شود. اگرچه باید اشاره داشت که چنین دلیلی ناکافی به نظر می‌رسد.

یکی دیگر از دلایل در ارتباط با متحدان قابل‌ تحلیل است. در اینجا نباید قدرت لابی صهیونیست را فراموش کرد. در حال حاضر این یک راز برملا شده­ است که خاندان اشغالگر آل سعود در کنار لابی‌های صهیونیستی به‌طور فعالی در حال لابی با ایالات‌متحده، انگلستان و سازمان ملل هستند. به عبارتی آن‌ها در حال تلاش در لابی با کشورهای مختلف جهان هستند تا از این طریق نفوذ و مشروعیت خودشان را تقویت کنند.

به عنوان نمونه در نتیجه این تلاش‌ها، به‌ویژه از طریق قدرت مالی، لابی اسرائیلی- سعودی دارای نفوذ زیادی شده است. به عبارتی آیا می‌توان شیوه دیگری را تصور کرد که رژیم سعودی بتواند هم در شورای حقوق بشر سازمان ملل و هم شورای امور زنان این سازمان بین‌المللی قرار بگیرد؟! حضور عربستان سعودی در شورای حقوق بشر و امور زنان یک تناقض کامل و امری غیرمنطقی است. همه آنچه ما به عنوان پژوهشگران وهابیت مطالعه کرده‌ایم حاکی از آن است که زنان در رژیم سعودی، وجودی مستقلی ندارند و حتی انسان به شمار نمی‌روند.

جهان چشم خود را به روی جنایات رژیم سعودی می‌بندد، درست همان‌طور که چشمان خود را نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، لبنان و هر جای دیگر بسته است؛ جنایاتی همچون تخریب مداوم خانه‌های فلسطینیان در اراضی اشغالی، حبس غیرقانونی مردم و کودکان بی‌گناه، محاصره مداوم نوار غزه، تهدیدات مستمر نسبت به مسجدالاقصی و موارد بی‌شمار دیگر. جامعه بین‌المللی در برابر این جنایات سخنی بر زبان نمی‌آورد. تنها برخی مردم و سازمان‌های اندکی را می‌بینیم که در برابر این رفتار سخن می‌گویند و تنها شاهد موضع‌گیری سازمان ملل و نه عمل دیگری از سوی آن هستند.

موضع سازمان ملل در برابر جنایات سعودی همان موضع منفعلانه در برابر رژیم صهیونیستی است. این سازمان بین‌المللی نسبت به محکومیت این اقدامات ناتوان است و یا می‌توان گفت تمایلی برای چنین واکنش‌هایی ندارد و در عوض آن‌ها را تشویق می‌کند. این خود نشانی از ناتوانی تمام‌عیار سازمان ملل دارد.

برخی کشورهای غربی دائماً ادعا دارند که حامیان اصلی حقوق بشر در جهان هستند. اما به نظر می‌رسد سیاست دوگانه‌ای در قبال جنایات عربستان سعودی اتخاذ می‌کنند.

اخیرا دولت ترامپ خبر از سرگیری فروش تسلیحات به ریاض داد. منتقدان دولت این اقدام را مرتبط با افزایش حملات علیه غیرنظامیان یمن می‌دانند. از طرفی باراک اوباما، پس از حمله جنگنده‌های عربستان به یک تشییع‌جنازه که موجی از اعتراض جهانی را برانگیخت،  15/1 میلیارد دلار از اموال عربستان را بلوکه کرد. نقش آمریکا را در تجاوز به این کشور عربی فقیر چگونه ارزیابی می‌کنید؟

دولت آمریکا فارغ از افرادی که در کاخ سفید هستند، اسیر یک سیستم است که این سیستم یک سیستم شکست‌خورده و سرگردان محسوب می‌شود. در واقع اقدام اوباما مبنی بر توقف یک معامله هواپیماهای جنگی به عربستان چیزی را تغییر نداده است. در حقیقت او هیچ مشکلی را در مقابله با خانواده سعودی چه از لحاظ حمایت‌های تاکتیکی و  چه لجستیکی برطرف نکرده است.

در حقیقت امتناع آمریکا از فروش هواپیما به رژیم سعودی کار خاصی نبوده است بلکه این اقدام عربستان یک جنایت جنگی محسوب می‌شود. لذا آمریکا موظف به اتخاذ یک راه‌کار چاره‌ساز است.

در مورد آقای ترامپ هم باید گفت که او یک معامله‌گر است. عربستان پول دارد و آمریکا به پول نیاز دارد. این امر بسیار ساده است. به‌طور طبیعی، آمریکا داستانی را برای فروش سلاح به عربستان خواهد ساخت و این موضوع از ترامپ سرزده است.

