طیبه مروت: میگویند در زیبایی و اخلاق شبیهترین فرد به پیامبر(صلی الله علیه و آله) بوده، صحابه رسول الله وقتی او را میدیدند به یاد پیامبرخاتم میافتادند. او را یوسف آل عبا نیز میخوانند.
«جوان کربلا» نه از این روی که زیبا بود و شبه رسول شهره شهر شد، بلکه به واسطه منطق، معرفت و شناختی که به محوریت حق در زندگی داشت، به اطاعت از ولی خدا روی آورد و شهید کربلا شد و در تاریخ ماندگار.
میلاد حضرت علی اکبر(علیهالسلام) بهانهای شد تا در گفت وگو با حجت الاسلام دکتر علی سرلک، استاد حوزه و دانشگاه، ضمن تحلیل شخصیت حضرت علی اکبر(علیهالسلام) به بیان بایدهای جوان معیار از دیدگاه اسلام بپردازیم.
****
چه شاخصهای در شخصیت حضرت علی اکبر(علیهالسلام) وجود دارد که موجب ماندگاری جوان کربلا پس از واقعه عاشورا میشود؟
مهمترین ویژگی حضرت علی اکبر(علیهالسلام) حق محوری است. به عبارت دیگر علی اکبر(علیهالسلام) همه مناسبات خانوادگی، اجتماعی و سیاسی خود را محوریت حق تنظیم میکند. همین ویژگی است که سبب میشود به همراه امام حسین(علیهالسلام) راهی کربلا شوند. در مسیر کربلا سیدالشهدا(علیهالسلام) «انا لله و انا الیه راجعون» را قرائت کردند، علی اکبر(علیهالسلام) پرسید، علت این استرجاع چیست؟
امام پاسخ دادند: این کاروان به سمت مرگ حرکت میکند.
حضرت علی اکبر(علیهالسلام) فرمود: آیا ما برحق نیستیم؟
نکته مهم در گفت وگو بین امام حسین و علی اکبر(علیهماالسلام) در کشاکش حوادث نگران کننده، این است که فرزند سید الشهدا(علیهالسلام) نسبت به حقانیت قیام دغدغه دارد نه زنده ماندن. در سیره حضرت علی اکبر(علیهالسلام) بر مدار حق بودن مهمتر از زندگی حتی بر مسند حکومت است.
به باور من این مهمترین ویژگی یک جوان است که حق را بشناسد و بر مدار آن حرکت کند.
جوان به واسطه روحیهای که دارد، آرمان گرا، حق محور و آماده برای فداکاری در مسیر حقیقت است. اگرجوانی از منشور حق گرایی فاصله داشته باشد، ممکن است به واسطه هیجاناتی که دارد، از مسیر حق خارج و درگیر حاشیه هایی میشود که جز هدر انرژی جوانی ثمرهای برای او ندارد. به عبارت دیگر «حق» میتواند منشوری باشد که تفاوت یک جوان موفق و یک جوان رو به رشد را نشان دهد.
یکی از شاخصههای شخصیتی حضرت علی اکبر(علیهالسلام) تبعیت از ولایت است که در ادامه حق گرایی است. این ویژگی در کنار رابطه پسر و پدری چه نقشی در کربلا برای ایشان ترسیم کرد؟
حضرت علی اکبر(علیهالسلام)، حق را با معیارش تشخیص داد. ایشان از امام حسین(علیهالسلام) که ولی خداست میپرسد مگر ما حق نیستیم؟ در واقع علی اکبر(علیهالسلام) میخواهد منشور حق را از بیان امام خود بشنود.
اما حق عبارتی است که مفاهیم گوناگونی دارد. اگر کسی معرفت نداشته باشد، ممکن است بدترین استفاده را از این کلمه مقدس داشته باشد. برای گرفتار نشدن در این دام باید«حق» را از اهلش پرسید. خداوند در قرآن کریم میفرماید: اسألوا اهل الذکر إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ.
اهمیت فهم حق در این آیه به خوبی روشن شده است. ممکن است جوانی اصل حق گرایی را بخواهد که این بخش از خواسته او درست است، اما تجسم حق را نمییابد، در اینجاست که باید به ولی و امام خود مراجعه کند، زیرا اهل حق «امام» است. تبعیت از ولی و امام در همه اجزای زندگی نشانه جوان مؤمن است.
علی اکبر(علیهالسلام) چگونه در سن جوانی به این مقام و معرفت دست یافت؟
حضرت علی اکبر(علیهالسلام) مدیون تربیت در دامان امام حسین(علیهالسلام) است. تربیت پدیده پیچیدهای است. وقتی شخصی در محضر نور و حجت حق رشد و نمو کند و در خانوادهای به عرصه برسد که اهل حق است، زمینههای تربیتی مساعدی برای حق گرایی و حق محوری در جوانی به وجود میآورد، بنابراین سیره تربیتی جاری در خاندان وحی، در تربیت جوانی تأثیرگذار در تاریخ اسلام و عاشورا مؤثر بوده است.
