به گزارش قدس آنلاین، «عاشقانه» جدیدترین کار منوچهر هادی، سریالی ملودرام است که تنها با هدف درآمدزایی تولید شده و در آن کوچکترین نشانه یا علامتی از گرایشات اسلامی دیده نمیشود، البته برای رد این ادعا ممکن است فیلمساز توجیهات مختلفی بیاورد از جمله اینکه خواسته با نشان دادن بدیها بهنوعی نهی از منکر کند، همانند سخن سعدی شیرین سخن «ادب از که آموختی گفت از بی ادبان». این توجیه به هیچوجه در این سریال کارکرد ندارد، چون نشان دادن منکرات خود نوعی ترویج آن است که قبح آن کردار ناصواب را هم از بین میبرد.
نکته دیگری که پیرامون این سریال میتوان ذکر کرد این است که این مجموعه یک کپی کامل از سریالهایی است که در شبکه جم پخش میشود با همان ظاهر و شکل. در «عاشقانه» ما آدمهای شیکپوشی را میبینیم که دائما در حال خیانت کردن به یکدیگر کردن هستند و هیچ کس به دیگری اعتماد ندارد. داستان سریال پیرامون زندگی چند خانواده میگذرد که به نوعی زندگیشان به هم گره خورد، اما هیچیک از زندگی خود را راضی نیست! نکته جالبتر اینجاست که تنها فردی که ظاهری مذهبی دارد(شخصیتی که مسعود رایگان آن را بازی میکند) خود آدمی گناهکار است، حتی وی را از دیگر شخصیتها نیز گناهکارتر معرفی میکند و بهنوعی گناه دیگران نیز بر گردن وی است. اتفاقی که اقدامی در جهت تصاویرسازی سیاه از آدمهایی با گرایشات سنتی است.
حجاب نامتعارف در «عاشقانه»
مطلب دیگری که اتفاقاً برای سریال حاشیههایی نیز ایجاد کرد به مسئله حجاب در این سریال مربوط میشود. این موضوع به اندازهای از کنترل خارج شد که وزارت ارشادی که پیرامون این موضوعات متاسفانه سختگیر نیز نیست، حساسیت نشان داده و مسئولان را مجبور کرد که به واسطه جلوههای کامپیوتری، کمی وضعیت حجاب را در این کار بهبود بخشند. برای درک بهتر موضوع میخواهم مثالی از سینمای آمریکا بزنم.
در سریالهای مطرحی که در ژانر ملودرام در آمریکا تولید میشود، وقتی دوربین درون خانواده میرود، هنرپیشهها ظاهری کاملاً طبیعی دارند، اما در این سریال تمام بازیگران زن وقتی در خانه هستند غلیظترین آرایشها را انجام دادهاند، آیا در زندگی واقعی هم ما چنین وضعیتی وجود دارد؟ حتی درباره پوشش خانمها در خارج از خانه همین نقد وجود دارد، آنهم اینکه در اکثر سکانسها بازیگران زن حجابی دارند که بهندرت در شهر تهران میتوان آن را دید، البته برای این نام تهران را آوردم که در شهرهای دیگر حتی به طور استثنا نیز چنین پوششهایی وجود ندارد، اما در تهران ممکن است در برخی نقاط شمال شهر به طور اندک چنین پوششهایی دیده شود.
با این توضیحات، باید از کارگردان سوال کرد آیا وی در کارهایش موظف است رفتارها و پوششها پسندیده را تصویر کند یا اینکه چنان نمک را شور کنند که وزارت ارشاد آنها را مجبور کند که با جلوههای کامپیوتری پوشش بازیگران را به آن شکل کمیک به اصطلاح، اصلاح کنند! مطلب دیگری که به عنوان سوال از منوچهر هادی میتوان پرسید این است که چرا در میان شخصیتهای موجود در این سریال، حداقل یک الگو مناسب دیده نمیشود که بهنوعی خود را توجیه کنیم که آن یک نمونه میخواهد به نوعی در سریال نقطه درخشان باشد؟
الگوسازی نادرست از سبک زندگی در خانوادهها
مسئله دیگری که در این سریال آزاردهنده است نشان دادن برخی رفتارهاست که به لحاظ شرعی حرام شمرده میشود؛ برای مثال آوردن سگ در خانه و دلبستگی به آن نمونهای از این معضل است، البته این گفته به معنای دشمنی با حیوانات نیست، زیرا اسلام خود در توصیههای مختلف به رعایت حقوق حیوانات تاکید کرده است، اما وجود سگ در خانه، آنهم به عنوان یکی از اعضا، بیاحترامی به اصولی است که همه مسلمانان به آن اعتقاد دارد. جدا از این موضوع لحن و گفتار بازیگران سریال هم به هیچوجه پسنیده نیست، چون گفتاری که آنها بین هم رد و بدل میکنند دائما شکلی تند و پرخاشگرانه دارد؛ برای مثال رفتار ساره بیات و محمدرضا گلزار در سریال به عنوان دو زوج جوان هیج نشانهای، از تربیت آنهم در قشر تحصیل کرده ندارد و بهنوعی مبلغی سبک زندگی است که به هیچوجه با فرهنگ ما همخوانی ندارد.
بحث سبک زندگی که بهنوعی توضیحات فوق هم بهنوعی جزئی از آن بوده، رویکرد منفی دیگری است که در این فیلم به هیچوجه بر پایه الگوی ایرانی – اسلامی همخوان نیست. این رویکرد در مجموعه به گونهای شکلی زشت به خود گرفته که تمامی آدمهای کشورمان افرادی غربزده تصویر میشود. در این سریال هم الگویی منفی دیگری هم وجود دارد که بهنوعی تروج منکر است. آنهم نشان دادن سیگار در سکانسهای مختلف است، اتفاقی که میتوانست رخ ندهد و نبودش به هیچوجه ضرورتی نداشت. از این دست نکات منفی در سریال «عاشقانه» بسیار وجود دارد که باز هم میتوان به آن اشاره کرد که در این یادداشت به همین اندازه بسنده میکنم.
اما سخن پایانی، اگر در سریالها یا فیلمهای خود میخواهیم مبلغ سبک زندگی ایرانی – اسلامی باشیم مطمئناً تولیداتی نظیر «عاشقانه» نمیتواند ما را به سر منزل مقصود برساند، برای همین بهتر است در زمان انتخاب داستان و نحوه خلق آن کمی هم خود را با جامعه پیرامون هماهنگتر کنیم.
منبع:ایکنا
نظر شما