از آغاز جنگ در یمن، عربستان از دستیابی به اهداف خود باز مانده‌ است. در سال2015، این کشور با بحران 100 میلیارد دلاری بودجه مواجه بود و برای مهار آن تلاش کرد در هزینه‌های عمومی خود صرفه‌جویی کند. بااین‌حال چرا عربستان با داشتن رکود اقتصادی و شکست در یمن، همچنان به حملات خود در این کشور ادامه می‌دهد؟

مشکل موجود ناشی از یک غرور است. در حقیقت جنگ یمن برخاسته از افکار محمد بن سلمان است. صادقانه بگویم، پادشاه سلمان حتی به یاد نمی‌آورد که کجا نشسته بود تا اینکه بتواند این جنگ را رهبری کند! این جنگ زاده‌ محمد بن سلمان است. مشکل او این است که در جنگ یمن شکست خورده ‌است و شکست عربستان با ایستادگی مردم در مقابل تهاجم ارتش عربستان آغاز شد. ارتش عربستان خود را ارتش اسلامی می‌داند؛ درحالی‌که به نظر من این ارتش همان داعش است که لباس رسمی پوشیده است. محمد بن سلمان با یک مشکل بزرگ روبروست. او در اولین جنگش شکست خورد. برنامه‌هایش در سوریه و عراق ناکارآمد است. تعهدات او به داعش، القاعده و شاخه‌های دیگر آن مانند النصره و احرارالشام ناکارآمد به نظر می‌رسند.

محمد بن سلمان برای حفظ غرور و آبروی خود می‌بایست تا برخی از این جنگ‌ها را پیروز شود. در حال حاضر چنین اتفاقی در عراق و سوریه محال است. اگرچه او در ظاهر با داعش ارتباط ندارد؛ اما مخفیانه با این‌ها در ارتباط است.

در یمن او از افرادی که صندل در پا دارند شکست خورده ‌است. در حقیقت او از هر بچه‌ای که یتیم می‌کند، از هر زنی که بیوه می‌کند، از هر مدرسه‌ای که نابود می‌کند ضربه می‌خورد. او در حال سقوط به همان دامی است که صهیونیست‌ها در آن گرفتارند.

محمد بن سلمان دو انتخاب بیشتر ندارد: یا آن‌قدر به بمباران و کشتن مردم ادامه دهد تا کسی در یمن زنده نماند؛ چراکه این کار تنها راه برای کنترل و اشغال یمن است و یا مانند یک سامورایی شکست‌خورده پذیرای شکست خود باشد. او دلیلی برای پول خرج کردن ندارد. او کشور خود را در مشکلات مالی قرار می‌دهد تا به خواسته‌های طغیانگر خود پاسخ دهد. این بسیار ساده است. او کاری را انجام می‌دهد که اربابانش در واشنگتن و لندن انجام می‌دهند. اگر پول آن‌ها تمام شود، پول چاپ می‌کنند.

کارشناسان معتقدند سازمان ملل نقش مخربی را در حمایت از عربستان سعودی با پشتیبانی ایالات‌متحده، انگلستان، فرانسه و دیگر کشورهای اتحادیه‌ی اروپا برای به راه انداختن یک نسل‌کشی در یمن ایفا می‌کند. نظر شما چیست؟

سازمان ملل قادر است تا با تحریم نکردن عربستان و متحدانش این کار را انجام دهد. سازمان ملل اجازه داده است تا یک محاصره‌ بشردوستانه در یمن اتفاق بیفتد، همانند اتفاقی که در غزه افتاد. در حقیقت این اتفاق در کشورهایی که با کشورهای صاحب حق وتو دارای مشکل هستند اتفاق می‌افتد.

انفعال سازمان ملل موجب نسل‌کشی ملت‌ها شده است، چه در یمن، چه در روآندا، چه در بوسنی و چه در فلسطین. سازمان ملل حتی برای کسری از ثانیه نیز یک سازمان کارآمد به شمار نمی‌آید. این سازمان همواره از دستیابی به اهداف خود؛ یعنی ترویج صلح و آرامش، برابری، حقوق بشر و استقرار نظام‌های حاکمیتی مناسب ناکام مانده است. در حقیقت این موضوع که پنج عضو دائم این سازمان حق وتو دارند، به‌طوری‌که اگر یکی از آن‌ها مخالفت داشته باشد آن مسئله تصویب نمی‌شود، بسیار مضحک است.

سازمان ملل از روزی که رژیم صهیونیستی و عربستان را به رسمیت شناخت، نابود شد. از روزی که این سازمان علیه اقداماتی که این دو کشور علیه ایران انجام داده‌اند، سکوت کرد.

مطمئناً سپیده‌دم نزدیک است و آن‌ها این را نمی‌بینند. /

انتهای پیام

امیرمحمد اسماعیلی

ویژه نامه بیت المقدس دوشنبه هر هفته ضمیمه روزنامه قدس منتشر می شود.