*اینکه گفته میشود حضرت علی اکبر(علیهالسلام) شبیهترین فرد به پیامبر(صلی الله علیه و آله) است، به چه معناست؟ آیا فقط شباهت ظاهری مد نظراست؟
یکی از ویژگیهای منحصر به فرد علی اکبر(علیهالسلام) روایتی است که معصوم میفرماید: علی الاکبر أشبهُ النّاس خَلقاً وخُلقاً ومَنطِقاً برسول الله (صلی الله علیه وآله).
آنچه در این روایت که از شباهت علی اکبر(علیهالسلام) به پیامبر(صلی الله علیه و آله) خبر میدهد، از اهمیت بیشتری برخوردار است، شباهت در منطق، بینش و تحلیلهای ایشان به نبی خداست. آنچه در شخصیت علی اکبر(علیهالسلام) از اهمیت بیشتری برخوردار است نه شباهت چهره به پیامبر که شباهت عقل و منطق به رسول الله است. علی اکبر(علیهالسلام) در رجزی که در روز عاشورا خواند، میفرماید؛ انسانهای بزرگ برای حادثههای بزرگ تربیت میشوند. به عبارت دیگر، انسانهای بزرگ برای حضور در تلاطمات و معرکههای سرنوشت ساز تربیت میشوند تا وجودشان برای رخدادهای سرنوشت ساز مفید واقع شود. علی اکبر(علیهالسلام) به واسطه نوع تربیت خانوادگی از چنین موقعیتی برخوردار بودند. ایشان در عمر کوتاهی که داشتند در کانون تلاطمات اجتماعی و سیاسی سرنوشت ساز اسلام قرار گرفتند و توجه بسیاری به حضرت به عنوان فرزند خاندان وحی میشد. همین امر موجب میشد که گوهر وجودشان صیقل بخورد و به این جایگاه رفیع دست پیدا کنند. در برخی روایات از جایگاه امامت حضرت سخن به میان آمده است که به واسطه شهادت به برادر محول شده، البته این بحث کلامی مفصلی است.
جوانان ما چگونه میتوانند از شبیهترین جوان به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) الگو بگیرند؟
متأسفانه درالگو سازی و معرفی الگو به نسل جوان موفقیت چندانی نداشتهایم. اما اینکه نسل جوان باید از شخصیتی مانند علی اکبر(علیهالسلام) به عنوان یک جوان حق محور با منطق و بینش الهی، الگو بگیرد، تردیدی نیست. برای الگوپذیری از این شخصیت هم باید در درجه اول شناخت و معرفت نسبت به سیره علی اکبر(علیهالسلام) در جوانان ایجاد شود. جوان به واسطه گوهر وجودیاش به دنبال حق است و اگر شخصیتی مانند علی اکبر(علیهالسلام) که شهید راه حق است برای نسل جوان تعریف شود، بیگمان الگو خواهد شد. همان گونه که امام رضا(علیهالسلام) میفرمایند: اگر مردم زیبایی کلام ما را میدانستند، از ما تبعیت میکردند. این طبیعت انسان است که به زیبایی گرایش پیدا میکند. نمود عینی گرایش به زیباییهای معنوی در هشت سال دفاع مقدس آشکار است. در آن دوران جوانان به واسطه شناخت و معرفت نسبت به دفاع و جهاد، زمینه برای عرضه گوهر وجودی خود را فراهم دیدند و پا به میدان مبارزه گذاشتند. رفتار رزمندگان ما در دوران دفاع مقدس برگرفته از سیره الگوهایی چون علی اکبر(علیهالسلام) و قمر بنی هاشم(علیهالسلام) بود.
وظیفه هنرمندان و فعالان فرهنگی برای نهادینه کردن ویژگیهای شخصیتی حضرت علی اکبر(علیهالسلام) در جامعه به عنوان یک جوان معیار چیست؟
هنرمندان و رسانهها باید در مرحله نخست از نعمت شناخت شخصیتی مانند علی اکبر(علیهالسلام) بهره ببرند و سپس گفتمان حاکم بر اندیشه آن بزرگوار را در قالبهای هنری برای جامعه جوان ما که برای شناحت و معرفت عطش دارد، ارائه کنند. اگر جوان معیار به جامعه معرفی شود، جوان گرفتار الگوهای کاذب نخواهد شد. گرفتاری در دام الگوهای کاذب ثمرهای جز اعتیاد، سرخوردگی، پوچ گرایی و... ندارد، ثمراتی که موتور محرکه جامعه را خموده میکند.
نظر شما